مفهوم ابضاع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابضاع واگذاری سرمایه به دیگری برای
تجارت ، بدون سهیم بودن او در
سود و زیان میباشد.
این واژه، برگرفته از بَضْع و بَضْعة به معنای قطعه
و در اصطلاح فقیهان، به معنای سپردن سرمایه به دیگری برای
تجارت است؛ بدوناینکه عامل، در سود و زیانِ آن، سهیم یا
اجرتی برای او تعیین شود؛
به خلاف
مُضاربه که عامل، در سود تجارتشریکاست
وبه خلاف
اجاره و
جُعاله که تعیینِ
اجرت لازم است و به خلاف
قرض به عامل تجارت که تمام سود از آنِ عامل است.
بعضی، رایگانبودنکار عاملرا در ابضاع مؤثّر ندانسته
و گفتهاند:اگر قصد تبرّع ندارد، میتواند
اجرةالمثل را دریافت کند.
در
فقه ، بحث مستقلّی با عنوان ابضاع نیامده؛ بلکهدر خلال شروط مضاربه مطرح و از عقودجایز شمرده شده است.
بر پایه روایاتی، ابضاع با ذمّی
و شاربالخمر نهی شده است.
برخی برای
مشروعیت ابضاع در
قرآن به داستان برادران
یوسف که در سه مورد واژه بضاعت در آن به کار رفته، استدلال کردهاند:
الف. رفتن برادران به بارگاه یوسف با سرمایه اندک جهت دریافت خواربار:«... و جِئنَا بِبضَعة مُزجَة... .»
ب. قرار دادن سرمایه برادران دربارشانبه دستور یوسف:«وقال لِفتینِه اجعَلُوا بِضَعتَهمفی رحالِهم... .»
ج. آگاهی برادران از بازگردانده شدن سرمایهشان «وَ لَمّا فَتحُوامَتَعهُم وَجَدوا بِضَعتَهُمْ... .»
استدلال به این سه مورد، در صورتی درست است که بهای
طعام از
یعقوب (علیهالسلام) بوده و برای تجارت به فرزندان خویش داده باشد که چیزی بخرند و سود آن، متعلّق به یعقوب باشد؛
ولی گویا آیات، صراحتی بر این مطلب ندارند.
(۱)قرآن کریم.
(۲)بحارالانوار.
(۳) تفسیر شاهی.
(۴) تفسیرالعیاشی.
(۵) التنقیح الرائع لمختصرالشرایع.
(۶) تهذیب الاحکام.
(۷) جامعالمقاصد.
(۸) جواهرالکلام.
(۹) زبدةالبیان.
(۱۰) الکافی.
(۱۱) الکافی فی فقه الامام احمد.
(۱۲) کتاب السرائر.
(۱۳) کنزالعرفان.
(۱۴) مجمعالفائدة و البرهان.
(۱۵) مسالک الافهام، شهید ثانی.
(۱۶) مسالک الافهام، کاظمی.
(۱۷) مستمسک العروة الوثقی.
(۱۸) المصباح المنیر.
(۱۹) المغنی، ابنقدامه.
(۲۰) مفردات الفاظ القرآن.
(۲۱) من لایحضره الفقیه.
(۲۲) لسانالعرب.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«ابضاع».