مفهوم آخرت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به
جهان واپسین و عالم پس از
دنیا آخرت اطلاق میشود.
آخرت برگرفته از ریشه «ا - خ - ر» و مؤنث «آخر» در برابر
اوّل است و همان گونه که از این جهان به «اولی» تعبیر شده، از جهان پس از دنیا نیز به «
آخِر » و «آخرت» تعبیر میشود.
منشأ ایمان به آخرت، بیش از هر چیز،
وحی الهی است که به وسیله
پیامبران (علی نبینا وآله و علیهم السلام) به بشر ابلاغ شده است
و
قرآن نیز با شیوه های گوناگونی به اثبات
معاد پرداخته و به شبهات منکران آن پاسخ گفته است.
ولی وجود چنین جهانی از طریق
عقل و
فطرت نیز اثبات میشود، زیرا عقل انسان، پس از شناختن
خداوند و
عدالت وی، درمی یابد که باید جهانی پس از دنیا وجود داشته باشد تا در آن، هرکس به جزای اعمال خویش برسد،
چنان که وجود نداشتن آخرت به این معنا است که آفرینش آسمانها و زمین و دیگر موجوادت بیهوده است و این با
حکمت خداوند منافات دارد.
فطرتِ نامحدود طلبی و عشق به
جاودانگی که در محبّت فرزند و علاقه به جاودانگی در خاطرهها و... ظهور مییابد نیز انسان را به اندیشه در جهانی دیگر سوق میدهد.
تحقیقات
باستان شناسی درباره انسان های نخستین، نشان میدهد که آنها نیز به نوعی حیات غیر آشکار برای مردگان اعتقاد داشتند، لذا همراه آنها
غذا و
سلاح دفن میکردند.
طبق
آیات قرآن، ایمان به آخرت از آموزه های اصلی همه
ادیان الهی بوده که تمام
پیامبران (علی نبینا وآله و علیهم السلام) درباره آن تأکید ویژه ای داشته اند.
امّا در
کتاب های آسمانی مربوط به ادیان گذشته که اکنون در دست ما قرار دارد، توجّه چندانی به آخرت نشده است.
از میان ادیان بزرگ شناخته شده، شاید
اوستا نخستین کتابی باشد که با صراحت از جهانی در پایان
دنیا یاد، و درباره حالات آن، حتّی بیشتر از
کتاب مقدّس بحث کرده است.
هندوان و
بوداییان نیز به جهان سعادت مندی معتقدند که بی درنگ پس از مرگ یا پس از
تناسخ های مکرّر به آن میپیوندند.
در
تورات کنونی به ندرت ذکری از آخرت به میان آمده،
حتّی برخی از دانش مندان
یهودی با صراحت وجود آن را انکار کرده اند.
در
انجیل کنونی، توجّه بیش تری به مباحث آخرت شده، امّا باز هم به آخرت شناسی اهمّیت کمی داده شده است،
در صورتی که
دین اسلام برای آخرت اهمیت خاصّی قائل شده و اعتقاد به آن را در کنار اعتقاد به
توحید ، شرط مسلمانی دانسته است.
آیات فراوانی از
قرآن ، به بحث درباره آن جهان پرداخته، به طوری که گفته شده، حدود یک سوم
قرآن، آیات مربوط به جهان آخرت است.
در حقیقت، آخرت مکمّل و معنا بخش دیگر
اصول دین بوده، بدون آن نمیتوان به خداوند و صفاتش مانند
عدل و
حکمت و فلسفه
نبوّت و به تبع آن
امامت اعتقاد کامل یافت،
به عبارت دیگر، بدون آخرت، دعوت دینی و تبلیغ
پیامبران (علی نبینا و آله و علیهم السلام) بی اثر خواهد بود، زیرا پذیرفتن دین و پیروی از مقرّرات
شرع ، خالی از کلفت و سلب آزادی نیست و در صورتی که متابعت آن، اثری در بر نداشته باشد، هرگز مردم زیر بار آن نرفته، از
آزادی طبیعی دست بر نخواهند داشت.
موضوع آخرت را در قرآن کریم، از واژه های فراوانی مانند
برزخ ، بعث، حشر، نشر، صراط،
قیامت ، میزان، یوم الدین، یوم الفرقان، یوم الحسرة، یوم الحساب و دهها واژه دیگر میتوان استفاده کرد، ولی با توجّه به تحلیل واژه «آخرت» که در آن تقابل با جهان نخستین (
دنیا ) نهفته، مناسب تر است در مقاله مربوط به آن، به مسائل کلّی مربوط به آن جهان پرداخته شود.
و از آنجا که این گونه مباحث در قرآن بیشتر با دو واژه «آخرت» و «یوم الآخر» بیان شده، دراین مقاله نیز از واژه های دیگر جز در عنوان «شباهتها و تفاوت های دنیا و آخرت» که در جهت تبیین حقیقت
آخرت است، کم تر استفاده میشود و اغلب به آیاتی پرداخته میشود که دربردارنده یکی از دو واژه مزبور باشند، ضمن آنکه مبحث آخرت، مبحثی گسترده بوده، هریک از واژه های دیگر، خود نیزبه طور مستقل مدخل قرار میگیرند.
واژه «آخرت» ۱۱۳ بار به همین معنادر
قرآن به کار رفته است.
در نُه مورد با کلمه «دار» آمده که صفت یا
مضافٌ الیه «دار» است: «وَإنَّ الدَّارَ الأخِرةَ لَهِی الحَیوانُ»،
«وَ لَدارُ الأخِرَةِ خَیرٌ.»
دریک جا
صفت برای «النشأة» است: «ینشِیءُ النَّشأَةَ الأخِرَةَ.»
درپنج مورد در برابر واژه «الاولی» و در ۴۸ مورد، برابر «الدنیا» : «رَبَّنا ءَاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنةً وَ فِی الأخِرَةِ حَسَنةً»
به کار رفته است. لفظ ألاخِر در ۲۶ مورد صفت «یوم» قرار گرفته: «ءَامَنّا بِاللّهِ وَبِالیومِ الأَخِرِ.»
در مواردی که واژه «آخرت» به تنهایی به کار رفته،
موصوف آن یکی از واژه های «دار» «الکرَّة»
«النَّشأة»
یا «الحیاة»
در تقدیر است.
درباره اینکه
برزخ از مراحل کدام جهان به شمار میآید، سه نظر وجود دارد:
۱.
برزخ، جزئی از دنیا و تتمه آن است و آخرت پس از پایان
برزخ آغاز میشود،
۲.
برزخ، جزء
آخرت است و انسان با
مرگ وارد آخرت میشود،
۳.
برزخ عالمی مستقل بین دنیا و آخرت است که نه کاملاً ویژگی های دنیا را دارد و نه کاملاً ویژگی های آخرت را،
ولی گویا که آخرت، همه مراحل پس از زندگی دنیا از جمله
قبر و
برزخ را در بر می گیرد،
بنابراین، مراحل جهان آخرت با مرگ آغاز شده
و انسان در عالم قبر جای میگیرد: «ثُمَّ أَماتَهُ فأَقبَرهُ»
و تا
قیامت در
برزخ مانده: «و مِن وَرائِهم
بَرزخٌ إِلی یومِ یبعَثونَ»
در
بهشت یا
جهنّمِ برزخی به سر خواهد برد و در آن، هر صبح و شام متنعّم یا معذّب است: «جنّتِ عدن... و لَهُم رِزقُهم فِیها بُکرةً و عَشِیا»،
«النَّارُ یعرَضُونَ عَلیها غُدوًّا و عَشِیا و یومَ تَقومُ السَّاعةُ أَدخِلُوا ءَالَ فرعونَ أَشدَّ العَذابِ.»
بر اساس
روایتی با توجّه به آیه «لاَیرونَ فیهَا شَمسًا و لاَزَمهَریرًا»
در
بهشت جاوید ، صبح و شام وجود ندارد.
دوره
برزخ با
نفخ صور و فنای همه موجودات به پایان میرسد: «و نُفخَ فِی الصُّورِ فصَعِقَ مَن فِی السَّموتِ و مَن فِی الأَرضِ»
سپس قیامت با نفخ صور دیگری آغاز میشود: «ثُمَّ نُفخَ فِیهِ أُخری فإِذا هُم قِیامٌ ینظُرُونَ.»
متکلّمان آخرت را در آینده زمانی و در عرض دنیا میدانند،
ولی
فلاسفه برآنند که آخرت درآینده زمانی نیست، بلکه باید آن را در مراتب عالی سلسله طولی وجود جُست.
اینان با استدلال به آیاتی چون: «إِنَّ جَهنّمَ لَمُحِیطةٌ بِالکفِرینَ»
معتقدند که آخرت بر دنیا احاطه داشته، چنان که
روز بر ساعات آن احاطه دارد.
حکیمان اسلامی همه تفاوت های دنیا و آخرت را در چگونگی وجود آن دو دانسته اند
: «یومَ تُبدَّلُ الأَرضُ غَیرَالأَرضِ وَالسَّموتُ...»
و آنها را در چند تفاوت بنیادین خلاصه میکنند.
دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «آخرت».