منافقان و مقدسات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفَق، ايجاد سوراخى در
زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ
موش-
پايان يافتن و از بين رفتن.
نفاق عبارت است از داخل شدن در
شرع و
دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر،
اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير
اسلام در درون،
ظاهر و باطن متفاوت داشتن،
دورویی،
ریاکاری.
نفاق هم در
ایمان است، هم
طاعات، هم
معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از
ریا است.
در این مقاله آیات مرتبط با منافقان و
مقدسات معرفی میشوند.
سوءاستفاده منافقان از ارزشها و
مقدسات، در جهت ايجاد انحراف در
جامعه مسلمین:
وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى ....
(گروهى ديگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان (به مسلمانان) و (تقويت)
کفر و
تفرقه ميان مومنان و كمينگاه براى كسى كه با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه كرده بود، آنها
سوگند ياد مىكنند كه نظرى جز نيكى (و خدمت) نداشتهايم اما خداوند گواهى مىدهد كه آنها
دروغگو هستند!.
آيات فوق در باره گروهى ديگر از منافقان است كه براى تحقق بخشيدن به نقشههاى شوم خود اقدام به ساختن مسجدى در مدينه كردند كه بعدا بنام مسجد" ضرار" معروف شد.
گروهى از منافقان نزد
پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمدند و عرض كردند به ما اجازه ده مسجدى در ميان
قبیله بنی سالم (نزديك
مسجد قبا) بسازيم تا افراد
ناتوان و
بیمار و پير مردان از كار افتاده در آن
نماز بگزارند، و همچنين در شبهاى بارانى كه گروهى از مردم توانايى آمدن به
مسجد شما را ندارند فريضه اسلامى خود را در آن انجام دهند، و اين در موقعى بود كه پيامبر صلیاللهعلیهوآله عازم
جنگ تبوک بود.
پيامبر صلیاللهعلیهوآله به آنها اجازه داد، ولى آنها اضافه كردند آيا ممكن است شخصا بيائيد و در آن نماز بگزاريد؟ پيامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود من فعلا عازم سفرم، و هنگام بازگشت بخواست خدا به آن مسجد مىآيم و نماز در آن مىگزارم.
هنگامى كه پيامبر صلیاللهعلیهوآله از تبوك بازگشت نزد او آمدند و گفتند اكنون تقاضا داريم به مسجد ما بيايى و در آنجا نماز بگزارى، و از خدا بخواهى ما را
برکت دهد، و اين در حالى بود كه هنوز پيامبر صلیاللهعلیهوآله وارد دروازه
مدینه نشده بود.
در اين هنگام
پیک وحی خدا نازل شد و آيات فوق را آورد و پرده از اسرار كار آنها برداشت، و به دنبال آن پيامبر دستور داد مسجد مزبور را
آتش زنند، و بقاياى آن را ويران كنند، و جاى آن را محل ريختن زبالههاى شهر سازند!
هدفهاى منافقان از ساخت مسجد ضرار در چهار قسمت زير خلاصه مىشود:
۱- منظور آنها اين بود كه با اين عمل
ضرر و زيانى به مسلمانان برسانند (ضرارا). " ضرار" به معنى زيان رسانيدن تعمدى است، آنها در واقع درست به عكس آنچه ادعا داشتند كه هدفشان تامين منافع مسلمانان و كمك به بيماران و از كار افتادگان است، مىخواستند با اين مقدمات
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله را نابود و مسلمانان را در هم بكوبند و حتى اگر توفيق يابند نام اسلام را از صفحه جهان براندازند.
۲- تقويت مبانى
کفر و بازگشت دادن مردم به وضع قبل از اسلام (وَ كُفْراً).
۳- ايجاد
تفرقه در ميان صفوف مسلمانان، زيرا با اجتماع گروهى در اين مسجد، مسجد" قبا" كه نزديك آن بود و يا مسجد پيامبر صلیاللهعلیهوآله كه از آن فاصله داشت از رونق مىافتاد (وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ).
از اين جمله- آن چنان كه بعضى از مفسران استفاده كردهاند- چنين بر مىآيد كه نبايد فاصله ميان مساجد آن چنان كم باشد كه روى اجتماع يكديگر اثر بگذارند، بنا بر اين آنها كه روى
تعصبهای قومی و يا اغراض شخصى مساجد را در كنار يكديگر مىسازند، و جماعات مسلمين را آن چنان پراكنده مىكنند كه صفوف جماعت آنها خلوت و بىرونق و بىروح مىشود، عملى بر خلاف اهداف اسلامى انجام مىدهند.
۴- آخرين هدف آنها اين بود كه مركز و كانونى براى كسى كه با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه كرده بود و سوابق سوئش بر همگان روشن بود بسازند تا از اين پايگاه
نفاق، برنامههاى خود را عملى سازند (وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ).
ولى عجب اين است كه تمام اين اغراض سوء و اهداف شوم را در يك لباس زيبا و ظاهر فريب پيچيده بودند،" و حتى سوگند ياد مىكردند كه ما جز نيكى قصد و نظر ديگرى نداشتيم" (وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى).
و اين است آئين منافقان در هر عصر و زمان كه علاوه بر استتار در پردههاى ظاهرا زيبا متوسل به انواع سوگندهاى دروغين براى منحرف ساختن افكار عمومى مىشوند.
ولى قرآن اضافه مىكند" خداوندى كه از اسرار درون همه آگاه است و غيب و شهود برايش يكسان مىباشد گواهى مىدهد كه بطور مسلم آنها دروغگو هستند" (وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ).
استفاده ابزارى منافقان از
ارزشها و
مقدسات:
إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ.
هنگامى كه منافقان نزد تو مىآيند مىگويند ما
شهادت مىدهيم كه حتما تو رسول خدايى- خداوند مىداند كه تو قطعا رسول او هستى- ولى خداوند شهادت مىدهد كه منافقان دروغگو هستند. آنها سوگندهايشان را سپر ساختهاند تا مردم را از راه خدا بازدارند، آنها كارهاى بسيار بدى انجام مىدهند.
منافقان خود را در زير پوششى از نام
مقدس خداوند، و سوگندهاى غلاظ و شداد، قرار مىدهند تا چهره واقعى خويش را مكتوم دارند، عواطف مردم را به سوى خود جلب كرده و از اين طريق به اغفال آنها بپردازند و" فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ" كنند.
اين تعبير ضمنا نشان مىدهد كه آنها دائما با مؤمنان در حال
جنگ و ستيزند، و هرگز نبايد فريب اين ظاهرسازى و چربزبانى آنها را خورد، زيرا انتخاب سپر مخصوص ميدانهاى نبرد است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۲۴۲، برگرفته از مقاله «منافقان و مقدسات».