• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مفاهیم اساسی روانکاوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مفاهیم اساسی روانکاوی، یکی از مباحث مطرح در علم روان‌شناسی بوده که از مفاهیم بنیادی و اساسی این نوع از درمان روان‌شناختی بحث می‌کند. زیگموند فروید از شاخص‌ترین افرادی است که در بحث روانکاوی و روان‌درمانی فعالیت داشته و در آن موثر بوده است. در این مقاله به توضیح مفاهیم این نوع از درمان می‌پردازیم.



زیگموند‌ فروید Sigmund Freud، سهم چشمگیری در روانکاوی، روان‌درمانی و مشاوره دارد. روانکاوی بانفوذ‌ترین نظریه درمانی در دهه‌های ۵۰، ۴۰، ۳۰ بوده است.
[۱] شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۴۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.

در بحث روانکاوی مفاهیم اساسی وجود دارد که به آنها اشاره می‌کنیم.


ویژگی‌های نظریه شخصیت در روانکاوی عبارتنداز: ماهیتی ساختی دارد، فرایندی پویا است، فرایندی تکاملی است و بر یک نقطه جبری مبتنی است.
[۲] شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۳۱، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.


۲.۱ - ماهیت ساختی شخصیت

فروید شخصیت را به سه سطح تقسیم کرد:
هشیار: این سطح تمام احساس‌ها و تجربیات را شامل می‌شود که در لحظه خاص از آنها آگاهیم. برای مثال هنگامی که این کلمات را می‌خوانید، هشیار هستید.
ناهشیار: نیروی سوق‌دهنده در پس تمام رفتارها را شامل می‌شود و مخزن نیروهایی است که نمی‌توانیم آنها را ببینیم یا کنترل کنیم. بین این دو سطح، نیمه‌هشیار قرار دارد.
نیمه‌هشیار: مخزن خاطرات، ادراک‌ها و افکاری است که ما به صورت هشیار در این لحظه از آنها آگاه نیستیم ولی می‌توانیم به راحتی به هشیار انتقال دهیم.

فروید بعدا در این دیدگاه تجدیدنظر کرده و سه ساختار زیر را معرفی کرد:
[۳] شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۵۸-۵۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.

نهاد: ترکیبی از غرایز، تمایلات و خواسته‌های شخص است. اصرار نهاد بر ارضای بدون قید و شرط این تمایلات است.
[۴] کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۶۹، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.

خود: میانجی دنیای اطراف طفل و غرایز درون او است. خود، با مقاومت در برابر اصل لذت یا به تاخیر درآوردنش، پیرو اصل واقعیت است.
[۵] شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۵۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.

فراخود: بخش اخلاقی و اجتماعی شخصیت است و بیشتر نشان‌دهنده شخصیت آرمانی فرد می‌باشد تا شخصیت واقعی.
[۶] ساعتچی، محمود، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۹، تهران، ویرایش، ۱۳۷۹، چاپ اول.


۲.۲ - پویایی فرایند شخصیت

به‌نظر فروید، منبع انگیزش رفتار در درون خود انسان قرار دارد که به نام انرژی روانی معروف است. روان انسان، صحنه ارتباط متقابل نیروهای عاطفی پویا تلقی می‌شود که آن را دیدگاه ژنتیک – پویا Dynamic genetic نیز می‌نامند، زیرا که نیروهای عاطفی ارتباط بسیار نزدیکی با نیروهای ژنتیک دارند.
انرژی، دارای انواعی است که تمام آنها از نظر علم فیزیک قابل تبدیل به یکدیگر هستند. یکی از انواع انرژی، انرژی روانی است که در روندهای روانی نظیر ادراک، یادآوری،‌اندیشه، تفکر و غیره به‌کار می‌رود. به نظر فروید، انرژی روانی عمدتا انرژی غریزی است.
[۷] شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۰، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.

غرایز، عناصر اصلی شخصیت و نیروهای برانگیزنده‌ای هستند که رفتار را سوق داده و مسیر آن را تعیین می‌کنند. غرایز، نوعی انرژی هستند که نیروهای بدن را به امیال ذهن مرتبط می‌کنند.
محرک‌های غرایز (مثل گرسنگی یا تشنگی) درونی هستند. وقتی نیازی مانند گرسنگی در بدن برانگیخته می‌شود، انرژی تولید می‌کند. ذهن، این انرژی جسمانی را به میل تبدیل می‌کند. این میل، نیروی سوق‌دهنده‌ای است که فرد را برای رفتارکردن به صورتی که نیاز را ارضاء کند، باانگیزه می‌کند. غریزه، حالت جسمانی نیست بلکه نیاز جسمانی است که به حالت ذهنی یعنی میل، تبدیل شده است.
[۸] شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۵۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.

ویژگی‌های غریزه:
· هدف غریزه: برآوردن نیازهای جسمانی و حفظ تعادل موجود زنده است.
· موضوع غریزه: چیزی است که غریزه می‌خواهد بدان دست یابد و ارضا شود.
· منبع غریزه: همان وضع فیزیکی و شیمیایی موجود زنده و نیازهای جسمانی و کشش‌های روانی شدید و غیرقابل مقاومت آن است.
· قوه فعلیه غریزه: همان مقدار توانی است که آن غریزه دارد. نهاد، جایگاه غرایز است و غرایز تمام انرژی را در خود دارند.
[۹] شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۱، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.


۲.۳ - فرایند تکاملی شخصیت

مسیر تکاملی شخصیت انسان از لحظه تولد بدین شرح است:

۲.۳.۱ - کودکی، دوره مراحل سه‌گانه

· مرحله دهانی (تولد تا ۱۸ ماهگی): در این مرحله، تمرکز انرژی لذت‌بخش در لب‌ها و دهان کودک است. نوزاد وقتی دچار گرسنگی می‌شود با مکیدن پستان مادر یا پستانک احساس لذت می‌کند.
[۱۰] کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۰، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.

· مرحله مقعدی (از ۱۸ ماهگی تا ۴ سالگی): در سال دوم، کودک از فشاری که به مقعدش وارد می‌شود به عنوان یک عامل ناراحت‌کننده آگاه می‌شود. همچنانکه کودک کشف می‌کند که چگونه از این ناراحتی رهایی یابد، والدین آموزش آداب توالت‌رفتن را به او شروع می‌کنند. این نخستین تعارض بین والدین و کودک است.
[۱۱] شیلینگ، لوئیس، نظریه‌های مشاوره، ص۶۲، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.

· مرحله تناسلی (۶-۴ سالگی): در این مرحله، ناحیه لذت‌بخش به اعضای تناسلی منتقل می‌شود و در صورت عادی‌ بودن همیشه در آنجا باقی می‌ماند و کودک به همراه این لذت‌بردن، خیالبافی‌هایی می‌کند که موجب تمایل او نسبت به مادر یا پدر و نفرت از پدر یا مادر می‌شود که فروید در مورد پسران آن را عقده ادیپ Oedipus-complex و در مورد دختران عقده الکترا Electra-complex می‌نامد. این عقده‌ها در اواخر این دوره حل می‌شوند.
[۱۲] کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۲، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.


۲.۳.۲ - مرحله پنهان

در این مرحله (۶ تا ۱۲ سالگی) ، تمایلات جنسی آشکاری وجود ندارد. انرژی روانی در تحصیل، ایجاد روابط انسانی با همسالان و سرگرمی‌ها صرف می‌شود و رشد هوشی، اجتماعی و اخلاقی کودک به‌ سرعت پیش می‌رود.
[۱۳] شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۷، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.


۲.۳.۳ - مرحله جنسی

این دوره معمولا از سنین ۱۲ تا ۱۴ سالگی آغاز می‌شود. با افزایش فعالیت غدد داخلی مشخص می‌شود و همین ترشحات سبب ظهور خصوصیات ثانوی جنسی در نوجوان می‌شود. تمایل به جنس مخالف نشانه کمال رشد جنسی – روانی و در عین حال، علامت کامل شدن شخصیت فرد است.
[۱۴] کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۳، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.


۲.۴ - جبری بودن رشد شخصیت

یعنی، تمام رفتار انسان به وسیله نیروهایی که در درون او قرار دارند، تعیین می‌شود و بنابراین، رفتارهای انسان دارای معنی است.
[۱۵] شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۸، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.



او معتقد بود که هر کسی زیرزمین تاریکی از تعارض است که در آن همواره مبارزه‌ با شدت ادامه دارد. انسان‌ها با اصطلاحات بدبینانه توصیف شده‌اند که به کشمکش با نیروهای درونی محکوم هستند، کشمکشی که تقریبا همیشه به شکست می‌انجامد.
[۱۶] شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۷۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.



فروید، سه نوع اضطراب را از یکدیگر متمایز می‌دانست:
اضطراب واقعیت: عبارت است از یک تجربه هیجانی ناخوشایند که از ادراک فرد از خطرات دنیای واقعی ناشی می‌شود مثل: ترس از سگ.
اضطراب روان‌رنجوری: "خود" از این می‌ترسد که به وسیله تقاضاهای غریزی نهاد غوطه‌ور شود. این اضطراب به سه طریق ظاهر شود که عبارتنداز:
· اضطراب شناور آزاد: شخصی که این اضطراب را تجربه می‌کند، دارای ترس مزمن از احتمال وقوع خطر است.
· ترس مرضی: تجربه ترس مرضی، عبارت ‌است‌ از ترس شدید و غیرمعقول از برخی چیزها.
· واکنش وحشت‌زدگی: ویژگی واکنش وحشت‌زا، ظهور ناگهانی یک ترس شدید و تضعیف‌کننده است که علت ظاهری ندارد.

اضطراب اخلاقی: نتیجه تعارض بین تکانه‌های نهاد و عملکرد فراخود است که عموما با احساس گناه شدید همراه است.
[۱۷] شیلینگ، لوئیس، نظریه‌های مشاوره، ص۶۶-۶۷، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.



مکانیسم‌های دفاعی خود، واقعیت را در سطح ناهشیار انکار یا تحریف می‌کنند. استفاده گاه‌گاه از مکانیسم‌های دفاعی می‌تواند در کاهش فشارهای روانی ارزشمند باشد ولی استفاده زیاد، آسیب‌زا خواهد بود و باعث می‌شود شخص از مواجه‌شدن با واقعیت طفره رود.
[۱۸] شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۶۰، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.

سرکوبی: مکانیسمی است که بدان وسیله، تکانه‌های غریزی ناشی از نهاد به دلیل تعارض با خود و فراخود، مورد تهدید قرار گرفته و از هوشیاری بیرون می‌روند.
[۱۹] شیلینگ، لوئیس، نظریه‌های مشاوره، ص۶۸، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.

درون‌فکنی: حالتی است که شخص موفقیت‌های دیگران را به خود نسبت داده یا آنها را از خود می‌داند.
[۲۰] کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۴، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.

والایش: عبارت ‌است ‌از جایگزین کردن هدف اجتماعی یا فرهنگی قابل قبول به جای تکانه‌های غریزی نهاد.
[۲۱] فیست، جس و فیست، گریگوری‌جی، نظریه‌های شخصیت، ص۵۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.

انکار: مکانیسم انکار با سرکوبی ارتباط دارد و انکارکردن وجود رویدادهای آسیب‌زایی که اتفاق افتاده‌اند را شامل می‌شود.
فرافکنی: راه دیگر برای دفاع کردن علیه تکانه‌های ناراحت‌کننده، نسبت دادن آنها به فردی دیگر است. تکانه‌های غیرقابل قبول، به صورتی درک می‌شوند که دیگران، نه خود فرد از آنها برخوردارند.
واپس‌روی: فرد به دوره پیشین زندگی که خوشایندتر و بدون اضطراب بوده برگشت می‌کند. واپس‌روی معمولا برگشت به یکی از مراحل روانی – جنسی رشد کودکی را شامل می‌شود.
[۲۲] شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۶۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.



۱. شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۴۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۲. شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۳۱، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.
۳. شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۵۸-۵۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
۴. کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۶۹، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
۵. شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۵۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۶. ساعتچی، محمود، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۹، تهران، ویرایش، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۷. شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۰، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.
۸. شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۵۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
۹. شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۱، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.
۱۰. کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۰، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
۱۱. شیلینگ، لوئیس، نظریه‌های مشاوره، ص۶۲، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۱۲. کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۲، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
۱۳. شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۷، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.
۱۴. کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۳، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
۱۵. شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ص۴۸، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۶، چاپ ۱۳.
۱۶. شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۷۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.
۱۷. شیلینگ، لوئیس، نظریه‌های مشاوره، ص۶۶-۶۷، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۱۸. شارف، ریچارداس، نظریه‌های روان‌درمانی و مشاوره، ص۶۰، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۱۹. شیلینگ، لوئیس، نظریه‌های مشاوره، ص۶۸، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۲۰. کریمی، یوسف، روان‌شناسی شخصیت، ص۷۴، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
۲۱. فیست، جس و فیست، گریگوری‌جی، نظریه‌های شخصیت، ص۵۴، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۲۲. شولتز، دوان‌پی و شولتز، سیدنی‌الن، نظریه‌های شخصیت، ص۶۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، ۱۳۸۶.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مفاهیم اساسی روانکاوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۱۱.    






جعبه ابزار