• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مسجد اعظم قم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مسجد اعظم قم هم‌چنین معروف به مسجد آیتالله بروجردی مسجد بزرگی و یکی از آثار بزرگ آیتاللهالعظمی آقای بروجردی در جوار حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) است که به سعی و اهتمام آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی ساخته شد.



مسجد اعظم قم یکی از آثار بزرگ آیتاللهالعظمی آقای بروجردی است، در روز یازدهم ذی القعده سال ۱۳۷۴ مطابق ۲۱ تیر ماه ۱۳۳۳ شمسی، سالروز، ولادت با سعادت حضرت امام رضا (علیه‌السّلام)، طی مراسم با شکوه و جنب و جوش مخصوصی اولین کلنگ بنای آن به دست آیتالله بروجردی به زمین زده شد و بلافاصله شروع به کار ساختمان آن کردند.


قسمتی از محل ساختمان مسجد قبلاً خانه‌های شخصی و مسافرخانه بود و از لحاظ این که متصل به حرم مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) بود، بسیار بدنما می‌نمود. بعلاوه با این که شهر قم دارای مساجد بزرگ و کوچک بسیار است، مع الوصف در اعیاد و سوگواری‌ها، زوار در حوالی حرم و صحن حضرت معصومه از لحاظ محل سر پوشیده برای انجام فرائض دینی و سنن مذهبی سخت در مضیقه بودند. از این گذشته سه طرف صحن حضرت معصومه به وسیلۀ مدرسه فیضیه و میدان آستانه و خیابان صحن موزه احاطه شده و فقط یک طرف آن بود که با اتصال به مسافرخانه‌ها تاریک و تو در تو و بدنما و خانه‌های شخصی افراد، باعث نگرانی و ناراحتی عمومی بود.
آیتالله بروجردی که این ضرورت را به خوبی احساس فرموده بودند تصمیم گرفتند نخست مسافرخانه و خانه‌های افراد را خریداری نموده، سپس دستور دادند آن‌ها را تخریب نموده و به جای آن یک مسجد بزرگ و آبرومندی که از هر جهت مناسب با احتیاجات مسلمین و زوار ومجاورین باشد مجهز به تمام لوازم و وسایل شایسته بنا کنند. چنان‌که گفتیم این تصمیم عملی گردید و شخصاً با اراده‌ای آهنین و دلی سرشار از توکل به خداوند متعال اولین کلنگ آن را به زمین زدند.
اینک این بنای با عظمت که وارد هفتمین سال تاسیس خود شده و قسمت عمدۀ آن خاتمه یافته است، یکی از بزرگ‌ترین مساجد اسلامی و کم‌نظیر، و به طور مسلم یکی از افتخارات کشور و ملت ایران در نزد دوست و دشمن است.
سفیهانی که به خود اجازۀ تندروی و خرده‌گیری داده و سخنانی واهی زده و از این راه سند سفاهت خود را امضاء می‌کنند، خوب است این فکر را هم بکنند. روزی که شاه عباس صفوی مسجد شاه و و مسجد شیخ لطف‌الله را در اصفهان می‌ساخت هم احمقانی بودند که بگویند اگر پول آن را به فقرا می‌دادند بهتر از این مساجد بود. اما عقلا می‌دانند که دو مسجد مزبور در طول چهار قرن گذشته، همواره یکی از افتخارات کشور و ملت ایران بوده، به طوری که هر بیگانه که به ایران سفر می‌کند، حتماً از آن بازدید به عمل آورده و آن آثار اصیل معماری شرقی و اسلامی را با دیدۀ تحسین می‌نگرد.
مسجد اعظم نیز با این که هنوز تکمیل نشده، این واقعیت را به خود گرفته و آوازۀ ایران را در شرق و غرب بالا برده، سند زنده و معتبری از همت عالی و تصمیم راسخ ایران را در شرق و غرب بالا برده، سند زنده و معتبری از همت عالی و تصمیم راسخ رهبران دینی و کمک و مساعدت مردم مسلمان ایران را، به دست جهانیان داده است.


باری محوطه مسجد اعظم، یک محوطه وسیع در یازده هزار متر مربع است که قسمتی زیر بنا و قسمتی صحن و قسمتی سایر متعلقات آن را تشکیل می‌دهد. نظر به این که زمین مسجد در کنار رودخانه قم قرار گرفته و شنزار است، هنگام بنا نخست پی‌ها را تا عمق دوازده متر بتون‌ریزی نموده و پس از پر کردن اطراف آن از شن‌های رودخانه، شروع به ساختمان کردند.
ساختمان مسجد به سبک معماری اسلامی ایران و دارای دو شبستان بزرگ و گنبد عظیم و فضای زیرگنبد و دو گلدسته بسیار مرتفع می‌باشد. یکی از مزایای این بنای عظیم اینست که تمام آن، اعم از شبستان‌ها و گلدسته‌ها و گنبد از بتون آرمه (سیمان مسلح) است و از این حیث بنیانی فوق‌العاده محکم است.
مسجد اعظم دارای کتابخانۀ مهم (شرح آن جداگانه داده شد) و محل مخصوص برای دستگاه تهویه، حجرات خاص قرائت خانه، آبدارخانه، کشیک خانه است.
سقف مسجد تمام از سیمان مسلح و پشت بام آن کاملاً مسطح و همواره است، تا در موقع گرمی هوا بتوان از آن استفاده کرد. گنبد مسجد از آهن و زیر و روی آن را آجر چیده و روی آخر آن را بنا است کاشی‌کاری نمایند، که فعلاً مشغول آن می‌باشند.
مصالحی که در این ساختمان با عظمت به کار رفته عبارت است از آهن (تیر آهن، آهن‌های نبشی، آهن ورق، مفتول) و انواع مختلف آجر و موزائیک و کاشی و سنگ مرمر و سنگ‌های معمولی و سیمان‌های معمولی و سفید و شیشه‌های معمولی و مشجر که همه از مرغوب‌ترین نوع خود است. پی‌های مسجد از سیمان مسلح و آهن برداشته شده و یک اسکلت عظیم آهنی تمام شبستان و گلدسته‌ها و گنبد را در برگرفته است. تمام درب‌های مسجد و پنجره‌ها به جز درب ورودی غربی از آهن ساخته شده است، و اطراف شبستان‌ها تا دو متر و نیم سنگ مرمر با نوار سیاه مخصوص نصب شده است.
گنبد عظیم مسجد که در نوع خود کم‌نظیر است از دو پوسته درونی و برونی تشکیل یافته و وسط آن خالی است، تا زیاد سنگین نشود. کاشی کاری توی گنبد به طرزی زیبا و بدیع که حاکی از منتهای ذوق و هنر است به اتمام رسیده و فقط مختصری از اطراف ضلع‌های آن باقی مانده است.
سراسر گنبدها و محراب‌ها و ایوان‌ها با کاشی‌های بسیار ظریف و کتیبه‌های زیبائی تزئین شده و شکوه خاصی به آن‌ها بخشیده است. تمام دیوارهای مسجد و گنبد و گلدسته‌ها بناست کاشی کاری شود که فعلاً مشغول به این قسمت هستند، و غیر از کاشی‌کاری تقریباً دیگر کار مهمی از امور ساختمانی مسجد نمانده است.
برای روشنائی داخل شبستان لامپای «فلورسنت» فراوانی بر سقف نصب و روی آن‌ها با شیشه‌های مشجر پوشانیده شده است. کف مسجد با سنگ‌های محکم تیره رنگی فرش می‌شود که اینک قسمت عمده آن به اتمام رسیده و بقیه به زودی تکمیل می‌شود. ضمناً زیر سازی و احتیاطات لازمه برای جلوگیری از سرایت رطوبت به شبستان‌ها به‌ اندازۀ کافی شده است. وضوخانۀ مسجد به طرز ظریف و آبرومندی ساخته و لوله‌کشی شده است. چاه عمیق مسجد که نزدیک درب غربی است در نوع خود ممتاز و به واسطۀ مجاورت با رودخانه، آب آن گواراترین آب‌های قم است.
تاکنون تقریباً شش میلیوین تومان به مصرف این مسجد عظیم رسیده است. البته این مبلغ اعم از پول نقد و مصالح است، بقیۀ هزینۀ مسجد هم در حدود دو میلیون است که تقریباً مخارج کاشی‌کاری‌های مسجد خواهد بود. نظر به این که مصالح ساختمان مسجد را مسلمانان با حداقل قیمت بازار در اختیار مسجد گذارده‌اند و از طرفی هم کوچک‌ترین حیف و میلی در وجوه و نحوۀ مصرف آن روی نداده است، لذا هزینۀ بنای یک چنین ساختمان با عظمت به این مبلغ بسیار کم رسیده است. قسمتی از این مبلغ را آیتالله فقید از وجوه بریه و بقیه را مردم متدین ایران و سایر نقاط شیعه نشین اعم از زن و مرد به مرور ایام پرداخته‌اند.


روز نخست که آیتالله بروجردی تصمیم به ساختمان این بنای باشکوه گرفتند سخنور نامی آقای فلسفی در رادیو تهران رسماً در ماه رمضان، ضمن سخنان خود آن را عنوان کرده و مردم مسلمان را در جریان تصمیم آیتالله بروجردی برای بنای مسجد اعظم گذاشتند؛ و این خود موجب شد که مسلمان با هیجان مخصوص و احساسات کم‌نظیری از این خبر مسرت بخش استقبال به عمل آوردند.
چه بسا افراد بی‌بضاعتی که در عین تندگدستی با شوق زیاد مبلغ مختصری پرداخته‌اند، تا در این افتخار سهیم باشند. و چه بسا مردان و زنان متمکن و متدینی که قسمت مهمی از ثروت خود را در این راه به حساب خدای بزرگ که همه چشم به رحمت و مغفرت او دارند نهاده‌اند، و چه بسا تجار معتبر و مردم با اخلاصی که بعلاوۀ کمک‌های مادی، به طور ناشناس آمده و در ردیف عمله و کارگران مسجد چند روزی نیز کار کرده، و سپس که شناخته شدند رها کردند، و بعضی هم تا کنون شناخته نشده‌اند.
آقای فلسفی تنها به همان سخنرانی رادیوئی خود اکتفا نکرد، بلکه در غالب مجالس و محافل و در فرصت‌های مناسب از توجه دادن مردم مسلمان به این امر خیر و جلب مساعدت آن‌ها فرو گذار نکردند. نویسنده در محافل متعدد کاملاً شاهد بوده و مانند همۀ کسانی که سخنور نامی آقای فلسفی را می‌شناسند عقیده دارد که ایشان در این بنای مجلل و غالب مساجد و مدارسی که از طرف آیتالله بروجردی ساخته شده سهم زیادی دارند.
این معنی را شخص آیتالله بروجردی نیز بارها به خود آقای فلسفی و دیگران می‌فرمودند، و برای این مرد نامی دعا می‌کردند، اینک نویسندۀ این کتاب نیز با این که بنا ندارم در این کتاب به مدح و ذم کسی مبادرت ورزم ناچار به پیروی از روح پرفتوح آیتالله فقید خواستم اکنون که سخن از این بنای عظیم رفت، اشاره‌ای به جناب آقای فلسفی و خدمات مهم و مؤثر ایشان هم کرده باشم.


معمار مسجد از روز شروع ساختمان تاکنون آقای حاج محمد حسین لرزاده معمار و مهندس معروف است. نقشه ساختمان نیز به وسیله ایشان مطرح شده است. امور ساختمان مسجد از بدو کار از طرف آیتالله فقید، به آقای حاج آقا رضا شاهپور از تجار و شخصیت‌های معروف تهران که اینک در قم به سر می‌برند، و آقای حاج ابوالقاسم صاحب جمع که ایشان نیز از مردان کاردان و متدین و مورد نظر خاص آیتالله فقید بودند، واگذار شد، و این مردان کاردان و متدین و مورد نظر خاص آیتالله فقید بودند، واگذار شد، و این دو مرد محترم نیز به خوبی از عهدۀ این خدمت مقدس بر آمده‌اند. تولیت مسجد در زمان حیات آیتالله فقید به فرزند ارشدشان آقای سیدمحمدحسن واگذار شد که اینک به جای پدر در شبستان مسجد اعظم نماز جماعت می‌گزارند. آیتالله فقید شخصاً صیغۀ وقف مسجد را در این اواخر خواندند.


آیت الله صفائی خوانساری از نزدیکان آیتالله فقید به نویسنده گفت: «موقع اجرای صیغه وقف مسجد، حاج احمد خادمی به آیتالله بروجردی عرض کرد: اختیار امام جماعت مسجد را بسته به نظر متولی قرار بدهید، ولی آقا فرمود: احمق! مسجد مال مسلمین است، و مسلمان‌ها هر کس را می‌خواهند برای امامت انتخاب می‌کنند، و هر کس را مصلحت می‌دانند که به او اقتدا کنند، انتخاب می‌کنند. من خواستم مسجدی ساخته شود مثل مسجد گوهرشاد که مدام مردم در آن عبادت کنند، انواع عبادات، مباحثات، قضای حوایج، اقامۀ جماعت، تهجد و امثال این‌ها».


مسجد دارای موقوفات نسبتاً متنابهی است که ذیلاً نگاشته می‌شود:
یک دهکدۀ شش دانگ به نام محمد آباد واقع در بروجرد.
چهل و هفت شعیر از یک قریه نیز در بروجرد به نام «مگسان».
سه دانگ از کلیۀ شش دانگ یک دهکده به نام «سراب زارم» نیز در بروجرد.
هفت شعیر از شش دانگ «زارم».
چهار دانگ از چهار خانه متعلق به یک بانوی متدین، واقع در تهران.
۱۳۵ سهم از کارخانه برق قم.
۱۸ باب مغازۀ فوقانی و تحتانی از متعلقات مسجد اعظم.
[۱] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۱۲، ص۴۱۹.

کار ساختمان عظیم مسجد، هفت سال به طول انجامید و حدود ۸ میلیون تومان (به پول آن روز) هزینه در بر داشت. در شب افتتاح، نماز جماعت به امامت آیتالله بروجردی برگزار شد و اگر اراده و همت ایشان نبود، چنین بنایی ساخته نمی‌شد.
[۲] تمری، محمد رضا، شکوه شیعه، (سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیتالله بروجردی)، ص۱۸۶.



خاطرات برخی از بزرگان در مورد بنای مسجد.

۸.۱ - محمدتقی فلسفی

حجة الاسلام محمدتقی فلسفی می‌گوید: یکی دیگر از اقدامات ایشان احداث مسجد اعظم قم بود. روزی که به دیدار معظم له رفته بودم فرمودند: «اگر بشود، میل دارم قسمت غرب و جنوب غربی حرم مطهر معصومه (سلام‌الله‌علیها) هم متصل به خانه‌های مردم نباشد و خانه‌هایی که در این قسمت وصل به دیوار حرم است، خریداری شود و در آن محل تا لب رودخانه، مسجد بزرگی که رفع نیاز کند ساخته شود تا حریم حرم مطهر محفوظ بماند. بعد فرمودند که این کار نیاز به تبلیغ دارد تا مردم با ایمان هزینه آن را تامین کنند. نظر شما چیست؟» من گفتم: «لازم است این موضوع را در ماه مبارک امسال (اردیبهشت ۱۳۳۳ شمسی) در سخنرانی مسجد شاه عنوان کنم». فرمودند: «بسیار خوب. امید است زمینه فراهم شود و این کار عملی گردد».
در یکی از سخنرانی‌های آن ماه در مسجد شاه، موضوع را مطرح کردم و گفتم که آیتاللهالعظمی بروجردی تصمیم دارند مسجد آبرومندی در کنار حرم ساخته شود. سپس ضرورت این امر را به تفصیل در منبر شرح دادم و شمارۀ حسابی را هم در بانک ملی قم اعلام نمودم. چون این سخنرانی از رادیو نیز پخش می‌شد، در سراسر کشور انعکاس وسیعی یافت و مردم با ایمان چنان شور و هیجانی برای کمک به احداث این مسجد نشان دادند که واقعاً قابل تحسین بود.
دو ماه بعد در یازدهم ذی القعده سال ۱۳۷۴ قمری که مصادف با سالروز ولادت امام رضا (علیه‌السّلام) بود، خدمت ایشان در قم رفتم. فرمودند در این یکی دو ماه که شما موضوع ساختمان مسجد را در مسجد شاه عنوان کردید آن قدر مردم از داخل و خارج کشور استقبال کرده‌اند و پول فرستاده‌اند که برای ثبت و ضبط آن دچار مشکل شده‌ایم. من هم به خاطر کسب این موفقیت خدا را شکر نمودم.
کلنگ بنای مسجد در همان روز میلاد مبارک امام رضا (علیه‌السّلام) توسط آیتالله بروجردی طی مراسمی به زمین زده شد، اما کار ساختمان عظیم مسجد، هفت سال به طول انجامید و حدود ۸ میلیون تومان به پول آن روز هزینه برداشت. در شب افتتاح مسجد، معظم له خود در آن به جماعت نمازگزاردند. پس از نماز نیز من منبر رفتم و در خلال سخنرانی گفتم: «علی (علیه‌السّلام) فرموده است: قدر الرجل علی قدر همته. یعنی ارزش شخص، بسته به همت اوست. این مسجد با عظمت، با همت عالی حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی ساخته شده است و اگر اراده و همت عالی ایشان نبود، چنین بنایی عظیم ساخته نمی‌شد».
[۳] دوانی، علی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، ص۲۱۲، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۲.


۸.۲ - سیدحسین موسوی کرمانی

آیت الله سیدحسین موسوی کرمانی می‌گوید: هفت نفر از مهندسان، نقشه مسجد اعظم را کشیدند. آیتالله بروجردی با دقت تمام، نقشه‌ها را نگاه کردند و اشکال‌های آن را گفتند. بعد که نقشه آماده گشت و ساخت مسجد آغاز شد، روزی «زاهدی»، برادر نخست وزیر، خدمت آقای بروجردی آمد و قبله نمایی را که درست کرده بود، به ایشان نشان داد. زاهدی در قشون کار می‌کرد. آقا در جلسه‌ی وسائل الشیعه بودند که زاهدی آمد. اعضای جلسه ی وسائل هم حضور داشتند. زاهدی به آقای بروجردی گفت: «من از بچگی، شیفته‌ی جهت‌یابی بودم. در مدرسه هم تمام عشقم، جهت‌یابی بود. دیپلم گرفتم و۶ سال در قشون، جهت‌یاب بودم. الحمدلله موفق شدم این قبله‌نما را بسازم و خدمت حضرت عالی بیاورم». وی نقشه‌ی راه‌ها را هم خدمت آقای بروجردی داد. آقای بروجردی فرمود که «از چه راهی وارد شدید که این قبله نما را ساختید»؟ زاهدی گفت: کتاب شیخ بهایی را خواندم، کتاب‌های قدما را خواندم، کتاب‌های متجددین را خواندم واز راه.... . وارد شدم». آقای بروجردی حدود سه ربع ساعت به حرف‌های زاهدی گوش کرد و بعد فرمود که «راهی که رفتی، بد نیست، ولی اگر این راهی که من می‌گویم، می‌رفتی، آسان‌تر و دقیق‌تر بود.» سپس آقای بروجردی راه خودشان را گفتند. زاهدی گفت: «اگر می‌دانستم حضرت عالی در جهت‌یابی تخصص دارید، خدمتتان می‌رسیدم و از راهی که فرمودید، وارد می‌شدم؛ چون آسان‌تر و دقیق‌تر است.»
آقای بروجردی بلند شدند و رفتند. زاهدی به ما که در اتاق نشسته بودیم، گفت: «آقایان، من عمرم را صرف این علم کردم و تا امروز خودم را بهترین کارشناس این رشته می‌دانستم، ولی امروز بر من ثابت شد که من شاگرد آقای بروجردی در این رشته‌ام».
حاج آقا «رضا شاهپور» که از تجار خیلی محترم و معتبر تهران بود، از وقتی که کلنگ مسجد اعظم زده شد تا روز آخر، بالای سرکارگرها بود و بر ساخت مسجد نظارت می‌کرد. او از تجار متدین تهران بود. او مانند سرعمله، لباده می‌پوشید واز ساعت ۷صبح تا۲نیمه شب، در مسجد اعظم بود. تمام امور مسجد اعظم دست حاج آقا رضا شاهپور بود. او مردی متدین و مقدس بود. کلنگ مسجد اعظم را که زدند، ایشان تمام کارهایش را در تهران به پسرش «حاج طرخانی» که با جناق «میرزا عبدالله مقدم» بود، واگذار کرد و به قم آمد وتمام وقتش را برای ساخت مسجد اعظم گذاشت و خانه‌ای در کوچه «حرم» خرید و تا آخر عمرش در قم ماند. تجار تهران که به قم می‌آمدند و حاج آقا رضا را در مسجد اعظم می‌دیدند، می‌گفتند که «ما به مقام ایشان غبطه می‌خوریم».
محمدرضا شاه بعد از بازگشت از آمریکا، در مسجد اعظم قم با آیتالله بروجردی ملاقات می‌کند و از آیتالله بروجردی می‌پرسد که «چه کسی این کاشی کاری را کرده»؟ آیتالله بروجردی جواب می‌دهد که «آقای لرزاده». شاه از آیتالله بروجردی می‌پرسد که «شما وقتی کلنگ مسجد را زدید، چقدر پول داشتید؟ قائم مقام می‌گوید که قربان، آیتالله بروجردی هر وقت می‌خواهند کار بزرگی را شروع کنند، پنج دقیقه سرش را پایین می‌اندازد و چشم‌هایش را می‌بندد و در یک عالم دیگر سیر می‌کند و سپس تصمیم می‌گیرد که آن کار را شروع بکنند یا نه، حساب پول و این‌ها اصلاً نیست. ایشان نیاز به پول ندارند، همین قدر که بگویند این کار را بکنید، تجار واعیان و اشراف ایران پول می‌دهند». شاه می‌پرسد که «چه قدر خرج ساخت مسجد شده است»؟ صاحب جمع که تمام خرج‌ها را در دفترش ثبت کرده بود، می‌گوید که «۱۰ میلیون تومان.» شاه با تعجب می‌گوید که ۱۰میلیون تومان! ما اگر نصف این عمارت را می‌خواستیم بسازیم، ۱۰۰ میلیون تومان باید خرج می‌کردیم. یک نفر می‌گوید که قربان، بقیه‌اش را می‌خورند. همه می‌خندند. شاه می‌گوید: «همین طور است.» این آخرین دیدار آیتالله بروجردی با شاه بود.
ایشان صیغه‌ی وقفیت را برای تمام مسجد اعظم نخواندند، چون می‌فرمودند که زوار می‌آیند از صحن عبور می‌کنند و جا ندارند و می‌آیند این جا می‌نشینند. ایشان صیغه‌ی وقفیت را فقط برای داخل مسجد و ایوان که بیرون مسجد است و سقف دارد، خواندند.
[۴] مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی کرمانی، ص۱۰۷، چاپ ۱۳۸۴.


۸.۳ - آیتالله محمد یزدی

آیتالله محمد یزدی می‌گوید: مرحوم‌ آیتالله بروجردی‌ پس‌ از فوت‌ علمای‌ هم‌ طراز خود به‌ چند اقدام‌ مهم‌ و اساسی‌ دست‌ زدند که‌ یکی‌ از آن‌ها جنبه‌ عمرانی‌ داشت‌ و دیگری‌ فرهنگی‌. اقدام‌ عمرانی‌ ایشان‌، بنای‌ مسجد اعظم‌ بود. قبل‌ از بنای‌ مسجد فوق‌، محل‌ آن‌ اختصاص‌ به‌ چند خانه‌ شاهانه‌ داشت‌. بنده‌ از نزدیک‌ آن‌ خانه‌ها را دیده‌ بودم‌. در شرایطی‌ که‌ هیچ‌ یک‌ از خانه‌های‌ شهر حمام‌ نداشت‌ یکی‌ از منازل‌ آنجا دارای‌ حمام‌ خزینه‌دار به‌ سبک‌ حمام‌های‌ متعلق‌ به‌ پادشاهان‌ بود. ظاهراً بنای‌ ساختمان‌های‌ مزبور به‌ عصر قاجاریه‌ باز می‌گشت‌. مرحوم‌ آیتالله بروجردی‌ به‌ تدریج‌ اقدام‌ به‌ خریدن‌ این‌ خانه‌ها نمودند و در بعضی‌ موارد هم‌ با استفاده‌ از اهرم‌ ولایت‌، وارد عمل‌ شدند و زمین‌ها را به‌ تصرف‌ در آوردند و بنای‌ مسجد اعظم‌ را بنیاد نهادند که‌ یادگاری‌ بزرگی‌ است‌ که‌ از ایشان‌ تا ابد باقی‌ است‌.
[۵] خاطرات آیتالله یزدی، ص۱۳۹.


۸.۴ - سیدمحمدحسین بروجردی



۸.۴.۱ - علت بنای مسجد

آیت الله سیدمحمدحسین علوی بروجردی می‌گوید: شاید مسجد اعظم قم را بتوان یکی از با عظمت‌ترین آثار آیتالله فقید دانست و اهمیت این مسجد با عظمت در این است که در کنار آستانه مقدسه حضرت معصومه (علیها‌سلام) و تنها معبدی است که در مجاورت حرم مطهر قرار دارد.
اساسا موضوعی که آیتالله فقید را بفکر بنای مسجدی با این عظمت‌ انداخت، همین مطلب بود که مکرر می‌فرمودند حرم اهل بیت معبدی در کنار خود ندارد و هرچه هست بعلت دفن اموات، صورت قبرستان به خود گرفته است و همین فکر بود که موجب شد این چنین بنای رفیعی را در این نقطه حساس از خود به یادگار گذارند و با قرار دادن مدفن خود در مدخل مسجد موقعیتش را چندین برابر نمایند.
یکی از مشکلات ایجاد مسجد در این نقطه محدودیت مکان بود که خود در فن معماری یکی از اساسی‌ترین مشکلات است، چون به طوری که مشاهد است مسجد از یک طرف به آستانه مبارکه و از طرف دیگر محدود به رودخانه است و بعد از اینکه با همت آیتالله فقید خانه‌هایی را که محوطه مسجد را تشکیل می‌دادند با آن مشکلات خریداری گردید امر مهم، همین موضوع‌ بی‌قواره‌گی زمین بود که هیچگونه چاره‌ای هم نداشت چون زمین مسجد را مثلثی تشکیل می‌داد که ضلع جنوبی آن در حدود یکصد و بیست متر و قاعده آن شاید به ده متر نمی‌رسید ولی با دقت نظرهای فراوان از طرف مهندسین مخصوصا آقای حاج لرزاده نقشه تهیه شد که در نوع خود‌ بی‌نظیر است.

۸.۴.۲ - مساحت مسجد

مجموع مساحت مسجد تقریبا حدود دوازده هزار متر است و کلیه ساختمان‌ها با بتون مسلح بنا گردیده و از نظر استحکام از بناهای بسیار محکم و‌ بی‌نظیر اسلامی است، مساحت زیر گنبد چهار صد متر مربع است و شبستان‌های اطراف گنبد، هر یک نهصد متر مربع مساحت دارد. ساختمان مخزن کتابخانه و سالن‌های مجلل مطالعه و همچنین ایوان کوچک و وضوخانه و حوض‌خانه در غرب مسجد قرار گرفته‌اند. در جنوب مسجد هم علاوه بر شبستان نسبتا بزرگی که نمای مسجد است دارای راهروی است که بعد از ورود به محوطه کوچکی سالن نهارخوری بزرگی قرار دارد که برای ایام احتیاج تهیه شده و بالای این سالن را هم که خود سالنی بزرگ و مجلل بود، به امر آیتالله فقید ضمیمه کتابخانه مدرسه فیضیه کردند. آبدارخانه (کشیک خانه)، چاه آب و حوض زیبایی که در کنار چاه تهیه شده مجموع ساختمان‌های مسجد را تشکیل می‌دهند.
وضع بنای مسجد به سبک معماری اسلامی دارای گنبد بسیار بزرگ و گلدسته‌های مرتفع و ماذنه‌های زیبا است و از نظر تزئین و کاشی‌کاری یکی از بدیع‌ترین آثار کاشی قرون اخیر است، آیتالله فقید با همت عالی و نظر بلندی که داشتند تا جایی که امکان داشت در عظمت و زیبایی این بنای مجلل تاکید فرمودند و الحق این بنای مجلل هم بصورت یکی از بزرگترین یادگارهای آیتالله فقید، نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند، کتابخانه مسجد که در نوع خود بسیار جالب است و ما در بابیکه در پیرامون کتابخانه‌ها بحث می‌کنیم مشروح در اطراف آن صحبت می‌نماییم خود یکی از بهترین آثار آن مرد بزرگ است. فرش‌های شبستان‌ها از نوع فرش‌های عالی کرمان و مخصوصا برای مسجد بافته شده است، علاوه مسجد دارای موقوفاتی است که اگر اداره شود، به خوبی جوابگوی همه احتیاجات مسجد است و ما در ذیل به آنان اشاره‌ای می‌نماییم.
تولیت مسجد را با فرزند ارشد خود حجت الاسلام آقا سیدمحمدحسن قرار داده‌اند که فعلا هم در شبستان مسجد، اقامه جماعت می‌فرمایند.

۸.۴.۳ - موقوفات مسجد اعظم

موقوفات مسجد عبارت‌اند از:
شش دانگ دهکده محمد آباد واقع در بروجرد، سه دانگ دهکده سراب واقع در بروجرد، چهل و هفت شعیر از قریه مگسان واقع در بروجرد، هفت شعیر از قریه زارم واقع در بروجرد، چهار دانگ خانه در طهران، ۱۳۵ سهم از کارخانه برق صنایع قم، ۱۸ باب مغازه اطراف مسجد که روی هم رفته در سال حدود یک میلیون ریال عوائد دارند و اگر دقتی در اداره آن‌ها شود، به خوبی می‌توانند جوابگوی همه احتیاجات مسجد بوده و این بنای عظیم را‌ بی‌نیاز از خارج سازد. مسجد از نظر تزئین احتیاجاتی دارد که امید است با مساعی جمیله آقای حاج آقا رضا شاپور که تصدی امور ساختمانی مسجد از روز اول به عهده ایشان بوده است و همت مردم متدین و خیر، بزودی تمام شود.

۸.۴.۴ - آغاز بنای مسجد

بنای مسجد در روز یازدهم ذی قعده سال ۱۳۳۳ طی مراسم جالبی با اولین کلنگی که به دست آیتالله فقید به زمین زده شد شروع و تقریبا از نظر اصل بنا سال گذشته یعنی سال ۱۳۳۹ خاتمه یافت و مجموعا حدود شش سال طول کشید.

۸.۴.۵ - مخارج مسجد

مخارج مسجد را هم با اینکه مردم متدین و خیر نوعا کمک‌های شایانی کرده و حتی بعضی از محترمین بازرگانان و اخیار شخصا، یک دو روز متصدی کار بنائی مسجد شدند جمعا شاید در حدود شش میلیون تومان شده باشد که مجموع آن را مردان و زنان خیر و متدین از کیسه فتوت خود پرداخته‌اند و حتی اکثر موقوفات مسجد هم از طرف افراد متدین و خیر برای مسجد وقف گردیده است.

۸.۴.۶ - مقبره آیتالله بروجردی

مقبره آیتالله فقید هم در زاویه جنوب شرقی مسجد در مکانی است که قبلا برای همین منظور در نظر گرفته شده بود و فعلا به صورت مزاری بیرون آمده که هر روز هزاران نفر از دور و نزدیک در اطراف قبرش اجتماع کرده برای شادی روح مردی که اینچنین مورد عنایت مخصوص ذات پروردگار بوده است فاتحه و دعا می‌خوانند.
به خاطر دارم در ایام رحلت آیتالله فقید که در مسجد اعظم تا اربعین ایشان جلسات فاتحه مفصلا ادامه داشت، یکی از دستجاتی که از خارج به قم وارد شده و نوحه را با یکدیگر می‌خواندند هنگامی که به محوطه مسجد و مقبره آیتالله وارد شدند، شعری خواندند که مخاطب مسجد اعظم بود و با اینکه از نظر روائی و سلاست شاید چندان جالب نباشد ولی چون آن روز در روح افسرده من اثری باقی گذاشت من هم آن بیت را در اینجا نقل می‌کنم و به بحث در پیرامون مسجد خاتمه می‌دهم.
مسجد اعظم تویی خانه پروردگار نابغه روزگار خود شده دربان تو

۸.۴.۷ - اشعار در مورد مسجد

با شروع بنای مسجد اعظم، خطبا و بزرگان اشعار نغز و بدیعی سروده ‌اند که من از بین همه آن اشعار دو قصیده را که یکی عربی و گوینده آن عالم جلیل و گوینده توانا آیتالله زاده معظم آقا سیدمحمد‌هاشمی گلپایگانی که حقا مردی بزرگوار و از مفاخر شیعه است و دیگری را فاضل ارجمند آقا سیداحمد سجادی قمی سروده‌اند به ترتیب در ذیل نقل می‌نماییم:
قــــدست اعمالا و طبت مقاصدا فاسلم فمجدک سوف یبقی خالدا
شــیــدت بـیـتا للعـباده شـامـخا و نشـرت فجرا للحقیـقه صــاعـــدا
هـــو کعبــته الارواح لا تـلقی بـه مــــذعــــشت الاراکــعا او ساجــدا
و اذا المسـاجد باهلـت بمقامـها لــرایـــت مسجـدک الاجل الـماجـدا
و جــهت فیه العصر و هو بسیره مــتعـشـــر لـم یلـق غـیرک عاضـدا
عاثـــت به الاراء یــنــشـر ظلـها جـــــهــــل رایـت به العـدو الـکائـدا
الـغرب برسـلها لیکبوالشرق فی تاریـــــخه و یــعـــیش نضـوا جامـدا
فــوفــقــت تـکبحـه بهـمة قائد یـزن الظــروف مجـاهدا و و محایدا
جـــهزت دنیا الذین حتی اصبحت حـصـنا عــن الشرع المقدس ذائدا
فـهناک فی النجف المشرف حوزه عـــــلمـــیة لــم ترض غـیرک قائـدا
و هـــنا بــقم قـد وضـعت مناهجا للـــدیــن فیــه کما رفعـت مـعاهـدا
و بـــــکـل نــاحیـة اری لـک قــمة شـــماء تخـــترق الخـــلود مصاعـدا
لله عــزمـک لــم یقف فـی وجـهه ســـــد ولـــم یـرع الـزمان الـحاقـدا
فــــی کـــل یـوم مـنـک تظهر آیة تـــاه النهی فیها کـما باهی الـهـدا
یــــــا آیـــــــة الــــه الــذی آثــاره تــــــبقی علی صـدرالزمـان قلائـدا
قد هزمسجدک العظیم مشاعری فتـــــــناترت لـک فی النشید فرائدا
و عـرجت فیه الی سماک مسیحا بثـــــــــناک یرسـله و لاک نـشـانـدا
و عــلی المـنارة ادن اللـتاریخ ان فـــی البیت قدرفع الخسین قواعدا
قصیده فارسی (۱۳۷۹)
گــــر‌بکیوان سر‌زند‌ایوان این‌مسجد‌سزاست چونکه در‌جب حریم بضعه موسی استی
دخت پــــــاک موسی جعفر‌امـام هفتـمیـن آنــکه در شان و جلالـت ثانـی زهراسـتی
کـــــــرد تاسیس بنـایـش آیـت عظمای حق آنـکه‌اندر راه‌دین بس ساعی و کوشاستی
آیـــــــــــت الـه بـروجردی مهـین مـرد خـدا کـــاین زمان بر شیعیان او رهبرو مولاستی
هـــــرکه باوی همقدم گردید دراین امر خیر اجــر و پاداشـش بـنزد خالـق یکـتاستـی
‌ایـــــــکه زاهل دانشی بنگر در اخبار و ببین بــس روایات و احادیثی در این معناستی
هــــر که سازد مسجدی‌اندر سرای آخرت خـــــانـه از بـهر او در جنـت الـماواستـی
تــــــوشه بـهر آخرت تحصیل بنماید کسی کـانـدر‌ایـن عالم مر او را دیـده بیناستی
گـــــفـت سـجـادی بـرای سال و تاریخ بنا قبـله مـردان دیـن‌ایـن معبـد کبـراسـتی
۱۳۷۵ ماده تاریخ بنای مسجد.
[۶] علوی بروجردی، سیدمحمدحسین، خاطرات زندگانی حضرت آیتالله العظمی بروجردی، ص۱۰۱.



آیا زمین مسجد اعظم قبرستان بوده؟
حجت الاسلام و المسلمین شیخ مجتبی عراقی می‌گوید: استاد: به هیچ وجه! خانه‌های شخصی بوده که خریداری شده است. حتی در قسمت کتابخانه، هزار و هفتصد متر زمین از آقای سیدکاظم اهری بود (که مرد پاک و ساده‌ای بود) حاضر نمی‌شد به قیمت بفروشد! آیتالله بروجردی آن را با دو برابر قیمت خریداری کرد.
بله یک قسمت عمارت شاهی بود که وقتی شاهان به زیارت می‌آمدند از آن منزل استفاده می‌کردند!
[۷] دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چشم و چراغ مرجعیت، ص۱۷۶.



حضرت آیتالله جعفر سبحانی می‌گوید: یکی از خدمات آیتالله بروجردی، بناهای عظیم و استواری است که از خود به یادگار نهاد از جمله: مسجد اعظم و نوسازی مدرسه خان و مدرسه باختران (کرمانشاه).
نمونه دیگر از خدمات اجتماعی ایشان این بود که تا روح در بدن داشت، هیبت و عظمت او مانع از آن بود که در ایران دست به ویرانگری‌های اقتصادی، فرهنگی و دینی به نام اصلاحات بزنند. لذا وقتی درگذشت بلافاصله بلندگوهای نظام اعلام کردند:
موانع از سر راه اصلاحات برداشته شده، به همین زودی برنامه اصلاحات آغاز خواهد شد.
[۸] دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چشم و چراغ مرجعیت، ص۱۸۹.



پروفسور سیدیحیی یثربی می‌گوید: استاد: بله، من سال ۱۳۳۶ وارد حوزه قم شدم، ایشان فروردین ۴۱ فوت کردند با این حساب من حدود ۵ سال زمان ایشان را درک کردم و آخرها به درس خارج ایشان رفتم اما نه به عنوان شاگرد جدی بلکه به عنوان بیشتر تماشاچی مثل بچه‌هایی که در کنکور آزمایشی شرکت می‌کنند.
مرحوم آیت‌اله بروجردی تا اواخر با درشکه می‌آمدند و یک مدت هم سوار تاکسی شدند آن زمانی که گنبد مسجد اعظم را زده بودند با درشکه آمده بودند به درس و بعد از درس آمدند از مسجد دیدنی بکنند، رفتند زیر گنبد و گنبد هم اسکلت بود آهن را جوش زده بودند ایشان پیر بودند و تقریبا زیر بغلشان را گرفته بودند بالا را نگاه کرد خیلی برایش جالب بود یک آقایی در آن گیر ودار آمد، قیافه‌ی کارگری هم داشت معرفی کردند و گفتند این جا را این اوستا می‌زند و نامش هم جبرئیل است مرحوم بروجردی از جبرئیل و آن بالا چه تداعی شد برایشان خندیدند، زمان آقای بروجردی یک زیبایی خاصی داشت آرامشی خاص داشت که من این آرامش را بعد از رحلت ایشان در قم ندیدم یک آرامش روحی در طلبه بود اصلا یک اخلاق خاصی حاکم بود که بعدها به عللی آن فضای یک دست به هم خورد، آن زمان معروف بود ۴ هزار طلبه است شاید هم نصفش بود. شهریه بسیار کم بود، یک مدرسه‌ی کهنه‌ای که پله می‌خورد میرفت پایین در «گذرخان» مرحوم آقای بروجردی آنجا را در هم کوبید و یک مدرسه ی جدید ۳ طبقه ساخت از نخستین گروهی که آنجا وارد شدند من هم بودم من تا آخر هم که آمدم تهران در همان مدرسه حجره ششم با دوستم مرحوم سید موسی عدنانی بودم، الان هم هر وقت به قم بروم به آن مدرسه سری می‌زنم.
(گفتگوی اختصاصی مشق عشق با پروفسور یثربی)


۱. دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۱۲، ص۴۱۹.
۲. تمری، محمد رضا، شکوه شیعه، (سیری در زندگانی و فعالیت‌های آیتالله بروجردی)، ص۱۸۶.
۳. دوانی، علی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، ص۲۱۲، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۲.
۴. مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی کرمانی، ص۱۰۷، چاپ ۱۳۸۴.
۵. خاطرات آیتالله یزدی، ص۱۳۹.
۶. علوی بروجردی، سیدمحمدحسین، خاطرات زندگانی حضرت آیتالله العظمی بروجردی، ص۱۰۱.
۷. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چشم و چراغ مرجعیت، ص۱۷۶.
۸. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چشم و چراغ مرجعیت، ص۱۸۹.



پایگاه اطلاع‌رسانی آیتاللهالعظمی بروجردی (قدس‌سره)، برگرفته از مقاله «مسجد اعظم قم»، تاریخ بازیابی، ۱۳۹۶/۰۱/۰۵.    




جعبه ابزار