مقتل معالی السبطین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقتل معالی السبطین، از مباحث مرتبط به تاریخنگاری
عاشورا و مقتلنگاری است. این مقتل، با عنوان
معالی السبطین فی احوال السبطین یکی از مقاتل قرن چهارده قمری و نگاشته
محمدمهدی حائری مازندرانی متوفای ۱۳۸۵ق میباشد.
مقتلنگاری نوعی از تاریخنگاری است که به طور خاص به شرح و بسط جزئیات
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش
در واقعه
کربلا میپردازد. این روایتها که
در ابتدا به صورت شفاهی نقل میشدند، بعدها به صورت مکتوب نیز ثبت و ضبط شده و به عنوان "مقتل الحسین" شناخته میشوند. سه قرن هشتم، نهم و دهم، دوره افول مقتلنویسی و عاشورانگاری است و به جز موارد معدودی که گزارش شده، آثار مهمی
در این سه قرن، تدوین و نگارش نشده و اگر هم نگاشته شده باشد، افزون بر آنکه خود ان آثار موجود نیستند، نام و نشانهای هم از آنها
در نگاشتههای بعدی ثبت نشده است. اوج مقتلنویسی
در این دوره مربوط به قرن چهاردهم است.
در قرن چهاردهم، مورخان و نویسندگان مسلمان، به ویژه ایرانیان، به مقتلنویسی توجه زیادی داشتهاند.
در کنار روایتهای تراژیک و احساسی، شاهد ظهور رویکردی سیاسی به واقعه
عاشورا هستیم. این رویکرد جدید، متاثر از مبارزات ظلمستیزانه شیعیان و جنبشهای عدالتخواهی و
مشروطه بوده است. یکی از این مقاتل، کتابی با نام معالی السبطین فی احوال السبطین نگاشته محمدمهدی حائری مازندرانی متوفای ۱۳۸۵ق میباشد.
محمدمهدی حائری مازندرانی (۱۳۰۰-۱۳۸۵ق) مؤلف کتاب معالی السبطین فی احوال السبطین الحسن و الحسین (علیهالسّلام)، هر چند این کتاب را
در شرح حال
امام حسن (علیهالسّلام) و
امام حسین (علیهالسّلام) نگاشته، بیشتر آن را به زندگی امام حسین اختصاص داده است. او
در نگارش این اثر، از منابع ضعیف و غیر قابل اعتماد، از جمله
روضة الشهداء،
منتخب طریحی،
مقتل ابومخنف،
مدینه المعاجز،
ناسخ التواریخ،
اسرار الشهادات،
تظلم الزهراء و... بهره برده و ناگزیر تحریفات بسیاری
در نگاشته او راه یافته است.
۱. نسبت دادن سخن «لیتنی کنت قبل هذا الیوم عمیاء...» به
حضرت زینب هنگام روبه رو شدن با جنازه
حضرت علی اکبر؛
۲.
حضور لیلا در کربلا و خارج شدن وی از خیمه با پا و سر برهنه هنگام شهادت علی اکبر
در صورتی که هیچ سند تاریخی قدیمی درباره
حضور او
در کربلا وجود ندارد؛
۳. اینکه
شمر سر امام (علیهالسّلام) را از قفا برید؛ چون
حضرت به شمر گفت که شمشیر جای بوسیدن
پیامبر را نخواهد برید، و چون شمر هر رگ و استخوانی را از سر
حضرت قطع میکرد، امام میگفت: «واجداه، وا ابالقاسماه...»
۴. قصه ساربان امام و جنایت او نسبت به بدن مطهر
حضرت در شب یازدهم
محرم.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۵.