معدوله و محصله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گاه در
قضیه حملیه ،
موضوع و محمول، موجود و دارای تحقق هستند یا صفتی برای شیء موجودند؛ یا اینکه بر آنها حرف سلب داخل میشود و آنرا از تحصل و تحقق خارج میکند.
در هر قضیه حملیه،
موضوع و محمول دو رکن اصلی تشکیل دهنده قضایاست. ولی هریک از آنها گاه چیزی موجود و دارای تحقق هستند، یا صفتی برای شیء موجودند، مانند
انسان و جاندار و خردمند و مهرورز؛ یا اینکه بر آنها حرف سلب داخل میشود و آنرا از تحصل و تحقق خارج میکند، مانند ناانسان، نادان و مانند آن. به این جهت قضیه حملیه را به دو قسم محصله و
معدوله تقسیم کردهاند:
قضیهای است که
موضوع و محمول آن امر محصل است و هیچ گونه قید سلبی بر
موضوع و محمول داخل نشده است، البته لزوما شرط نیست که قضیه محصله
موجبه باشد، میتوان
قضیه سالبه را نیز به محصله و
معدوله تقسیم کرد. از باب نمونه وقتی گفته میشود "هوا پاک است"، این قضیه یک قضیه
موجبه محصله است، ولی وقتی گفته میشود "هوا پاک نیست" باز هم یک قضیه محصله بیان شده است. نامگذاری یک قضیه به محصله در گرو تحصل داشتن
موضوع و محمول است نه این که خود قضیه
موجبه باشد یا سالبه.
قضیهای است که
موضوع یا محمول یا هردوی آنها
معدول است، یعنی سلب، قید
موضوع یا محمول است، اعم از این که
موجبه باشد یا سالبه. وقتی گفته میشود "هر نادانی نابردبار است"، یک قضیه
موجبه معدوله الطرفین است، بر
موضوع و محمول هر دو پیشوند منفی کننده وارد شده است، در صورتی که سالبه باشد گفته میشود "هر نابالغی نادان نیست". چنان که وقتی گفته شود "هوا ناپاک است"، یک قضیه
موجبه معدوله المحمول بیان شده است و هنگامی که گفته میشود "هوا ناپاک نیست"، یک قضیه سالبه
معدوله المحمول بیان شده است. از آن طرف اگر گفته شود "ناشکیبا بیمار است" یک قضیه
موجبه معدوله الموضوع بیان شده و اگر گفته شود "نابردبار موفق نیست" یک قضیه سالبه
معدوله الموضوع بیان شده است.
منطق دانان دو شیوه را برای امتیاز بخشیدن میان دو نوع قضیه پیش گفته ذکر کردهاند که یکی عام است و در هر زبانی معنا دارد و دیگری از یک زبان به زبان دیگر ممکن است تفاوت کند:
در سالبه مراد گوینده سلب حمل است و در
موجبه معدوله المحمول حمل سلب است، به تعبیر دیگر حرف سلب در
معدوله المحمول بخشی از محمول است و در این صورت چیزی که حمل میشود تمام محمول (یعنی همراه قید نفی) است. ولی حرف سلب در قضیه سالبه بخشی از محمول نیست، بلکه مربوط به کل قضیه و مفاد آن سلب محمول از
موضوع است.
در قضیه سالبه، رابطه بعد از حرف سلب قرار میگیرد تا بر سلب حمل دلالت کند و در
معدوله رابطه پیش از حرف سلب قرار میگیرد تا بر حمل سلب دلالت کند. وقتی گفته میشود "زید بینا نیست" یا وقتی گفته میشود "زید نابینا است"، گفتاری است که در دو قالب بیان شده است، "زید بینا نیست" یک قضیه سالبه محصله المحمول است و "زید نابینا است"، یک قضیه
موجبه معدوله المحمول است که حرف سلب پیش از محمول قرار گرفته و بخشی از محمول است، در حالی که در قضیه "زید بینا نیست" حرف سلب مربوط به کل قضیه و مفاد آن سلب بینایی از زید است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله«معدوله و محصله».