• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معجزه از منظر کلام جدید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



توجه انسان‌ها به معجزه به عنوان پدیده‌ای غیر عادی و دلالت آن، بویژه بر صدق مدعای آورنده‌اش، به زمان صدور معجزات به دست پیامبران الهی (علیه السلام) باز می‌گردد. از قرآن کریم چنین برمی‌آید که مردم از پیامبران خویش که مدعی نبوت الهی بوده‌اند، نشانه خدایی می‌طلبیده‌اند و در مواردی که این درخواست ‌برخاسته از حس حقیقت‌جویی آنها بوده، انبیا (علیه السلام) به اذن خداوند، معجزه می‌آورده‌اند.



قرآن کریم می‌فرماید: «قالت رسلهم افی الله شک فاطر السموات والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم و یؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد آباؤنا فاتونا بسلطان مبین‌»؛ پیامبرانشان گفتند: «مگر درباره خداوند - پدید آورنده آسمان‌ها و زمین - تردیدی هست؟ او شما را دعوت می‌کند تا پاره‌ای از گناهان شما را ببخشد و تا زمان معینی شما را مهلت می‌دهد. گفتند: شما جز بشری مثل ما نیستید، می‌خواهید ما را از آنچه پدرانمان می‌پرستیدند باز دارید. پس برای ما حجتی بیاورید». همچنین درباره قوم ثمود آمده است: به حضرت صالح گفتند: «ما انت الا بشر مثلنا فات بآیة ان کنت من الصادقین‌؛ تو هم مثل ما بشری بیش نیستنی. اگر راست می‌گویی، نشانه‌ای بیاور». حضرت صالح‌ (علیه السلام) برایشان ماده شتری آورد: «قال هذه ناقة الله؛ گفت: این ناقه معجزه من است». (در برگردان آیات قرآن کریم از ترجمه استاد محمّد مهدی فولادوند با تغییر ‌اندک استفاده شده است.)


تعاریف متفاوتی از معجزه ارائه شده است،
[۶] حلی، ابن داود، سه ارجوزه در کلام، امامت و فقه، ص۹۰.
اما، تعریفی که به نظر کامل می‌آید این است که معجزه کاری فوق طاقت ‌بشری است و با عنایت ویژه خداوند، به دست مدعی نبوت، برای اثبات صدق مدعای خویش انجام می‌گیرد و مطابق با مدعای مدعی نبوت و همراه با تحدی است.
معجزه - به این معنا - از دیرباز مورد بحث و بررسی دانشمندان علوم ادیان الهی بوده و هست. دانشمندان یهود معجزه را به عنوان دلیلی بر نبوت خاصه و برگزیده بودن قوم خویش و ‌اندیشمندان مسیحی آن را به مثابه دلیل بر وجود خداوند (به گمان خودشان، الوهیت مسیح‌ (علیه السلام)) و حقانیت دین مسیح مورد بررسی و تحقیق قرار داده‌اند. فیلسوفان دین تحت عنوان «دلالت‌حوادث طبیعی بر وجود خداوند» از دلالت معجزه بحث کرده‌اند.
[۷] جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام رادهدی، ۱۳۷۲، ص۷۰.
[۸] مصطفی ملکیان، جزوه مسائل کلام جدید، تصورات مختلف درباره خداوند، ص۷۸ - ۸۰.
متکلمان مسلمان در مبحث «دلایل نبوت خاصه‌» و مفسران در مقدمه تفسیر یا ذیل آیات تحدی و آیات مربوط به معجزه، از دلالت معجزه بحث کرده‌اند و به طور کلی، در این زمینه تلاش‌های شایان تقدیری انجام شده، اما به نظر می‌رسد تمام زوایای این موضوع مورد بحث قرار نگرفته است.


آنچه با معجزه قابل اثبات می‌باشد، بر دو قسم است:
الف - مسائلی که معجزه بدون واسطه بر آنها دلالت می‌کند.
ب - مسائلی که با ضمیمه کردن برخی مقدمات به معجزه نتیجه گرفته می‌شود.


به گواهی تاریخ، برخی افراد به دروغ، مدعی نبوت و سفارت از طرف خداوند شده‌اند تا از این طریق، به شهرت و جاه برسند. بنابر این، باید معیارها و ضوابطی وجود داشته باشد تا با آن‌ها بتوان پیامبران راستین الهی را از کسانی که به دروغ مدعی نبوت‌اند، تشخیص داد. از جمله آنها، مجهز بودن رسولان الهی به معجزه است؛ زیرا نبی و پیامبر مدعی ارتباط با خداوندند که مردم نمی‌توانند آن را درک کنند و نشانه محسوسی لازم است تا مردم از طریق آن، به صدق مدعای او پی ببرند.
شاید بتوان گفت‌ بحث از دلالت معجزه بر نبوت خاصه به صورت استدلالی از قرن پنجم شروع شده است. از دانشمندان این قرن زکریای رازی معتقد بود که دلالت معجزه بر نبوت خاصه اقناعی است.
[۹] مصطفی ملکیان، جزوه تاریخ فلسفه غرب، ص۲۵۴.
ولی ابوحامد غزالی (۴۵۰ - ۵۰۵ ه. ق)، دانشمند هم عصر او، این دلالت را برهانی دانسته و بر مدعای خود استدلال کرده است. (غزالی گوید: «قلنا المعجزة مقرونة بالتحدی نازلة منزلة قوله سبحانه: "صدقت و انت رسول الله" و تصدیق الکاذب محال بذاته و کل من قال له "صدقت و انت رسول الله" و تصدیق الکاذب محال بذاته. و کل من قال: له "انت رسولی" صار رسولا و خرج لحن کونه کاذبا. فالجمع بین کونه کاذبا و بین ما منزل قوله: «انت رسولی‌» محال؛ لان معنی کونه کاذبا انه ما قیل له: "انت رسولی" و معنی المعجزة انه قیل له: "انت رسولی. » (الاقتصاد فی الاعتقاد، ص‌۹۱. ) البته از کتاب دیگر ایشان به نام «القسطاس المستقیم‌» برمی‌آید که وی این دلالت را یقینی و برهانی نمی‌داند. )


صاحب نظران در باب دلالت معجزه بر نبوت خاصه، دیدگاه‌های مختلفی ارائه داده‌اند:

۵.۱ - دیدگاه اول

هیچ رابطه‌ای بین معجزه و نبوت خاصه نیست. به نظر می‌رسد خواجه نصیر الدین طوسی نیز طریق معرفت راستگویی نبی را منحصر در معجزه می‌داند؛ زیرا در بحث از راه شناخت صدق نبی فقط معجزه را آورده است. می‌گوید: «طریق معرفة صدقه (نبی) ظهور المعجزة علی یده.»
[۱۱] ابن رشد محمد بن احمد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة. . . ، ص‌۹۳.
[۱۲] مصطفی ملکیان، جزوه مسائل کلام جدید، تصورات مختلف درباره خداوند، ص‌۱۱۹.


۵.۲ - دیدگاه دوم

دلالت معجزه بر نبوت اقناعی است.

۵.۳ - دیدگاه سوم

رابطه ‌بین‌ معجزه‌ و نبوت خاصه ‌برهانی می‌باشد.

۵.۴ - دیدگاه چهارم

راه اثبات نبوت خاصه منحصر به معجزه است.
[۱۳] ملا عبدالرزاق لاهیجی، سر ایمان در اصول اعتقادات، ص۷۸ - ۸۰.

بیشتر دانشمندان اسلامی که در این مورد بحث کرده‌اند، به ویژه معاصران، نوع دلالت معجزه بر نبوت خاصه را منطقی می‌دانند و به دلیل حکمت، (به نظر می‌رسد مرحوم آیة الله خوئی کامل‌تر از دیگران آورده است)
[۱۵] قوشچی، علی، شرح تجرید الاعتقاد، ص‌۳۶.
دلیل حکم الامثال،
[۱۹] طباطبائی، سید محمدحسین، اعجاز از دیدگاه عقل و قرآن، ص‌۲۳ - ۲۴.
دلیل نقض غرض و دلایلی دیگر،
[۲۳] جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهن اثبات خدا، ص‌۳۵۲.
[۲۴] جوادی آملی، عبدالله، وحی و رهبری، ص‌۲۰.
بر مدعای خود استدلال کرده‌اند. به نظر می‌رسد دلالت معجزه بر نبوت خاصه برهانی است. برای اینکه به مباحثی از دلالت معجزه بپردازیم که کمتر مورد بحث قرار گرفته است ‌به‌ صرف بیان دلیل بر مدعای خود تحت عنوان دلیل نقض غرض اکتفا می‌گردد و از ذکر دلایل دیگر و نقد و بررسی آنها صرف نظر می‌شود.
[۲۸] آریان، حمید، بررسی دلالت معجزه به نبوت، مجله معرفت، ش ۲۴، ص۷۰.


۵.۵ - دلیل نقض غرض

این دلیل از چند مقدمه تشکیل می‌شود:
۱-در بحث‌ خداشناسی، به اثبات رسیده که خداوند حکیم است.
۲-در بحث نبوت عامه، ثابت‌شده که حکمت ‌خداوند اقتضا می‌کند پیامبرانی به قصد هدایت ‌بشر بفرستد.
۳-مردم به گونه‌ای آفریده شده‌اند که ادعای نبوت را از کسی که معجزه می‌آورد، سوء سابقه ندارد و بر خلاف عقل سخن نمی‌گوید، می‌پذیرند.
۴-با توجه به مقدمات مزبور، مدعی نبوت، که معجزه آورده و مردم سخنش را پذیرفته‌اند، اگر دروغ‌گو باشد، چون موجب گمراهی مردم می‌شود، باید خدا رسوایش کند، و گرنه به جهل افکندن، نقض غرض و خلاف حکمت ‌خواهد بود.
نتیجه آنکه چون مدعی نبوتی معجزه آورد و خداوند رسوایش نمی‌کند، معلوم می‌شود که در مدعای خود راستگوست.
توجه به این نکته لازم است که برهانی بودن دلالت معجزه بر نبوت خاصه تحلیلی است که از رابطه این دو درک می‌شود و چه بسا، ممکن است کسانی از طریق برهانی، حتی از طریق معجزه، به نبوت پیامبری ایمان نیاورند، بلکه از راه دیگری مثل تنصیص پیامبر قبلی و یا دقت در کردار و رفتار و محتوای آنچه آورده است، نبوت او را قبول کنند که این گروه درصد بالایی از پیروان پیامبران (علیه السلام)، بخصوص پیامبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را تشکیل می‌دادند و اکنون نیز پیرو آن حضرت هستند.


در بحث نقلی از دلالت معجزه، که شامل مباحث قرآنی و روایی می‌باشد، تذکار این مطلب لازم است که برای اتمام حجت، از نظر شرعی حصول یقین روان‌شناختی (اقناعی) کافی است؛ زیرا از نظر بیانات نقلی و دینی، آنچه در اصول دین لازم است ‌حصول یقین، اطمینان و قانع شدن می‌باشد. فقها نیز گفته‌اند: مسلمان باید به اصول دین یقین داشته باشد، ولی نگفته‌اند این یقین باید از راه برهان حاصل شود و همین مقدار از یقین در وصول به سعادت کافی است، گرچه از لحن قرآن کریم، که به صورت تحدی است، برهانی بودن معجزه (قرآن) پیامبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فهمیده می‌شود. (آیات تحدی بر این مطلب دلالت دارد؛ از جمله آیات: «و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسورة من مثله واوعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین فان لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس والحجارة اعدت للکافرین‌»)

۶.۱ - آیات قرآن کریم

در قرآن کریم، کلمه «معجزه‌» و مشتقات آن به معنای مورد نظر در این مبحث ‌به کار نرفته و از واقعه معجزه به «آیه‌» (و در جمع، آیات) تعبیر شده است. ممکن است گفته شود که این تعبیرها به معجزه اشاره ندارد.
[۳۰] مصطفی ملکیان، جزوه مسائل کلام جدید، تصورات مختلف درباره خداوند، ص‌۱۱۳
پاسخ آن است که با توجه به آیاتی که این تعابیر در آنها به‌کار رفته و مسائلی که این کلمات از آنها حاکی است، معلوم می‌شود مراد از این تعابیر، معجزات پیامبران (علیه السلام) است؛ زیرا:
اولا، در آیاتی به کار رفته که از پیامبری نشانه خدایی خواسته شده، او نشانه آورده و از آن نشانه‌ها با این کلمات تعبیر شده است. یا در مقام دعوت مردم به سوی خداوند، برای اثبات صدق مدعای خویش در نبوت، کاری انجام داده یا سبب اتفاق افتادن‌ کار فوق‌العاده‌ای شده که از آن با این الفاظ تعبیر شده است.
ثانیا، وقتی انبیای الهی (علیه السلام) این معجزات را آورده‌اند، مردم نتوانسته‌اند به مبارزه برخیزند و ساکت و قانع شده یا نسبت‌ سحر به آورنده آن داده‌اند که معلوم می‌شود قرآن نیز دلالت معجزه بر نبوت خاصه را یقینی می‌داند (اعم از روان‌شناختی یا برهانی) و بیش‌تر برگردانندگان قرآن کریم به فارسی این الفاظ را به معجزه و یا کلماتی که معنای «معجزه‌» را افاده کند، برگردانده‌اند. به عنوان نمونه، به چند آیه اشاره می‌شود:

۶.۲ - آیه‌

«و رسولا الی بنی اسرائیل انی قد جئتکم بآیة من ربکم انی اخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فانفخ فیه فیکون طیرا باذن الله. . . ؛ و (او را به عنوان) پیامبری به سوی بنی‌اسرائیل (می‌فرستد که به آنان بگوید: ) من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه آورده‌ام که از گل، مجسمه مرغی می‌سازم و بر آن می‌دمم تا به امر خدا، مرغی گردد.
در این آیه شریفه، آقایان محمد مهدی فولادوند، خرمشاهی، کاظم پور جوادی، کاویانپور، الهی قمشه‌ای و سید رضا سراج کلمه «آیه‌» را به «معجزه‌» ترجمه کرده‌اند. دیگران نیز به «نشانه‌» یا «آیت‌» معنا کرده‌اند که می‌توان این معنا را از آن استفاده کرد.

۶.۳ - بینه‌

«و الی ثمود اخاهم صالحا قال یا قوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره قد جاءتکم بینة من ربکم هذه ناقة الله لکم آیة...؛ این آیه اشاره دارد به اجابت‌ حضرت صالح‌ (‌علیه ‌السلام) نسبت ‌به درخواست قومش که وقتی به آنها گفت: «انی لکم رسول امین؛ من برای شما فرستاده‌ای قابل اعتمادم»، آنها گفتند: «ما انت الا بشر مثلنا فات بآیة ان کنت من الصادقین؛ تو جز بشری مانند ما (بیش) نیستی. اگر راست می‌گویی معجزه‌ای بیاور». از این دو آیه استفاده می‌شود که از حضرت صالح‌ (علیه السلام) برای صدق نبوتش معجزه‌ای خواستند و او ناقه (شتر ماده) را آورد.


۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۰.    
۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۳.    
۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۴.    
۴. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۲۵۰.    
۵. مکی عاملی، محمد، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة والعقل، ج‌۳، ص‌۶۹.    
۶. حلی، ابن داود، سه ارجوزه در کلام، امامت و فقه، ص۹۰.
۷. جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام رادهدی، ۱۳۷۲، ص۷۰.
۸. مصطفی ملکیان، جزوه مسائل کلام جدید، تصورات مختلف درباره خداوند، ص۷۸ - ۸۰.
۹. مصطفی ملکیان، جزوه تاریخ فلسفه غرب، ص۲۵۴.
۱۰. غزالی، محمد، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص‌۱۲۵.    
۱۱. ابن رشد محمد بن احمد، الکشف عن مناهج الادلة فی عقائد الملة. . . ، ص‌۹۳.
۱۲. مصطفی ملکیان، جزوه مسائل کلام جدید، تصورات مختلف درباره خداوند، ص‌۱۱۹.
۱۳. ملا عبدالرزاق لاهیجی، سر ایمان در اصول اعتقادات، ص۷۸ - ۸۰.
۱۴. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۵۰.    
۱۵. قوشچی، علی، شرح تجرید الاعتقاد، ص‌۳۶.
۱۶. بلاغی، محمد جواد، تفسیر آلاء الرحمن، ج‌۱، ص‌۳.    
۱۷. خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۳۴- ۳۵.    
۱۸. طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۸۴ - ۸۵.    
۱۹. طباطبائی، سید محمدحسین، اعجاز از دیدگاه عقل و قرآن، ص‌۲۳ - ۲۴.
۲۰. رازی، فخرالدین، تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب)، ج۲۴، ص۴۱۳.    
۲۱. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۵۰.    
۲۲. مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، ص‌۱۱.    
۲۳. جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهن اثبات خدا، ص‌۳۵۲.
۲۴. جوادی آملی، عبدالله، وحی و رهبری، ص‌۲۰.
۲۵. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۲۲۰.    
۲۶. سبحانی، جعفر، اصول عقاید اسلامی، ص۴۹ -۵۰.    
۲۷. تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص‌۱۹.    
۲۸. آریان، حمید، بررسی دلالت معجزه به نبوت، مجله معرفت، ش ۲۴، ص۷۰.
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۲۳ - ۲۴.    
۳۰. مصطفی ملکیان، جزوه مسائل کلام جدید، تصورات مختلف درباره خداوند، ص‌۱۱۳
۳۱. آل‌عمران/سوره۷، آیه۴۹.    
۳۲. اعراف/سوره۲، آیه۷۳.    
۳۳. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۳.    
۳۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۴.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معجزه از منظر کلام جدید»، تاریخ بازیابی۹۵/۶/۲۹.    






جعبه ابزار