مسافرت به ایران (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«مسافرت به ایران»، نوشته موریس دو کوتز بوئه نویسنده آلمانی، به قلم محمود هدایت به
فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این کتاب در ضمن سفری که یک سال به طول میانجامد، دوران فتحعلی شاه و حوادث و اتفاقاتی را که مشاهده کرده است، ثبت کرده است.
کتاب در سی فصل تنظیم شده است که فصول اولیه به شرح اتفاقات روسیه، قفقاز و گرجستان اختصاص دارد. پس از آن با نثری متوسط به تشریح سرزمین
ایران و دیدارها و مشاهداتش پرداخته است.
در مطلع کتاب مطلبی به قلم اگوست فرزند نویسنده آمده است: «نویسنده این کتاب جوانی است که اخیرا شرح
اسارت خود را به دست فرانسویان منتشر ساخته، پس از مراجعت از ایران هم برای نقشه برداری گروزینی (گرجستان روس) انتخاب شده است.
اخیرا نسخه خطی این کتاب را با تقاضای طبع آن تسلیم
پدر خود نموده و به طوری که عموم ملاحظه خواهند نمود، به سبک پیشینیان خود شاردن و ملکم داخل تعریف و توصیف جزئیات وضعیت ایران نشده، بلکه فقط با اجازه
سفیر کبیر روسیه مشاهدات خود را نگاشته است. چون از بدو شباب در خدمات نظام بری و بحری بوده، شاید سبک انشائش قدری خشن باشد؛ ولی مدعی است که نگارشاتش مفید و مطابق حقایقی که به چشم خود دیده است».
برخی از عناوین
سفرنامه عبارت است از: استقبال عسگرخان از گروه، در خانه سردار ایروان، در
ساحل رود ارس، قصر اوجان،
قلعه زینجیل آباد،
میرزا شفیع صدراعظم، هدایای امپراتور روس، آتش بازی شاهانه، فرمان فتحعلی شاه.
در کتاب تصاویر فراوانی از شهرها، ابنیه و اماکن مختلف،
فرهنگ، رسوم و پوشش مردم، شخصیتهای مذهبی و سیاسی در قالب طراحی و گاه دیده میشود که مطالب گاه خسته کننده و خشک کتاب را در مذاق خواننده گواراتر میکند.
در بخشی از کتاب در باب احترام
سادات و
خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در نزد
مسلمانان و به تبع در دربار فتحعلی شاه مینویسد: «اما در موضوع لفظ
سید: سادات مردمانی هستن از اعقاب
محمد که مسلمانان احترامات مخصوصی برای آنان قائلند. یک سید مختار است که هر چه میخواهد به
شاه بگوید، بدون این که هیچ گونه خطری متوجه او شود. ورود اعضای این خاندان در تمام منازل آزاد است، به علاوه باید به خوبی با آنان رفتار کرده، هدیهای تقدیمشان کنند. سید گر چه از طبقه پست باشد؛ ولی حق دارد که نزد وزراء رفته، حتی سر سفره آنان بنشیند، خصوص وقتی که
وزیر هم سید باشد».
گزارشاتی که نویسنده از شهرهای اوضاع شهرهای ایران در زمان خود میدهد، به لحاظ تاریخی حائز اهمیت است. او در توصیف یکی از شهرهای ایران مینویسد: «شهر سلطانیه در زمان شاردن خیلی آباد و پرجمعیت بود؛ ولی فعلا از خرابههای آن جز سه
مسجد قدیمی چیزی باقی نیست که یکی از آنها از حیث عظمت و قشنگی متمایز است و آن عبارت از برجی هشت ضلعیست که به گنبدی ختم شده و از شاه کارهای
معماری به شمار میآید. این بنا چهل پا عرض و دویست پا ارتفاع دارد. دیوارهای داخلی آن به اشکال هی یر گلیفی مزین و دارای عده زیادی دالان و اطاقهای کوچک است. در اطراف
گنبد این مسجد سابقا چهار
مناره به شکل چهار ستون وجود داشته، ولی فعلا یکی از آنها باقیست و در داخل آن پلکان مارپیچی است که چون شخص از آن بنوک مناره میرسد، خود را با گنبد در یک سطح میبیند».
باید متذکر شد که اگر چه نویسنده تلاش کرده است که مطالب را صحیح گزارش کند؛ اما در این بین همچون سایر سفرنامه نویسان غربی برخی الفاظ و اصطلاحات را اشتباه ثبت کرده است؛ به عنوان نمونه در صفحه ۱۵۴
اشتباه بسیار فاحشی که حکایت از اطلاعات ضعیف او از
تاریخ ایران دارد، را به قلم میآورد. او بنای «
صوفیان» را به غلط «صفیان» ذکر کرده و آن را به شاه اسمعیل صفوی نسبت میدهد. مترجم کتاب که از این اشتباهات به تنگ آمده است، در صفحه ۲۱۸
عقده از کلام میگشاید و مینویسد: «معلومات تاریخی مسافر ما بدتر از تحقیقات او راجع به آداب و اخلاق ایرانیان است، چه
عراق عجم را که مورخین قسمتی از مدی قدیم دانستهاند، مملکت پارتها مینامد و حال آنکه مملکت پارتها
خراسان کنونی و مردمش از نژادهای آریانهای ایرانی بودهاند».
ظاهرا نویسنده حتی به خود این زحمت را هم نداده که از زبان محلی و رسمی در حد تلفظ «
نان» پرسش کند. او در صفحه ۱۱۸
لفظ آذری «چورک» را کلمهای فارسی قلمداد میکند: «بدوا نان زیادی که ایرانیان چورک گویند و هر یک سه پا طول دارد روی میزی نهادند».
وی در بخشی از کتاب
به تشریح بخشی از
جنگ ایران و روسیه در سال ۱۸۰۵ م میپردازد و کشته شدن «سی زییانوف» فرمانده گروزینی (گرجستان روس) به دست ایرانیان را «بدنامی» برای ایرانیان مینامد. وی فرار فرماندهای روسی را حیله جنگی و متجاوزین روس را «یک مشت پهلوان جنگجو» نامیده و شکست و کشته شدن فرمانده روس را «مایه افتخار روسیه» میداند.
این تملق گوییهای نویسنده هم داستانی دارد که محمود هدایت متذکر آن شده است: «پدر نویسنده این کتاب به علت خیانتهایی که به
وطن خود کرد منفور ملت آلمان شد و در روسیه
توطن اختیار کرد اولادش نیز در خدمت
دولت روسیه بسر میبردند و مجبور بودهاند، برای چاپلوسی از این قبیل تملقها بگویند که لااقل رانده نشوند».
اصل این کتاب به زبان آلمانی بوده که مسیو برتون آن را به فرانسه ترجمه کرده و حواشی چندی بر آن نوشته است. در ابتدای سفرنامه فهرست مطالب و در آخر نیز فهرست اعلام و اماکن آمده است.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.