مسلمانان توگو
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
توگو کشوری است
در افریقای غربی، واقع
در کرانة
اقیانوس اطلس.
این کشور با مساحت ۷۸۶، ۵۶ کیلومترمربع و ۰۰۰، ۱۵۳، ۵ تن جمعیت
در ۱۳۸۰ ش/ ۲۰۰۱. خط ساحلی این کشور با
خلیج گینه ، ۵۶ کیلومتر است و از مغرب با
غنا ، از مشرق با
بِنین و از شمال با
بورکینافاسو همسایه است. پایتخت آن لومه است که جمعیت آن
در ۱۳۸۱ ش/ ۲۰۰۲ حدود ۰۰۰، ۶۵۸ تن بوده است.
در همین سال پرجمعیت ترین شهرهای کشور بترتیب عبارت بودند از: سوکوده (۰۰۰، ۸۲ تن)، کپالیمه/ پالیمه (۰۰۰، ۷۲ تن)، آتاکپامه (۰۰۰، ۶۱ تن)، کارا (۰۰۰، ۴۹ تن)، تسه ویه (۰۰۰، ۳۶ تن) و داپانگو/ داپائونگ (۰۰۰، ۳۰ تن)
.
مردم توگو
در دو گروه زبانی عمده جای میگیرند: گروه زبانی گور
در شمال (شامل اقوام کابره/ کابیه، کوتوکولی یا تم زبان، مینا، موبا، لوسو، گورما/گورمانچه، لاما یا لامبا، باسار و کونکومبا) و گروه زبانی کوا
در جنوب (شامل اقوام اوه، واچی، آجا، آکپوسو و چوکوسی یا آنوفو زبان؛ قوم اخیر
در شمال توگو زندگی میکنند). قوم آنا از گروه زبانی یوروبا
در جنوب و فولانی ها و هوساها با زبان خاص خود عمدتاً
در شمال ساکن اند. زبان رسمی کشور،
فرانسه است که نخبگان آن را به کار میبرند،
در حالی که زبان اقوام اوه و کابره زبانهای ملی محسوب میشوند
در توگو ۳۷ قوم زندگی میکنند.
در ۱۳۷۰ ش/ ۱۹۹۱ ترکیب قومی توگو تقریباً از این قرار بود: اوه (۴ر۲۶%)، کابره (۵ر۱۴%)، واچی (۴ر۱۰%)، کوتوکولی (۲ر۶%)، مینا (۴ر۵%)، موبا (۲ر۵%)، لوسو (۱ر۴%)، گورما (۴ر۳%)، لاما (۴ر۳%)، آجا (۲ر۳%)، آکپوسو (۸ر۲%)، باسار (۸ر۲%)، آنا (۶ر۲%)، فولانی (۵ر۱%)، کونکومبا (۴ر۱%)، چوکوسی (۳ر۱%)، چامبا (۱%)، نگانگام (۱%) و اقوام دیگر حدود ۴ر۳%
بنا بر آمار ۱۳۰۲ ش/ ۱۹۲۳،
مسلمانان فقط حدود ۳% کل جمعیت را تشکیل میدادند. با گرویدن مردم به
اسلام ومهاجرت اقوام
مسلمان از غنا و نیجریه به توگو، شمار مسلمانان افزایش یافت و
در سرشماری رسمی ۱۳۴۹ ش /۱۹۷۰ به حدود ۱۲% رسید.
امروزه برآورد میشود که این میزان
در حدود ۲۰% از کل جمعیت باشد که تقریباً تمامی آنها
مالکی مذهب اند.
مسیحیان که سه چهارم آنها
کاتولیک و بقیه
پروتستان هستند، حدود ۳۰% و پیروان باورهای جاندارپنداری (
در توگو آیین وُدو/ ودون) نیز حدود ۵۰% از کل جمعیت را تشکیل میدهند
مسیحیان و جاندارپنداران عمدتاً
در جنوب و مسلمانان
در شمال کشور متمرکز شده اند.
صرف نظر از شمار اندکی از پیروان
طریقت قادریه در میان فولانیها و طربیّه
در سوکوده، تنها طریقت بانفوذ
در میان مسلمانان توگو،
طریقت تجانیه است که بر اثر تبلیغ هوساها
در توگو رواج یافته است.
مهمترین اقوام
مسلمان توگو
در دهة ۱۳۶۰ ش/ ۱۹۸۰ بترتیب عبارت بودند از: کوتوکولی (۵ر۹۵% آنها
مسلمان بودند)، لاما (۴۳%)، فولانی یا پل (۸۶%)، چامبا (۹۷%)، چوکوسی (۴ر۷۶%)، نگانگام (۸۷%)، آنا (۲۰%)، باسار (۲ر۱۶%)، موسی (۶ر۷۱%) و هوسا (۹۸%).
مسلمانان
در سرتاسر کشور پراکنده اند، ولی مهمترین مراکز تجمع آنها عبارتاند از: لومه که مرکز علمی و دینی آنهاست و با مساجد، مدارس قرآن و «زونگو» های (محلات
مسلمان نشین) خود نقش مهمی
در نشر و تبلیغ
اسلام دارد؛ سوکوده، پایتخت تاریخی مسلمانان که ضمناً مهمترین مرکز تجمع مسلمانان است؛ و کپالیمه که
در سالهای اخیر شمار زیادی
در آنجا به
اسلام گرویدهاند و مسلمانان آن از توان مالی خوبی بر خوردارند.
در استان ساحلی
در جنوب ــ که مسیحیان حدود نیمی از جمعیت آن را تشکیل میدهند
ــ پس از لومه، تابلیگبو و آنشو از دیگر مراکز تجمع مسلمانان اند. بخشی از مسلمانان این استان،
در اصل بردگانی بودهاند که پس از آزادی به توگو آمده اند.
در استان پلاتو پس از کپالیمه، آتاکپامه (مرکز استان)، آمو ـ اوبلو و املامه، تعداد زیادی
مسلمان را
در خود جای داده اند.
در کپالیمه و آمو ـ اوبلو مسلمانان عمدتاً تحت نفوذ مسلمانان مهاجر غنایی قرار دارند،
در حالی که
در آتاکپامه (علاوه بر مسلمانان غنایی) و املامه مسلمانانی از تمامی کشور زندگی میکنند. استان سانترال (مرکزی) و بویژه مرکز آن شهر سوکوده، محل تجمع بزرگترین قوم
مسلمان، کوتوکولی، است که
در بافیلو، جنوب سوتوبوآ و باسار هم ساکن اند. چامباها نیز با کوتوکولیها مختلط هستند ولی بسیاری از آنها
در باسار اقامت دارند. مسلمانان بیش از نیمی از جمعیت این استان را تشکیل میدهند.
در استان کارا، مسلمانان عمدتاً از اقوام لاما، کوتوکولی، فولانی و هوسا هستند و بیشتر
در مرکز استان، یعنی لاما ـ کارا (کاوا) و پاگودا زندگی میکنند.
در استان شمالی، ساوان، نیز مسلمانان از اکثریت نسبی برخوردارند.
در داپانگو، مرکز استان، فولانیها و موسیها و گورماهای
مسلمان و
در سان سانه ـ مانگو مسلمانان چوکوسی زندگی میکنند
.
در ۱۳۰۱/ ۱۸۸۴، آلمان توگولند را، که توگوی کنونی، بخش شرقی آن بود و دو سوم مساحت آن را تشکیل میداد، رسماً تحت حمایت خود قرار داد و
در ۱۳۱۲/ ۱۸۹۴ آن را به متصرفات خود ضمیمه کرد.
در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴، توگولند به تصرف نیروهای انگلیسی ـ فرانسوی
در آمد و
در ۱۳۳۷/۱۹۱۹ تحت قیمومت جامعة ملل قرار گرفت.
در ۱۳۰۱ش /۱۹۲۲ با تقسیم توگولند، حاکمیت بخش بزرگتر شرقی به فرانسه و بخش غربی به بریتانیا واگذار شد. این امر، منجر به دوپاره شدن قوم اوه و نارضایتی سیاسی آنها شد.
در اردیبهشت ۱۳۳۵/ مه ۱۹۵۶، بخش بریتانیایی توگولند به مستعمرة دیگر بریتانیا، یعنی ساحل طلا (غنای کنونی)، منضم شد و پس از استقلال غنا
در سال بعد، همچنان بخشی از آن سرزمین باقی ماند.
در ۷ فروردین ۱۳۳۹/۲۷ آوریل ۱۹۶۰، با به استقلال رسیدن توگوی فرانسه با نام جمهوری توگو، سیلوانوس اولیمپیو، که هوادار وحدت مجدد توگولند بود، به ریاست جمهوری رسید ولی
در دی ۱۳۴۱/ ژانویه ۱۹۶۳
در کودتایی نظامی به رهبری ایادما از قبیلة کابره کشته شد. ایادما، نیکولاس گرونیتزکی را به قدرت رساند، اما
در دی ۱۳۴۵/ ژانویة ۱۹۶۷ وی را برکنار کرد و خود قدرت را
در دست گرفت. وی
در ۱۳۴۷ ش/ ۱۹۶۹ حزب تجمع ملت توگو را تشکیل داد و تاکنون (۱۳۸۲ ش/ ۲۰۰۳) رئیس حکومت توگو است (> کتاب سال جهان اروپا ۲۰۰۳ <، ج 2، ص 4070ـ4074؛.
از آغاز سدة دوازدهم/ هجدهم با توسعة تجارت و پراکنده شدن تجار
مسلمان از یکسو و مهاجرت اقوام
مسلمان از سوی دیگر،
اسلام در توگو گسترش پیدا کرد
ابتدا به بخش شمالی توگو راه یافت و تنها از نیمة دوم سدة نوزدهم
در بخش جنوبی کشور نفوذ کرد.
در آن زمان مهمترین راههای تجاری عبارت بودند از: جادة نمک که بخش ساحلی را به قسمت داخلی توگو پیوند میداد، و مسیر تجارت کولا (قهوة سودانی) که از سالاگا
در غنا، تا سان سانه ـ مانگو
در شمال توگو و سپس به سمت مشرق تا سرزمین هوسا
در شمال نیجریة کنونی امتداد مییافت. تجار
مسلمان هوسایی و جِرمایی و دیولایی که از نیجریه،
بنین، غنا و حتی از
بورکینافاسو میآمدند،
در سفرهای تجاری خود
در زونگوهایی
در توگوی کنونی اقامت میکردند و با پایبندی به معتقدات و مناسک دینی، مبلّغ
اسلام محسوب میشدند.
در این دوره، پراکنده شدن هوساها
در سرتاسر توگو، که زبان آنها، زبان تجارت و مذهب بود، بیشترین تأثیر را
در مسلمان شدن مردم توگو داشت.
در دهة ۱۱۳۰/۱۷۵۰ بازرگانان
مسلمان دیولایی شهر سان سانه ـ مانگو را
در مسیر راهی تجاری بنا کردند که سرزمین کُنگ
در ساحل عاج کنونی را به مراکز بازرگانی
در سرزمین هوساها
در نیجریه و سرزمین گورماها
در بورکینافاسوی کنونی پیوند میداد. چوکوسیها نیز
در این دهه و دهة ۱۱۴۰/۱۷۶۰ با مهاجرت از
ساحل عاج کنونی،
در سان سانه ـ مانگو اقامت گزیدند و چون پیش از مهاجرت، تحت تأثیر مسلمانان دیولایی کنگ، قرار گرفته بودند، حدود یک سوم آنها هنگام ورود به شمال توگو،
مسلمان بودند. سکونت بازرگانان
مسلمان هوسایی
در این منطقه نیز به
اسلام آوردن چوکوسیها کمک کرد. تقریباً هم زمان با چوکوسیها، شماری از آشانتیها از کوماسی
در غنا مهاجرت کردند و
در میان باسارها و نیز
در کابو، اقامت گزیدند که شمار زیادی از آنها نیز به هنگام مهاجرت
مسلمان بودند.
کوتوکولیها طی سده های یازدهم و دوازدهم/ هفدهم و هجدهم از بورکینافاسوی کنونی به منطقة سوکوده و بافیلو مهاجرت کردند.
در اواخر سدة دوازدهم/ هجدهم، استقرار بازرگانان سودانی و بازرگانان
مسلمان دیگری از غنای کنونی و سرزمین گورماها
در بورکینافاسو و تماس آنها با رمه داران هوسایی و فولانی، موجب آشنایی تدریجی کوتوکولیها با
اسلام شد.
در اوایل سدة سیزدهم/ نوزدهم
در نتیجة فعالیتهای مسلمانان چوکوسی، کوتوکولیها به
اسلام روی آوردند و با گسترش بیشتر
اسلام در منطقه،
در حدود سالهای ۱۲۳۵ تا ۱۲۵۶/ ۱۸۲۰ـ۱۸۴۰، نخستین مسجد خود را
در دِدائوره نزدیک سوکوده، بنا کردند
> «کوتوکولیهای افریقای غربی» <، 2002).
در حدود ۱۲۷۶ـ۱۲۷۷/۱۸۶۰، با
اسلام آوردن اوروجوبوی دوم، سلطان کوتوکولیها، تحت تأثیر برادر ناتنی خود حاج عبدلای (عبداللّه) آپتاراوره، که از پیروان طریقت تجانیة الحاج عمر تال و امام مسجد ددائوره بود، شمار زیادی از کوتوکولیها نیز
مسلمان شدند. او که مردی پرشور بود و رابطه ای نزدیک با مسلمانان مهاجر به منطقه، بویژه با فولانیها داشت، مسلمانان را وارد دستگاه حکومتی کرد و قصد داشت که
اسلام را به عنوان دین رسمی معرفی کند. ولی پس از
مرگ او
در حدود ۱۲۹۲/ ۱۸۷۵، جاندارپنداران شورش کردند و به کشتار مسلمانان پرداختند، به گونه ای که پسر و جانشین او، اوروجوبوی سوم، ناگزیر از
اسلام روی بر گرداند.
در اواخر سدة سیزدهم/ نوزدهم، بازرگانان هوسایی از سالاگا
در منطقة گونجا (
در غنای کنونی) به مرکز و جنوب توگو آمدند و
اسلام را
در آنجا تبلیغ کردند.
در ۱۳۰۱/۱۸۸۴ نخستین زونگوی هوساها
در جنوب
در لومه ایجاد شد. مسلمانان این منطقه که شمار آنان زیاد نبود،
در زونگوهایی
در آتاکپامه و لومه مستقر شدند. بدین ترتیب
در پایان سدة سیزدهم/ نوزدهم،
اسلام در شمال توگو جایگاه مستحکمی پیدا کرد و دو سلطان نشین
مسلمان چوکوسی و کوتوکولی
در آنجا مستقر بودند، ضمن آنکه نفوذ
اسلام در جنوب کشور نیز آغاز شده بود.
در دورة استعمار،
اسلام، بویژه
در شمال کشور، به آهستگی گسترش مییافت. آلمانیها پس از ورود به شمال توگو
در ۱۳۰۶/ ۱۸۸۹ و برقراری ارتباط با سلطان
مسلمان کوتوکولیها، جوبو بوکاری،
در دهة ۱۲۷۰/۱۸۹۰، با حکومتهای کوتوکولی و چوکوسی پیمان همکاری بستند، بدون آنکه
در امور داخلی مسلمانان مداخله کنند.
حکومت فرانسه
در دورة سلطة استعماری خویش، با کنار گذاشتن سیاست نزدیکی با مسلمانان که آلمانیها آن را پی میگرفتند و حمایت از کلیسای
کاتولیک، موجب گسترش
مسیحیت بویژه
در جنوب توگو شد. با این حال، شمار مسلمانان از ۰۰۰، ۲۰ تن
در ۱۳۰۲ ش /۱۹۲۳ (دورة استعمار فرانسه)، به حدود ۰۰۰، ۱۳۵ تن
در ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ (هنگام استقلال توگو) رسید،
در حالی که جمعیت توگو
در این مدت فقط دو برابر شده بود. مهاجرت مسلمانان، بویژه کوتوکولیها و گورماها از شمال، و مهاجرت مسلمانان از کشورهای هم جوار به لومه و آتاکپامه نیز
در این امر مؤثر بود.
در ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰، جوانانی از اقوام اوه، کوتوکولی و یوروبا، «انجمن جوانان
مسلمان توگو» را تشکیل دادند که
در میان آنها یک اوه ای به نام قاسم منسه و یک فولانی به نام محمد بلی الفوتی، شخصیتهایی شناخته شده بودند.
در شهریور ۱۳۴۲/ سپتامبر ۱۹۶۳، این دو تن همراه با الحاج فوسه نی ماما (وزیر کشور حکومت گرونیتزکی که از قوم کوتوکولی بود) و پسرعموی او (الحاج سافیو که نمایندة مجلس بود) «اتحادیة مسلمانان توگو» را به وجود آوردند که هدف اصلی آن دفاع از
اسلام، مبارزه با بدعت و صوفی گرایی، تقویت وحدت میان مسلمانان توگو، ساخت
مسجد و مدرسة قرآنی، سازمان دادن سفر
حج ، برگزاری مراسم
عیدین (قربان و فطر) و گسترش ارتباطات میان مسلمانان توگو با دیگر مسلمانان بود. این اتحادیه برای ساخت مساجد و مدارس قرآنی و تهیة کتب دینی و هزینه های دیگر، تاکنون کمکهای فراوانی از کشورهای
اسلامی بویژه
عربستان،
کویت و
لیبی دریافت کرده است. استادانی نیز از کشورهای عربی، مانند مصر، و نیز از نیجریه و غنا برای آموزش علوم دینی به توگو آمده اند.
اتحادیة مسلمانان توگو
در ۱۳۴۸ ش/ ۱۹۶۹ با پیوستن به تنها حزب رسمی و حاکم بر کشور، «تجمع ملت توگو»، وارد ساختار سیاسی کشور شد و الحاج فوسه نی ماما که
در حکومت ایادما نیز وزیر بود،
در این امر نقش اساسی داشت. این اتحادیه مناسبات نزدیکی با دولت توگو دارد.
در دورة حکومت ایادما، دین
اسلام نیز مانند آیین
کاتولیک و
پروتستان جزء ادیان رسمی کشور شد و مهاجرت مسلمانان از غنا و نیجریه به افزایش شمار مسلمانان بویژه
در سوکوده و لومه انجامید. توگو
در ۱۳۵۳ ش /۱۹۷۴
در اجلاس
سازمان کنفرانس اسلامی در لاهور و
کوالالامپور شرکت کرد و سرانجام در۱۳۷۶ ش/ ۱۹۹۷ به عضویت کامل این سازمان
در آمد.
منابع :
(۱) حسین الهی ، «
اسلام در توگو»، مشکوة ، ش ۲۰ (پاییز ۱۳۶۷).
(۲) ژوزف ام . کوک ، مسلمانان افریقا ، ترجمة اسداللّه علوی ، مشهد ۱۳۷۳ ش .
(۳) رحمت اللّه منشی زاده ، جهان
اسلام و تحولات ساختاری ، تهران ۱۳۷۸ ش .
(۴) مروین هیسکت ، گسترش
اسلام در غرب افریقا ، ترجمة احمد نمایی و محمدتقی اکبری ، مشهد ۱۳۶۹ ش .
(۵) Peter B Clarke, West Africa and Islam , London ۱۹۸۲.
(۶) EI ۲ , sv "Togo" (by Comi M Toulabor).
"Ethnologue: Togo", Christus Rex et Redemptor Mundi (Online (Available: http://wwwchristusrexorg/www۳/ethno/togohtml) ۱۹ June ۲۰۰۴ (؛
The Europa world yearbook ۲۰۰۳ , London: Europa Publications, ۲۰۰۳؛
M Ali Kettani, Muslim minorities in the world today , London ۱۹۸۶؛
"The Kotokoli of west Africa", Bethany) Online (Available: http://wwwbethany com/profiles/clusters/۸۰۶۴ html) ۳۰ Nov ۲۰۰۲ (؛
"Togo", Journeymart) Online (Available: http://wwwjourneymart com/DExplorer/Africa/ Togo/ defaultasp) ۳۰ Nov۲۰۰۲ (؛
The World gazetteer: current population figures for cities, towns and places , ۴ Oct ۲۰۰۲) Online) Available: http://wwwworld-gazetteer com/c/c-tghtm
pls (۳۰ Nov ۲۰۰۲)؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «توگو، مسلمانان»، شماره۴۰۶۴.