• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مفهوم امامت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِمامت، پیشوایی و رهبری را گویند.



امامت به معنای پیشوایی،
[۱] فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷، «امامت».
پیشروی، و رهبری است. امام نیز به معنای پیشوا ، پیشرو،
[۲] فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷، «امامت».
مقتدا، قیّم ، مصلح، الگو، راه اصلی و راهنماست.
[۳] لسان العرب، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۵، «امم».
کسی یا چیزی که مورد پیروی واقع می‌گردد، انسان باشد یا کتاب یا چیزی دیگر، به حق باشد یا بر باطل
[۴] مفردات، ص۸۷، «ام».
امام است.
[۵] المنجد، ص۱۷، «ام».



ریشه این واژه «ا م م» و به معنای قصد
[۶] المنجد، ص۱۷، «ام».
[۷] لسان العرب، ج۱، ص۲۱۲.
یا قصد با توجه خاص و این معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. امام نیز کسی است که همواره مقصود و هدف حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدکنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون می‌شود؛ مانند: امام جمعه و جماعت ، امام هدایت و امام ضلالت،
[۸] التحقیق، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، «أمّ».
بر این اساس دیگر معانی این واژه و مشتقات آن از لوازم معنای ریشه است.

۲.۱ - جمع واژه امام

واژه امام بر زن و مرد اطلاق می‌شود و جمع آن « ائمّه » و «ایمّه» است.


در اصطلاح کلامی معانی متعددی از این واژه ارائه شده که شایع‌ترین معنای آن ریاست عمومی در امور دین و دنیا
[۹] شرح المواقف الایجی، ج۸، ص۳۴۵.
[۱۰] شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.
[۱۱] التعریفات، ص۱۶.
است و برخی جانشینی پیامبر در حفظ دین و سیاست دنیا
[۱۲] مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۱.
[۱۳] الاحکام السلطانیه، ص۵.
را در تعریف اصطلاحی آن آورده‌اند. برخی کامل‌ترین تعریف را ریاست بالاصاله عمومی در امر دین و دنیا در دار تکلیف می‌دانند
[۱۵] تلخیص‌المحصل، ص۴۲۶.
[۱۶] الالفین، ص۱۲.
[۱۷] قواعد المرام، ص۱۷۴.
که عموم مردم را به حفظ مصالح دین و دنیایشان ترغیب و از آنچه به حال آنان زیانبار است منع کنند،
[۱۸] قواعد المرام، ص۴۵۷.
بنابراین، امامت به معنای ریاست عمومی فردی خاص بر امور دین و دنیای مردم در دنیا بالاصاله یا به جانشینی از پیامبر است، زیرا امامت دارای شئونی همچون رهبری سیاسی و زعامت اجتماعی و مرجعیت دینی و تبیین و تفسیر وحی و ولایت باطنی و معنوی است که از این جهت امامْ حجت خدا در زمان ، ولی الله، انسان کاملِ حامل معنویت کلی انسانیت و قطب است
[۱۹] شیعه در اسلام، ص۱۰۹-۱۲۴.
[۲۰] مجموعه آثار، ج۴، ص۸۴۱-۸۵۴، «امامت».
و چون امامت دارای شئون والایی است، شیعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهی
[۲۱] الاحکام‌السلطانیه، ص۵.
[۲۲] شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.
[۲۳] شرح المواقف الایجی، ج۸، ص۳۴۵.
و از اصول دین ( مذهب ) می‌داند،
[۲۴] الحاشیة علی الهیات، ص۱۷۹.
[۲۵] انیس الموحدین، ص۱۳۷.
در حالی که در دیدگاه اهل سنت از فروع دین شمرده شده و از این جهت از افعال مکلفان به شمار می‌آید.
[۲۶] دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸.
[۲۷] انیس‌الموحدین، ص۱۳۸.


۳.۱ - در اصطلاح مدیریت

در اصطلاح مدیریت، رهبری از وظایف مدیر است که دیگران را به کوشش مشتاقانه جهت هدفهایی معین ترغیب می‌کند یا آن‌ها را جهت کسب هدف مشترک تحت تأثیر قرار می‌دهد.
[۲۸] اصول مدیریت، ص۲۰۰.



به گفته بیش‌تر مفسران، امامت در قرآن با معنای لغوی آن هماهنگ است و امام کسی است که به او اقتدا کنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند؛
[۲۹] جامع البیان، مج۱، ج۱، ص۷۳۶-۷۳۷.
[۳۰] جامع البیان، مج۹، ج۱۵، ص۱۵۹.
[۳۲] التفسیرالکبیر، ج۲، ص۴۴.
خواه عادل و راه یافته باشد و خواه باطل و گمراه .
[۳۳] مجموعه آثار، ج۴، ص۸۴۲، «امامت».
لفظ «امامت» در قرآن به‌کار نرفته؛ ولی واژه «امام» به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است که برخی از آن‌ها و نیز آیات متعدد دیگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آیات مربوط گاهی به پیشوایی بر حق بالاصاله: «و جَعَلنهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا»، «و جَعَلنا مِنهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا» و گاهی به پیشوایی به حق به نحو جانشینی: «... واُولِی الاَمرِ مِنکُم» و گاهی به پیشوایی باطل: «وجَعَلنهُم اَئِمَّةً یَدعونَ اِلَی النّارِ» و گاهی به مفهوم جامع میان پیشوایی بر حق و باطل: «یَومَ نَدعوا کُلَّ اُناس بِاِممِهِم» اشاره دارد.
افزون بر آیاتی که واژه امام یا اولی‌الامر در آن به‌کار رفته است آیات فراوانی با امامت و رهبری پیوند دارد، از جمله برخی آیاتی که در آن مفهوم هدایت آمده، آیه‌ای که مؤمنان را به همراهی با صادقان فرا می‌خواند، آیه ولایت ، آیه‌ای که می‌گوید اگر به برخی در زمین قدرت داده شود نماز را برپا می‌دارند، زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و آیاتی که در آن از اعطای مُلک به برخی سخن به میان آمده است.
در روایات فراوانی نیز، مصادیق یا تأویل آیاتی از قرآن، مانند ۸ سوره تغابن ، ۸ سوره صفّ و ۵۱ سوره قصص
[۵۱] الکافی، ج۱، ص۴۱۵.
امامان معصوم (علیهم‌السلام) دانسته شده‌اند.


ایضاً از این تعریف ظاهر میشود به واسطه قید به حق خلافت از نبی و بودن نبی ناطق به وحی به مقتضای «وَ ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی، اِن هُوَ اِلّا وَحیٌ یُوحی» ، که امام در امر دین نباید مجتهد باشد. چه، اجتهاد امام مستلزم احدالفسادین است. یا نبی تکمیل او را نکرده، به او نرسانیده و به او تعلیم نداده؛ پس نبی مهمل در امر الهی شده و چنین کسی قابل نبوّت نباشد، یا خدا به نبی نرسانیده] که [ منافی با آیه اکمال دین است که خدا میفرماید: «... الیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم و أتمَمتُ علَیکُم نِعمَتی...» یعنی امروز دین شما را کامل گردانیدم و نعمت خود را بر شما تمام کردم. برادران مثل ملّاعلی قوشچی و مولانا شمس الدین هروی، که بالفعل کتابهایشان موجود است، و شفاهاً هم در مناظره، بسیار مسموع شده که خطاهای خلفا را که نمیتوانند منکر شوند، به اجتهاد خلیفه تصحیح میکنند. اگر اجتهاد خلیفه نیکو باشد حاجت به خلیفه نیست؛ هرکس اجتهادی بکند و به اجتهاد خود راه رود. اگر بگویند اجتهاد خلیفه حجّتاست، نه هرکس باشد، جواب این است که خلافتی که نه به نص از خدا و رسول باشد، هر یک از اوصاف چنین خلیفه را که خواهی مناط صحت اجتهاد قرار دهی، از دیگری اولی نخواهد بود. و به سَبَر و تقسیم و دوران و تردید نفی علیّت از کلّ صفات میشود و این مطلب بدیهی است و حاجت به تطویل ندارد.
[۵۳] ملا محمد حسن هردنگی، تاملات کلامیه،۱۳۹۶، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی .



الاحتجاج؛ الاحکام السلطانیة والولایات الدینیة فی فضائل آل‌محمد (علیهم‌السلام)؛ اصول مدیریت؛ الفین فی امامة أمیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)؛ امام‌شناسی؛ انیس الموحدین؛ بصائر الدرجات الکبری؛ بیان السعادة فی مقامات العباده؛ پیام قرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ التعریفات؛ التفسیر الکاشف؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ تلخیص المحصل؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الحاشیة علی الهیات (الحاشیة علی شرح التجریدحق الیقین؛ دلائل الصدق؛ الرسائل العشر؛ روض الجنان و روح الجنان؛ شرح المقاصد؛ شرح المواقف الایجی؛ شیعه در اسلام؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب؛ فرهنگ فارسی؛ قواعد المرام فی علم‌الکلام؛ الکافی؛ کتاب البیع؛ کتاب سلیم بن قیس؛ کمال الدین و تمام النعمه؛ لسان‌العرب؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ مجموعه آثار، استاد مطهری؛ مفردات الفاظ القرآن؛ مقدمه ابن خلدون؛ المنجد فی اللغه؛ منشور جاوید (تفسیر موضوعی)؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النکت الاعتقادیه؛ ولایت فقیه (حکومت اسلامی).


۱. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷، «امامت».
۲. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷، «امامت».
۳. لسان العرب، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۵، «امم».
۴. مفردات، ص۸۷، «ام».
۵. المنجد، ص۱۷، «ام».
۶. المنجد، ص۱۷، «ام».
۷. لسان العرب، ج۱، ص۲۱۲.
۸. التحقیق، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، «أمّ».
۹. شرح المواقف الایجی، ج۸، ص۳۴۵.
۱۰. شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.
۱۱. التعریفات، ص۱۶.
۱۲. مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۱.
۱۳. الاحکام السلطانیه، ص۵.
۱۴. النکت الاعتقادیه، ص۳۹.    
۱۵. تلخیص‌المحصل، ص۴۲۶.
۱۶. الالفین، ص۱۲.
۱۷. قواعد المرام، ص۱۷۴.
۱۸. قواعد المرام، ص۴۵۷.
۱۹. شیعه در اسلام، ص۱۰۹-۱۲۴.
۲۰. مجموعه آثار، ج۴، ص۸۴۱-۸۵۴، «امامت».
۲۱. الاحکام‌السلطانیه، ص۵.
۲۲. شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.
۲۳. شرح المواقف الایجی، ج۸، ص۳۴۵.
۲۴. الحاشیة علی الهیات، ص۱۷۹.
۲۵. انیس الموحدین، ص۱۳۷.
۲۶. دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸.
۲۷. انیس‌الموحدین، ص۱۳۸.
۲۸. اصول مدیریت، ص۲۰۰.
۲۹. جامع البیان، مج۱، ج۱، ص۷۳۶-۷۳۷.
۳۰. جامع البیان، مج۹، ج۱۵، ص۱۵۹.
۳۱. التبیان، ج۶، ص۵۰۴.    
۳۲. التفسیرالکبیر، ج۲، ص۴۴.
۳۳. مجموعه آثار، ج۴، ص۸۴۲، «امامت».
۳۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۳.    
۳۵. سجده/سوره۳۲، آیه۲۴.    
۳۶. نساء/سوره۴، آیه۵۹.    
۳۷. قصص/سوره۲۸، آیه۴۱.    
۳۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۱.    
۳۹. رعد/سوره۱۳، آیه۷.    
۴۰. یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.    
۴۱. توبه/سوره۹، آیه۶۷.    
۴۲. مائده/سوره۵، آیه۵۵.    
۴۳. حجّ/سوره۲۲، آیه۴۱.    
۴۴. نساء/سوره۴، آیه۵۳ ۵۴.    
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.    
۴۶. تغابن/سوره۶۴، آیه۸.    
۴۷. نورالثقلین، ج۵، ص۳۴۱.    
۴۸. صفّ/سوره۶۱، آیه۸.    
۴۹. نورالثقلین، ج۵، ص۳۱۶-۳۱۷.    
۵۰. قصص/سوره۲۸، آیه۵۱.    
۵۱. الکافی، ج۱، ص۴۱۵.
۵۲. بصائر الدرجات، ص۵۱۵.    
۵۳. ملا محمد حسن هردنگی، تاملات کلامیه،۱۳۹۶، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی .



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله مفهوم امامت.    




جعبه ابزار