مناظره درباره حقانیت اهل بیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مناظره درباره حقانیت
اهل بیت (علیهمالسّلام)، مناضرهای بود که
امام سجاد (علیهالسلام) با پیرمرد شامی صورت دادند و در نهایت با آگاهی یافتن پیرمرد
از حقیقت اهل البیت (علیهمالسّلام) بدست
یزید،
شهید شد.
هنگامی که در ماجرای کربلا،
امام سجّاد (علیهالسّلام) را با همراهانش به صورت
اسیر، وارد
دمشق کردند، پیرمردی
از اهالی
شام نزدیک
امام سجّاد (علیهالسّلام) و همراهانش آمد و گفت: «
حمد و سپاس خدای را که شما را کشت و شهرهای شما را
از مردان شما آسوده کرد، و امیرمؤمنان (
یزید) را بر شما مسلّط نمود».
امام سجّاد (علیهالسّلام) با آن پیرمرد که
از مسلمانان ناآگاه بود، چنین
مناظره کرد:
امام: ای پیرمرد آیا
قرآن خواندهای؟
پیرمرد: آری.
امام: آیا معنی این
آیه را به خوبی فهمیدهای که
خداوند میفرماید: «قُل لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُربی»
: «بگو من هیچ پاداشی
از شما بر رسالتم در خواست نمیکنم، جز دوست داشتن خویشانم».
پیرمرد: آری این آیه را خواندهام.
امام: خویشاوندان
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) در این آیه، ما هستیم.
ای پیرمرد! آیا این آیه را خواندهای که در
سوره اسراء آمده است:
وَآتِ ذَالْقُربی حَقَّهُ: «و حق نزدیکان را بپردازید» پیرمرد: آری خواندهام.
امام: خویشان و نزدیکان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) در این آیه، ما هستیم.
ای پیرمرد! آیا این آیه
را خواندهای:
وَاعْلَمُوا اَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیء فَاِنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُربی... «و بدانید هرگونه غنیمتی به شما رسد، خمس آن برای خدا و برای پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) و برای خویشاوندان نزدیک و... است» پیرمرد: آری خواندهام.
امام: خویشان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) در این آیه، ما هستیم.
ای پیر مرد! آیا این آیه را خواندهای:
اِنَّما یُریُد اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیطَهِّرکُمْ تَطْهیِراً: «خداوند فقط میخواهد، هرگونه پلیدی را
از شما خاندان دور کند، و کاملاً شما را پاک سازد»
پیرمرد: آری خواندهام.
امام: ما هستیم آن خاندانی که خداوند این آیه (
آیه تطهیر) را در خصوص ما نازل کرد.
در این هنگام پیرمرد، ساکت شد و حقیقت را دریافت و آثار پشیمانی
از آنچه گفته بود در چهرهاش آشکار شد، و پس
از لحظهای به
امام سجّاد (علیهالسّلام) گفت: «تو را به خدا آیا شما همانید که گفتی؟»
امام: «سوگند به خدا، و به حقّ جدّم رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) ما همان خاندان هستیم».
پیرمرد، با شنیدن این جمله، منقلب شد و
گریه کرد و
دست به
آسمان بلند نموده و گفت: «خدایا ما
از دشمنان جنّی و انسی آل محمّد بیزار هستیم» آنگاه در محضر
امام سجّاد (علیهالسّلام)
توبه کرد.
ماجرای توبه این پیرمرد، به
گوش یزید رسید، یزید دستور
اعدام او را داد، آن پیر راه یافته او را به
شهادت رساندند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مناظره درباره حقانیت اهل بیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۱۳.