مقاتل قرن چهارم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقاتل قرن چهارم، یکی از مباحث مرتبط به تاریخنگاری
عاشورا و مقتل نگاری است. مقتل نگاری، نوعی تک نگاری تاریخی است که در آن به شرح جریان
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش از آغاز تا فرجام پرداخته شده است. روایتها و گزارشهای شاهدان عینی و امامان معصوم در بازگویی جزئیات واقعه عاشورا در گذر زمان از شکل شفاهی خارج شد و به صورت مکتوب در آمد. این آثار که با عنوان «
مقتل الحسین» شناخته میشوند، شامل روایتهایی از اصل رویداد و پیامدهای آن بودند. قرن چهارم همچون قرن سوم به لحاظ تعداد مقاتل و نگاشتههای مربوط به واقعه کربلا اوج دوره مقتلنگاری و نگاشتههایعاشورایی محسوب میشود.
مقتلنگاری نوعی از تاریخنگاری است که به طور خاص به شرح و بسط جزئیات
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش در واقعه
کربلا میپردازد. این روایتها که در ابتدا به صورت شفاهی نقل میشدند، بعدها به صورت مکتوب نیز ثبت و ضبط شده و به عنوان "مقتل الحسین" شناخته میشوند. قرن سوم را به لحاظ تعداد مقاتل و نگاشتههای مربوط به واقعه کربلا میتوان اوج دوره مقتلنگاری و نگاشتههایعاشورایی به حساب آورد. البته نگارش مقتل نیز هم چون دیگر شاخههای علوم، تحت تاثیر فضای پدید آمده در اینقرن برای نگارش آثار مختلف، از جمله مجامع حدیثی بود. در این قرن تلاشهای ارزندهای در مقتلنگاری، هم ازسوی شیعیان و هم توسط سنّیان صورت گرفت که بعضاً دست مایه آثار بعدی قرار گرفت که در این میان، بخش بسیار اندکی به دست ما رسیده و غالب آنها از بین رفتهاند. در منابع فهرستنگار و رجالی متقدم، کتابهایی با عنوان «مقتل الحسین (
علیهالسّلام)» یا نزدیک به آن، به محدثان و مورخان
شیعه و
سنی قرن چهارم نسبت داده شده، که از میان آنها میتوان به این مقتلها اشاره کرد:
یکی از مقاتل قرن چهارم، مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛ نگاشته
شیخ صدوق است.
ابن بابِوِیهْ،
محمد بن علی
بن حسین
بن موسی
بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق (۳۰۵-۳۸۱ق)،
محدث و
فقیه بزرگ
شیعه امامیه، در قرن چهارم هجری قمری بود. از مهمترین تالیفات وی کتاب
من لا یحضره الفقیه است. ابن بابویه پس از گذشت ۷۵ سال از عمرش، در سال ۳۸۱ قمری در
شهر ری دیده از جهان فرو بست و در نزدیکی مرقد
عبدالعظیم حسنی مدفون گردید.
شیخ صدوق از دانشمندان کثیر التالیف شیعی بوده و آثار زیادی را به او نسبت دادهاند که از مهمترین آنها کتاب
من لا یحضره الفقیه،
علل الشرایع،
الخصال،
عیون الاخبار الرضا و
معانی الاخبار را میتوان نام برد. یکی از تالیفات وی کتابی با نام مقتل الحسین (
علیهالسّلام) است.
با توجه به غلبه جریان حدیثگرا در میان محدثان
قم، مقتل شیخ صدوق نیز همچون آثار دیگر او، اثری حدیثی بوده و اکثر قریب به اتفاق احادیث آن، از
معصومان (علیهالسّلام)، به ویژه
امام سجاد (علیهالسّلام)،
امام صادق (علیهالسّلام) و
امام رضا (علیهالسّلام) و به صورت
مسند، نقل شده بود. چنان که به لحاظ حساسیت محدثان حوزه قم در دو
قرن سوم و چهارم در پرهیز از نقل احادیث ضعیف، و نیز برخوردهای تند ایشان با محدثانی که ناقل احادیث ضعیف بودند، بایستی این مقتل تا میزان بسیار کمتری نسبت به دیگر مقاتل، مشتمل بر
احادیث و روایات ضعیف بوده باشد.
این مقتل تا قرن ششم موجود بوده و
ابن شهرآشوب از آن نقل کرده است.
یکی دیگر از مقاتل قرن چهارم، مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛ نگاشته
سلیمان بن احمد حافظ طبرانی است.
ابوالقاسم طبرانی (متوفای ۳۶۰ق)، یکی از معروفترین تاریخنگاران و رجالیون عامه در قرن سوم و چهارم قمری و صاحب کتاب معجم الکبیر بود. وی برای فراگیری
حدیث، به مناطق مختلف سرزمین اسلامی سفر کرد و سرانجام در سال ۳۶۰ قمری پس صد و اندی سال زندگی در
اصفهان درگذشت.
سلیمان طبرانی آثار بسیاری در موضوعات مختلف داشت. دو اثر بزرگ روایی او به نامهای
المعجم الکبیر و
المعجم الاوسط مشهور هستند.
ابن منده (۴۷۵ق) در شرح حال طبرانی در میان تالیفات او از کتابی به نام مقتل الحسین، یاد کرده است.
این کتاب در بستر زمان، از بین رفته است و اثری از آن نیست؛ اما آنچه وجود دارد و منتشر شده است، متن استخراج شده از جلد سوم کتاب المعجم الکبیر طبرانی است
که ابتدا با تحقیق
سید عبدالعزیز طباطبایی در ضمن کتابی با عنوان الحسین و السنة چاپ شده است. این کتاب دارای ۱۴۸ روایت است که هریک به بخشی از زندگی و فضایل
امام حسین (علیهالسّلام)، حادثه
کربلا و حوادث خارق العاده پس از شهادت حضرت، پرداخته است. همچنین
محمد شجاع ضیف الله این بخش را تحقیق و به صورت جدا، با عنوان مقتل الحسین
بن علی
بن ابی طالب چاپ کرده است. امتیاز کار
محمد شجاع نسبت به کار طباطبایی، آن است که وی سی روایت مربوط به امام حسین (
علیهالسّلام) را افزوده است. طبیعی است که نمیتوان به متن استخراج شده، مقتل به معنای معمول و مصطلح، اطلاق کرد؛ اما چون گزارشهای یادشده از قدمت خاصی برخوردار است و طبرانی آنها را به صورت مسند نقل کرده، شایان توجه، و درخور مطالعه و بررسی است.
از دیگر مقاتل این قرن، مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛ نگاشته
ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوی است.
بَغوی، ابوالقاسم عبدالله
بن محمدبن عبدالعزیز،
محدث بغدادی مشهور به ابن بنت مَنیع، در قرن سوم و چهارم میباشد. او سرانجام در سال در سال ۳۱۷ هجری درگذشت.
ابوالقاسم بغوی دارای آثار و تألیفات متعددی بوده است و یکی از آنها مقتل الحسین (
علیهالسّلام) است.
گرچه در حال حاضر هیچ نسخهای از این کتاب در دسترس نیست اما
ابن عساکر، برخی از اخبار وی را درباره امام حسین (
علیهالسّلام)، نقل کرده است.
یکی دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)؛ نگاشته
محمد بن جریر طبری است.
ابوجعفر
محمد بن جریر
بن یزید
بن کثیر
بن غالب طبری از مشاهیر مورخان نامی دوران اسلامی بود که در
تفسیر،
حدیث،
فقه، تاریخ و علوم دیگر بوده است. او در اکثر علوم تالیفات داشته است و مشهورتر از همه کتاب «تاریخ طبری» میباشد. او سرانجام در سال ۳۱۰ هجری در
بغداد از دنیا رفت.
طبری، در کتاب تاریخ الامم و الملوک ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ قمری به بیان و شرح حوادثی پرداخته است که منجر به واقعه
عاشورا شد. بخش بزرگ گزارش عاشورا در این اثر، مرهون گزارشهای
مقتل الحسین ابومخنف است. وی این گزارشها را به واسطه
هشام بن محمد بن سائب کلبی، شاگرد
ابومخنف، از وی نقل کرده است. اسناد او در این زمینه چنین است: «قال هشام
بن محمد عن ابی مخنف» یا «قال هشام قال ابومخنف» و یا «حدثت عن هشام، عن ابی مخنف...».
افزون بر این، از خود
مقتل هشام نیز بهره بسیار برده و برخی گزارشها را از خود هشام، که از غیر ابومخنف نقل کرده، بیان نموده است. در
حقیقت، هشام همه کتاب، یا بیشتر روایات ابومخنف را با اضافاتی که از طرق دیگر داشته، به صورت کتابی تدوین و تنظیم کرده که یک قرن بعد، طبری از آن بهره کامل برده است.
طبری، گزارشهای
واقدی را نیز نادیده نگرفته است.
همچنین وی نقل مهمی را از
امام باقر (علیهالسّلام) به روایت
عمار دهنی از
مرگ معاویه و بیعت خواهی
ولید بن عتبه (حاکم
مدینه) از
امام حسین (علیهالسّلام) تا بازگشت
اهل بیت به
مدینه و عزاداری
بنی هاشم در این شهر، در دو بخش آورده است.
طبری در بخش اول از نقل یادشده، نخست گزارش واقعه را از ابتدا تا پایان شهادت
مسلم بن عقیل به اختصار از عمار دهنی نقل کرده و سپس تفصیل آن را از ابومخنف، گزارش کرده است.
مجموع گزارشهای حادثه
کربلا در تاریخ طبری با عنوان استشهاد الحسین
علیهالسّلام با تحقیق السید الجمیلی به ضمیمه رساله «راس الحسین
علیهالسّلام»
ابن تیمیه به چاپ رسیده است.
همچنین گزارشهای طبری درباره قیام امام حسین (
علیهالسّلام) که به اهتمام حجت الله جودکی ترجمه و تصحیح، و با عنوان قیام جاوید: گردانیده مقتل الحسین ابی مخنف چاپ شده است.
یکی دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
الفتوح؛ نوشته
احمد محمد بن علی بن اعثم کوفی است.
اِبْنِ اَعْثَمِ کوفی،
ابومحمد احمد بن علی معروف به ابن اعثم کوفی (د ۳۱۴ق/۹۲۶م)، محدث، شاعر و مورخ شیعی قرن چهارم هجری بوده است.
این اعتم کوفی در کتابش با عنوان الفتوح به بیان حوادث تاریخ
اسلام پس از رحلت
پیامبر، به ویژه جنگها و فتوحات خلفا و حاکمان اسلامی بر اساس تسلسل زمانی حوادث، پرداخته است. وی به مناسبت بیان حوادث سال ۶۰ و ۶۱ قمری، متناسب با ساختار کتاب خود، به گزارش نهضت
عاشورا نیز پرداخته است. به سبب اهمیت این حادثه، وی حدود ۱۵۷ صفحه (یعنی خدود یک دهم) از کتاب خود را به گزارش این حادثه اختصاص داده است. او گزارش قیام عاشورا را با عنوان «ابتداء آخبار مقتل مسلم
بن عقیل و الحسین
بن علی و ولده وشیعته...» آغاز کرده
و با گزارش بازگرداندن محترمانه اسرای
اهل بیت به
مدینه با فرمان یزید، به پایان رسانده است.
سبک تاریخ نگاری ابن اعثم همانند
یعقوبی و دینوری، بدون ذکر
سند و ترکیبی، و در برخی موارد، قصهپردازی و داستان سرایی است. برای نمونه، او گزارش مفصل چگونگی خروج
امام را از مدینه، برخلاف همه گزارشهای معتبر، این گونه نگاشته است که ابتدا
امام حسین به
بیعت فراخوانده شد؛ پس از مخالفت حضرت و احتجاج وی با مروان، در راه خروج از منزل خود،
ولید بن عتبه حاکم مدینه، خبر آن را به
شام فرستاد (که به طور طبیعی دریافت پاسخ یزید، باید چندین روز به درازا کشیده باشد) و چون نامه یزید حاوی فرمان کشتن امام به دست ولید رسید، امام حسین چند شب در مدینه توقف کرد و سپس بر سر
قبر جدش پیامبر حاضر شد و آنگاه شبانه (ظاهرا شب سوم) از مدینه خارج شد: در حالی که بر اساس منابع معتبر، که قراین و شواهد و شرایط حاکم نیز همین را اقتضا میکرده است، امام حسین شب اول به قصر ولید، حاکم مدینه رفت و شب دوم از مدینه خارج شد.
از این رو گزارشهای او را درباره واقعه عاشورا، بایستی با
احتیاط و با مقابله و مقایسه با اخبار
ابومخنف در
تاریخ طبری و
الارشاد شیخ مفید و گزارشهای مورخانی همانند
بلاذری و
دینوری بررسی کرد و در صورت عدم
تعارض و مخالفت، به آن توجه نمود. با این همه، این اثر از منابع مهم و کهن تاریخی است که در طول زمان،
شیعه و
سنی به آن استناد کردهاند. برای نمونه، برخی از اخبار مناقب
ابن شهرآشوب و
بحار الانوار و بسیاری از مطالب
مقتل الحسین خوارزمی، از این کتاب گرفته شده است.
برخی از گزارشهای ابن اعثم، از ارزش خاصی برخوردار است؛ چراکه وی در نقل آن بر همه مورخان، پیشی گرفته است.
همانند گزارش متن
وصیت نامه امام حسین (
علیهالسّلام) به
محمد حنفیه و جمله مشهور حضرت درباره
فلسفه قیام خویش:
«و انی لم اخرج اشار ولا بطرا و....». در برخی از منابع متاخر شیعی همانند بحار الانوار این جمله مشهور در همان قالب وصیت نامه آمده و
علامه مجلسی اگرچه، این نقل را از کتاب تسلیة المجالس و زینة المجالس سیدمحمد
بن ابی طالب موسوی نقل کرده است، با اندکی بررسی و مقایسه، میتوان به این نکته پی برد که تسلیة المجالس نیز از مقتل الحسین خوارزمی گرفته که او نیز از ابن اعثم گرفته است.
از دیگر گزارشهای ارزشمند او، نقل خطبه انقلابی و پرشور
حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) در نکوهش از کوفیان، هنگام
اسارت در
کوفه است که پس از ابن ابیطیفور
(۲۸۰ق)، نخستین ناقل این خطبه است. همچنین ابن اعثم در ارائه گزارش احتجاج پیرمرد شامی با
امام سجاد (علیهالسّلام) هنگام ورود اسرا به شام و مجاب شدن پیرمرد و
توبه کردن وی،
بر همه مورخان و مقتل نویسان، تقدم دارد. افزون بر این، ابن اعثم اخبار مربوط به پیشگویی
ملائکه و
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و حتی خبری از
کعب الاحبار یهودی درباره شهادت امام حسین (
علیهالسّلام) را آورده است.
این در حالی است که چنین گزارشهایی در منابع متقدم یا معاصر ابن اعثم، کمتر و گاهی با اشاره، به چشم میخورد.
در
قرن ششم (سال ۵۹۶)،
محمد بن احمد مستوفی هروی کتاب الفتوح را از آغاز دوران خلافت
ابوبکر تا پایان حادثه عاشورا ترجمه کرد. این کتاب، چندی پیش با تصحیح غلامرضا مجد طباطبایی منتشر شد. از آنجا که مترجم، دارای تمایلات شیعی بوده، برخی از تعابیر و باورهای شیعی را در ترجمه، افزوده است.
از دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
العقد الفرید؛ نگاشته
احمد بن محمد بن عبد ربه اندلسی است.
ابن عبدربه اندلسی (۲۴۶-۳۲۸ق)، از علما، ادیبان، مورخان و شاعران قرن چهارم هجری قمری در
اندلس بوده و عقد الفرید مشهورترین کتاب وی است.
ابن عبدریه اندلسی به مناسبت بیان حوادث سال ۶۱ قمری ده صفحه از نگاشته خود را به قیام عاشورا اختصاص داده است. وی در این ده صفحه گزارش مختصری از قیام
امام حسین (علیهالسّلام) از آغاز تا پایان آورده است. نکته درخور توجه در این نگاشته، اخبار مورخان و مقتل نویسانی است که او از آنها بهره برده است. وی چند صفحه آغاز گزارش خود را در این باره، از
مقتل قاسم بن سلام هروی، که اکنون از میان رفته است، به واسطه شخصی به نام علی
بن عبدالعزیز نقل کرده است. سپس از محدثان، مورخان و نسب شناسانی همانند
زبیر بن بکار به واسطه علی
بن عبدالعزیز،
ضحاک بن عثمان خزاعی، شعبی به نقل از یحیی
بن اسماعیل، و
حسن بصری به نقل از
ابوالحسن مدائنی، اخباری را آورده است.
یکی دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
المحن؛ نگاشته
ابوالعرب محمد بن احمد بن تمیم تمیمی (۳۳۳ق) است. مؤلف این اثر، دوازده صفحه را به گزارشی درباره
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و به ویژه اخباری درباره حوادث خارق العاده پس از آن، از قبیل پدیدار شدن سرخی در
آسمان و برآمدن
خون از زیر سنگها، اختصاص داده است.
وی در شش صفحه نخست گزارش خود، همان گزارش
قاسم بن سلام را، که
ابن عبدربه نیز آورده، نقل کرده است.
از دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
مروج الذهب و معادن الجوهر؛ نوشته
ابوالحسن علی بن حسین بن علی مسعودی است.
علی
بن حسین مسعودی (۲۶۰-۳۴۶ق)، متکلم، مورخ و جغرافیدان بزرگ اسلامی در قرن سوم و چهارم هجری قمری که نسباش به
عبدالله بن مسعود، صحابی بزرگ
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میرسد.
او به مناسبت گزارش حوادث
سال ۶۱ قمری، چند صفحه از اثر خود را به گزارش واقعه
کربلا اختصاص داده است.
اگرچه گزارش او درباره واقعه عاشورا، برگرفته از همان گزارشهای مشهور منابع کهن است، برخی از گزارشها را تنها او آورده است. همچنین او آمار اصحاب
امام (علیهالسّلام) را هنگام روانه شدن به کربلا به همراه سپاه
حر، پانصد سوار و حدود صد پیاده،
و آمار
شهدای کربلا را ۸۷ نفر نوشته است.
یکی دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
البدِِء والتاریخ ؛
مطهر بن طاهر مقدسی (متوفای پس از ۳۵۵ق) است. او نیز مباحثی چون
بیعت ستاندن
یزید، سفر
مسلم به
کوفه، واقعه
کربلا و بیان اشعار یزید هنگام چوب زدن بر لبهای مبارک
امام حسین (علیهالسّلام) را در چند صفحه از تاریخ خود گزارش کرده است.
از دیگر کتابهای قرن چهارم که در آن به گزارش وقایع کربلا پرداخته شده کتاب
مقاتل الطالبیین؛
ابوالفرج اصفهانی (۳۵۶ق) است.
از میان
شیعیان غیرامامی نیز، ابوالفرج اصفهانی که اموی نسب، ولی دارای گرایش شیعی بوده، با تدوین کتاب مقاتل الطالبیین، ضمن نقل
روایات مسند درباره قیامها و کشتههای خاندان ابوطالب، حدود ۴۴ صفحه را به مقتل
امام حسین (علیهالسّلام) و
اهل بیت و اصحاب او و نیز
اسارت خاندانش اختصاص داده است.
در گزارش ابوالفرج از مقتل امام حسین (
علیهالسّلام)، ابتدا اسامی و چگونگی
شهادت ۲۳ تن از
شهدای بنی هاشم (با احتساب امام حسین (
علیهالسّلام) ) آمده، و در ادامه چگونگی شهادت
مسلم بن عقیل در
کوفه با تفصیل بیشتر گزارش شده است. وی در نهایت، جریان شهادت امام حسین (
علیهالسّلام) و سپس گوشههایی از گزارشهای مربوط به اسارت اهل بیت حضرت را آورده است و در مجموع، بنای وی بر ایجاز و عدم تفصیل بوده است.
وی اخبار مربوط به حادثه کربلا را از چند راوی نقل کرده، اما بخش اصلی حادثه، یعنی شهادت امام حسین (
علیهالسّلام) و مقدمات آن را از
ابومخنف نقل کرده است و در واسطههای میان او و ابومخنف، گاه به نام
نصر بن مزاحم منقری،
و گاه به نام
ابوالحسن مدائنی برمیخوریم. وی روایاتی نیز از
امام سجاد (علیهالسّلام)،
امام باقر (علیهالسّلام) و
امام صادق (علیهالسّلام) در این زمینه نقل کرده است.
در برخی موارد، مانند گزارش چگونگی شهادت حضرت، چند
روایت را ترکیب کرده و پس از ذکر سندها، یک جا، به نقل متن آنها پرداخته است. شیوه روایی و تاکید بر نقل اسناد توسط ابوالفرج، موجب شده که امکان
نقد سندی در روایات او فراهم شود، و نیز از این راه، امکان احیای اثر از بین رفته ابومخنف در مقتل نیز (تا اندازهای که) ابوالفرج از او نقل کرده) امکان پذیر شده است. ابوالفرج در برخی موارد، اشعاری نیز از شعرای مرثیه سرا مانند
کمیت بن زید اسدی و
سلیمان بن قته نقل کرده است.
• مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛
محمد بن سلیمان کوفی (زنده تا سال ۳۰۰ق).
• مقتل الحسین (
علیهالسّلام)
یا مولد الحسین
بن علی و مقتله؛
ابوالفضل سلمة بن خطاب براوستانی آزدورقانی (۳۰۱ق).
• مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛
ابوجعفر محمد بن یحیی عطارقمی (۳۲۸ق).
• مقتل الحسین و ذکر الحسین (
علیهالسّلام)؛
ابواحمد عبدالعزیز بن یحیی بن احمد عیسی جلودی آزدی بصری (۳۳۲ق).
• مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛ ابوالحسین
عمر بن حسن شیبانی قاضی، معروف به «ابن آشنانی بغداد» (۳۳۹ق).
• مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛
محمد بن علی
بن فضل بن تمام
بن شهریار اصغر، ملقب به سکین (زنده در ۳۸۱ق).
• مقتل الحسین (
علیهالسّلام)؛ ابوجعفر
محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی (قرن ۴ هجری).
• کتاب المقتل؛
محمد بن ابراهیم
بن یوسف
احمد بن یوسف کاتب شافعی (تولد ۲۸۱، در گذشته قرن چهارم).
• «قیام سیدالشهدا حسین
بن علی و خونخواهی مختار» به روایت طبری و انشای ابوعلی
محمد بن محمد بلعمی (قرن ۴ هجری). (برگرفته از
تاریخ نامه طبری، به کوشش
محمد سرور مولایی.)
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۴۶-۷۹.