مناظره درباره اجتهاد در مقابل نص عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در کتابهای معتبر
اهل سنت آمده که
عمر بن خطّاب، در بعضی از احکامی که در عصر
رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) از احکام قطعی
اسلام بود، تصرّف کرد و آنها را تغییر داد. به این تغییرات که وی انجام داده، اجتهادات عمر در مقابل نص میگویند.
اجتهاد صحیح عبارت از آن است که صحّت
دلیل حکم موضوعی، از نظر
دلالت، روشن نیست،
مجتهد با توجّه به قواعد اجتهاد، حکم آن موضوع را
استنباط مینماید، چنین اجتهادی، از
مجتهد جامع شرائط، برای مقلّدینش
حجّت خواهد بود.
از نظر
اسلام آنچه که از
آیات قرآن و گفتار
پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) صریح و روشن است، همان را باید پیروی کرد، و اگر در برابر آن، توجیهاتی کنیم و آن را «
اجتهاد» بنامیم، که «
اجتهاد در برابر نصّ» است، و چنین اجتهادی قطعاً
باطل است، و چنین اجتهادی، همان «
بدعت» است که سر از
کفر و گمراهی در میآورد.
اینک با توجّه به این اشاره، به مناظره زیر توجه کنید:
ملکشاه سلجوقی، مجلسی تشکیل داده بود، خودش و وزیرش «
خواجه نظامالملک» در آن مجلس حاضر بودند، بین یک نفر از علمای برجسته
اهل تسنّن به نام «عبّاسی» با یکی از علمای برجسته شیعه به نام «علوی» در حضور علمای دیگر، این مناظره، رخ داد:
علوی: در کتابهای معتبر شما آمده که
عمر بن خطّاب، در بعضی از احکامی که در عصر رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) از احکام قطعی اسلام بود، تصرّف کرد و آنها را تغییر داد.
عبّاسی: کدام احکام را تغییر داد.
علوی: به عنوان مثال:
نماز «
تراویح» که در
ماه رمضان انجام میشود و
نافله است، عمر گفت آن را به
جماعت بخوانند
با اینکه نماز نافله را نباید به جماعت خواند، چنانکه در عصر رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) چنین بود. (مگر مانند
نماز استسقاء که در عصر پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) با جماعت خوانده میشد).
ویا عمر دستور داد که در
اذان به جای جمله «حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَلِ» جمله «و الصَّلوة خَیْرُ عَلَی النَّوْم» گفته شود.
و یا اینکه
حجّ تمتّع و
مُتعه نساء (
ازدواج موقّت) را حرام کرد.
یا اینکه سهم «
مؤلّفةُ القلوب» را در موارد مصرف
زکات، حذف نموده با اینکه سهم آنها در آیه ۶۰
سوره توبه تصریح شده است، و احکام دیگر (که در اینجا به پنج نمونه اکتفا شد).
ملکشاه: آیا براستی، عمر این احکام را تغییر داده است؟
خواجه نظامالملک: آری این امور در کتب معتبر اهل تسنّن ذکر شده است.
ملکشاه: پس چگونه ما از این افرادی که بدعت گذاشتهاند، پیروی میکنیم؟!
قوشچی: (از علمای
معروف اهل تسنّن است که او را «امام المتکلمین» میخوانند.) اگر عمر حجّ تمتّع یا متعه زنان و یا جمله «حَیّ عَلی خَیْرِالعمل» را در اذان منع کرد، اجتهاد کرده است، و اجتهاد که بدعت نیست!!
علوی: آیا در برابر سخن صریح و روشن
قرآن و یا گفتار صریح پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله)، میتوان، سخن دیگری را مطرح کرد؟ آیا اجتهاد در برابر نصّ،
جایز است؟ اگر چنین باشد، و هر مجتهدی چنین حقّی داشته باشد، در طول زمان، بسیاری از
احکام اسلام، تغییر خواهد یافت، و
جاودانگی اسلام از بین میرود، مگر نه این است که قرآن میفرماید: «ما آتاُکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مانَهاکُمْ عَنْهُ فَنْتَهُوا؛
هر آنچه را که رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) فرمود، آن را بگیرید، و آنچه را
نهی کرد، آن را
ترک نمائید.»
«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لامُؤْمِنَةٍ اِذا قَضَی اللّهُ وَ رَسوُلُهُ اَمْراً اَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ اَمْرِهِم؛
هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد، هنگامی که خدا و پیامبرش، امری را لازم بدانند، اختیاری از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد.»
مگر نه این است که پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) فرمود: «حَلاُلُ مُحَمَّدٍ حَلالُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ حَرامُ مُحَمَّدٍ حَرامُ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ؛ حلال محمّد (صلّیاللّهعلیهوآله) تا
روز قیامت،
حلال است، و
حرام او تا روز قیامت، حرام میباشد.»
نتیجه اینکه: هرگز نباید احکام صریح اسلام را، عوض کرده و تغییر داد حتّی شخص پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) نمیتواند این کار را بکند، چنانکه در قرآن (
سوره حاقه آیه ۴۴ تا ۴۷)، حتّی در مورد شخص پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) میخوانیم: «وَ لو تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الاَقاوِیلِ لاَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ
الْوَتِینَ؛ فَما مِنْکُمْ مِنْ اَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِینَ؛
هرگاه او (پیامبر) سخنی
دروغ بر ما میبست، ما او را با قدرت میگرفتیم ـ سپس رگ قلبش را قطع مینمودیم ـ و احدی از شما نمیتوانست مانع شود و از او حمایت کند.»
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اجتهاد در مقابل نصّ توسط عمر!»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۵.