• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مفهوم استخاره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استخاره ، درخواست شناخت بهترین گزینه از خداوند ، هنگام تردید و دو دلی است.



استخاره از ریشه «خ‌ی‌ر» و از باب استفعال ، در لغت به معنای «طلب خیر در چیزی»
[۱] لسان‌العرب، ج‌۴، ص‌۲۵۹، «خیر».
و در اصطلاح عبارت است از واگذاردن انتخاب به خداوند با دعا و عمل مخصوص، در کاری که انسان در انجام دادن آن مردّد است.


این واژه در قرآن نیامده است؛ ولی با توجه به اینکه مسلمانان در مواردی برای تصمیم‌گیری در کارهایشان از روش استخاره با قرآن استفاده می‌کنند در حوزه مسائل پیرامون قرآن قرار می‌گیرد و از آن جهت که برخی مفسّران آیه شریفه «اَن تَستَقسِموا بِالاَزلم» را به استخاره تفسیر کرده‌اند می‌تواند در حوزه معارف قرآن قرار گیرد.
[۳] ابن‌العربی، احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۵۴۴‌-۵۴۵.



واژه استخاره در روایات فراوانی دیده می‌شود و به گفته بحرانی در روایات به ۴ معنا به‌کار رفته است: ۱. ‌طلب ممکن شدن آنچه در آن خیر است، ۲.‌ طلب عزم بر آنچه در آن خیر است، ۳.‌ طلب خیر از خدا که نوعی دعا تلقی می‌شود، ۴.‌ طلب شناخت چیزی که خیر در آن است.
[۴] الحدائق، ج‌۱۰، ص‌۵۲۴‌-۵۲۶.
افزون بر این معانی، وجوه دیگری را نیز در معنای استخاره گفته‌اند.
[۵] معجم‌المحاسن والمساوی، ص‌۴۴.


۳.۱ - دو معنای اصلی

همه معانی یاد شده به دو معنا باز می‌گردد:
۱. خیرجویی و درخواست دستیابی به خیر. این معنای استخاره، در همه رفتارهای آدمی و در مواردی است که انسان در انجام دادن کاری نگران است که مبادا ضرر و شرّی بر انجام دادن آن مترتب شود و نتواند به منافع فعل مورد نظر دست یابد، ازاین‌رو با تضرع از خداوند می‌خواهد تا نتیجه خیر بر کارش مترتب کند و ضررهای احتمالی را از آن دفع کند. این معنای استخاره عام است و روایاتی متعدد نیز ناظر به این معناست. در روایتی از امام‌ صادق (علیه‌السلام) آمده که هرکس در کاری بدون خیرخواهی وارد گردد و گرفتار شود مأجور نخواهد بود.
۲. خیرشناسی و طلب شناخت خیر. این نوع از استخاره که شایع‌تر بوده، بیشتر مورد توجه عموم مردم است در جایی است که انسان خیر و شرّ عملی را حتی با مشورت نتواند تشخیص‌دهد.


احکام القرآن، ابن‌العربی؛ احکام القرآن، جصاص؛ اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار؛ بحارالانوار؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ تاریخ ادیان و مذاهب جهان؛ تاریخ تمدن، ویل‌دورانت؛ تاریخ الحضارات العام؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر المنار؛ تهذیب‌الاحکام؛ جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعه؛ جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حاشیة ردالمحتار علی الدرالمختار؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی؛الذکری؛ الرسائل العشر؛ رسالة فی الاستخارة من القرآن المجید و الفرقان الحمید؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ سنن‌ابنماجه؛ سنن النسائی؛ صحیح البخاری؛ صحیفه سجادیه؛ صراط النجاة؛ العروة الوثقی؛ فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات؛ قاعدة القرعه؛ الکافی؛ کتاب الاصنام؛ کتاب السرائر؛ کشف الاسرار؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ لسان العرب؛ لغت‌نامه؛ مجمع‌البحرین؛ مجموعة الرسائل؛ المحاسن؛ المحبر؛ مختلف الشیعة فی احکام‌الشریعه؛ مستدرک الوسائل؛ المستطرف فی کل فن مستظرف؛ مصباح المتهجد؛ مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ معجم المحاسن و المساوی؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ المقنعه؛ مکارم الاخلاق؛ منتهی‌المطلب؛ من لا یحضره الفقیه؛ المنمق فی اخبار قریش؛ من وحی القرآن؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ موسوعة الفقه الاسلامی؛ الموسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ المیسر و القداح؛ النهایة فی غریب‌الحدیث والاثر؛ نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار؛ وسائل‌الشیعه.


۱. لسان‌العرب، ج‌۴، ص‌۲۵۹، «خیر».
۲. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۳. ابن‌العربی، احکام القرآن، ج‌۲، ص‌۵۴۴‌-۵۴۵.
۴. الحدائق، ج‌۱۰، ص‌۵۲۴‌-۵۲۶.
۵. معجم‌المحاسن والمساوی، ص‌۴۴.
۶. المحاسن، ج‌۲، ص‌۵۹۹‌-۶۰۰.    
۷. وسائل الشیعه، ج‌۸، ص‌۶۳‌-۶۸.    
۸. وسائل الشیعه، ج‌۸، ص‌۸۰.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله استخاره.    




جعبه ابزار