• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مرثیه‌سرایی در عصر اموی و عباسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مرثیه‌سرایی در عصر اموی و عباسی، از مباحث مرتبط به تاریخچه عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) است. در دوران امویان، فضای جامعه به شدت خفقان‌آور بود و شیعیان به دلیل ترس از اذیت و آزار، به ندرت در سوگ امام حسین (علیه‌السّلام) مرثیه می‌سرودند و بسیاری از مرثیه‌ها در خفا و به طور پنهانی سروده می‌شد. در برخی دوره‌های حکومت عباسی نیز، اوضاع به همین منوال بود. با این وجود، در ابتدای تشکیل دولت عباسی، زمانی که هنوز قدرت کاملاً در دست آنها تثبیت نشده بود، و همچنین در دوره‌هایی که دشمنی حاکمان با شیعیان کمتر بود، شاعران شیعی فرصت می‌یافتند تا اشعار بسیاری در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) بسرایند. اظهار پشیمانی شرکت‌کنندگان در واقعه کربلا و دعوت به خونخواهی از مشخصه‌های بارز مرثیه‌سرایی در عصر اموی است. نوحه‌سرایی بر مصائب واقعه کربلا، شریک دانستن بنی‌عباس در جرائم بنی‌امیه، ریشه‌یابی حادثه عاشورا و تحوّل در چگونگی خونخواهی شهدای کربلا از ویژگیهای مرثیه‌سرایی در عصر عباسی است.



شعر، با بهره‌گیری از قدرت احساس و عاطفه و زبان عمومی، در جاودانه ساختن و گسترش فرهنگ عاشورا نقشی بی‌بدیل ایفا کرده است. واقعه عاشورا به عنوان نقطه اوج یک فرهنگ و‌اندیشه، از دیرباز مورد توجه شاعران و ادیبان قرار گرفته است. از زمان شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) تا کنون، شاعران عرب و غیر عرب، به ویژه فارسی‌زبانان، در تمام ادوار تاریخ به این واقعه سترگ توجه داشته‌اند. شعر عاشورایی با برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان، در ترویج و تعمیق فرهنگ عاشورا و حفظ و نشر آن در طول تاریخ نقشی اساسی ایفا کرده است.


در عصر امویان به دلیل فضای دهشت‌زایی که بر جامعـه حـاکـم بـود، شاعران شیعه کمتـر می‌توانستند در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) شعر بگویند و بیشتر مرثیـه‌هـا در خفا سروده می‌شد، چنان که ابوالفرج اصفهانی (۳۵۶ق) می‌گوید: «اما از شعرای متقـدم، شعری از مراثی‌امـام حسین (علیه‌السّلام) به دست ما نرسیده است؛ زیرا شعرا به سبب ترس و وحشتی که از بنی امیه داشتند، به این کار اقدام نمی‌کردند». حتی برخی از شاعران شیعی، برای حفظ جان خـویش، مجبـور می‌شدند در مدح امویان شعر بسرایند؛ چنان که برادر کمیت اسدی گفته است: کمیت مرا نزد امام باقر (علیه‌السّلام) فرستاد تا از ایشان اجازه بگیرم که او برای حفظ جان خود در مدح بنی امیه شعر بگوید. حضرت فرمود: آری، او آزاد است هر چه می‌خواهد بگوید. ویژگی‌های عمومی سروده‌های این دوره، عبارت‌اند از:

۲.۱ - اظهار پشیمانی شرکت‌کنندگان در واقعه کربلا

در میان نخستین سرایندگان، کسانی را می‌بینیم که از یاری نکردن امام حسین (علیه‌السّلام)، اظهار پشیمانی کرده‌اند. از جمله آنها، عبیداللّه بن حُرّ جُعْفی است. برخی معتقدند نخستین کسی که در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) شعر سرود، عبیدالله بن حر جعفی بود. او به فاصله‌ اندکی از شهادت آن حضرت، بر سر تربتش حضور یافت و در مصیبت آن حضرت چنین سرود:
یَقولُ امیرٌ غادِرٌ حَقَّ غادِرٍالا کُنتَ قاتَلتَ الشَّهیدَ ابنَ فاطِمَه
فَیا نَدَمی الّا اکونَ نَصَرتُهُالا کُلُّ نَفسٍ لا تُسَدَّدُ نادِمَه
واِنِّی لِاَنِّی لَم اکُن مِن حُماتِهِلَذو حَسرَةٍ ما ان تُفارِقَ لازِمَه
سَقَی اللّه ُ ارواحَ الَّذینَ تَاَزَّرواعَلی نَصرِهِ سُقیا مِنَ الغَیثِ دائِمَه
وَقَفتُ عَلی اجداثِهِم ومَجالِهِمفَکادَ الحَشا یَنفَضُّ وَالعینُ ساجِمَه
لَعَمری لَقَد کانوا مَصالیتَ فِی الوَغیسِراعا الَی الهَیجا حُماةً خَضارِمَه
فَاِن یُقتَلوا فَکُلُّ نَفسٍ تَقِیَّةٍعَلَی الارضِ قَد اضَحت لِذلِکَ واجِمَه
وما ان رَاَی الرَّاؤونَ افضَلَ مِنهُمُلَدَی المَوتِ ساداتٍ وزُهرا قُماقِمَه
اتَقتُلُهُم ظُلما وتَرجو وِدادَنافَدَع خِطَّةً لَیسَت لَنا بِمُلائِمَه
لَعَمری لَقَد راغَمتُمونا بِقَتلِهِمفَکَم ناقِمٍ مِنّا عَلَیکُم وناقِمَه
اهُمُّ مِرارا ان اسیرَ بِجَحفَلٍالی فِئَةٍ زَاغَت عَنِ الحَقِّ ظالِمَة
فَکُفّوا واِلّا ذُدتُکُم فی کَتائِبٍاشَدُّ عَلَیکُم مِن زُحوفِ الدَّیالِمَه

• آن فرمانده خیانتکار خائن‌زاده به من می‌گوید: چرا تو با آن شهید، فرزند فاطمه (علیه‌السّلام) نجنگیدی؟!
• آری پشیمانم که چرا او را یاری نکردم. بلی، هر که به موقع توفیق نیابد، پشیمان می‌شود.
• من از اینکه در جرگه حامیان او نبوده‌ام، به حسرتی دچارم که هرگز از من جدا نخواهد شد.
• خدا روان کسانی را که در نصرتش کمر همت بستند، از باران رحمت خویش سیراب کند.
• اکنون که بر قبور و جایگاه آنان ایستاده‌ام، اشکم ریزان است و نزدیک است جگرم پاره شود.
• به جانم قسم آنان در جنگ دلیر و پیشتاز بودند و چون شیر، از حسین (علیه‌السّلام) حمایت کردند.
• اگرچه آنها کشته شدند، هر انسان باتقوایی بر روی زمین، در مرگشان غمگین و حیران است.
• هرگز کسی برتر از آنان دیده نخواهد شد، که در دم مرگ، سروران و سرفرازانی درخشان باشند.
• ای ابن زیاد آنان را از روی ستم می‌کشی و درعین حال دوستی ما را امید داری؟! از این نقشه ناسازگار با ما، دست بردار.
قسم به جانم، با کشتن آنها ما را به خشم آورده‌اید؛ تا جایی که بسیاری از مردان و زنانمان در پی انتقام از شمایند.
• پیوسته در پی آنم که همراه با لشکری، به جنگ این گروه، که ظالمانه از مسیر حق منحرف شده‌اند، بروم.
• دست بردارید، و گرنه با گروه‌های جنگجو، چنان بر شما حمله می‌برم که از هجوم دیلمیها بر شما سخت‌تر باشد.

۲.۲ - نفرین قاتلان امام و دعوت به خونخواهی

نفرین فرستادن بر بنی‌امیّه و قاتلان نواده بزرگوار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دعوت به خونخواهی او، دیگر ویژگی اشعار این دوره است، گر چه حکومت بنی‌امیّه، شاعران را در تنگنا و گاه تعقیب قرار می‌داد. منصور نمرى، از شاعران شيعى اين دوره بود كه با سرودن اشعاری نظیر ابیات زیر، تحت تعقیب حکومت بنی‌امیّه قرار گرفت:
وَیْلَکَ یَا قَاتِلَ الحسینِ لَقَدْبُؤْتَ بحَمْل یَنُوءُ بالحاملِ
ایَّ حِباً حَبَوْتَ احمدَ فیحُفْرَتِهِ من حرارةِ الثَّاکِلِ
تَعَالَ فاطْلُبْ غداً شَفَاعَتَهُوانْهَضْ فَرِدْ حَوْضَه مع الناهلِ

• وای بر شما! نواده‌های پیامبر کشته می‌شود.
• آن گاه برای کشندگان‌شان بهشت جاویدان آرزو می‌کنند.
• بدا به حال تو‌ای کشنده حسین!
• بار گناهی که بدوش می‌کشی گران و تحمل‌ناپذیر است.
• من در کفر کشنده او شک ندارم.
• تردیدم در کفر آنان است که او را در صحنه نبرد تنها گذاردند.


در برخی از دورانهای حکومت عباسی نیز، فضای خفقان و رعب همانند دوره بنی‌امیه، و بلکه شدیدتر بود، اما در آغاز تشکیل دولت عباسی، که آنها هنوز قدرت نیافته بودند، و در برخی دوره‌ها که دشمنی حاکمان با شیعیان کمتر بود، شاعران شیعی می‌توانستند‌ اشـعـار بـسیاری در رثای امام حسین (علیه‌السّلام) بسرایند. سیدمحسن امین، فهرست کسانی را که در سه قرن نخست هجری در مرثیه امام حسین (علیه‌السّلام) شعر سروده‌اند، به شرح زیر آورده است: عقبة بن عمرو سهمی، سلیمان بن قتة، ابورمح خزاعی، رباب بنت امرؤ القیس همسر امام حسین (علیه‌السّلام)، بشیر بن حدلم، ‌ ام لقمان بنت عقیل، فضل بن عباس بن عتبة بن ابـی‌لـهـب ابودهبل جمحی، خالد بن مغدان، عبیدالله بن خر جعفی، جعفر بن عفان طائی، منصور نمری، دعبل خزاعی، حسین بن ضحاک و قاسم بن یوسف کاتب. در این دوره نیز رثا و نوحه‌سرایی بر مصائب واقعه کربلا، در صدر اشعار عاشورایی است؛ ولی جز آن، می‌توان به ویژگی‌های زیر نیز اشاره کرد:

۳.۱ - شریک دانستن بنی‌عباس در جرائم بنی‌امیه

برخی طرفداران حکومت بنی‌عباس می‌کوشیدند تا بنی‌عبّاس را از رضایت‌مندی به کشته شدن شهیدان کربلا، تبرئه کرده، از واقعه عاشورا به نفع حکومت بنی‌عبّاس، بهره‌برداری کنند؛ ولی گروهی از شعرا، به مقابله با این دیدگاه برخاستند و بنی‌عبّاس را در جرایمِ رُخ داده، شریک دانستند و این حقیقت را برملا ساختند که اگر چه بنی‌عبّاس در آن روزگار، در راس حکومت نبودند و در وقوع حادثه عاشورا نقشی نداشتند، ولی در دوران حکومت‌شان، به آزار و اذیّت شیعیان و علویان، مشغول‌اند و حتّی به تخریب قبر امام حسین (علیه‌السّلام) پرداخته‌اند.

۳.۲ - ریشه‌یابی حادثه عاشورا

در این دوره، به جهت تشکیل دولت‌های شیعی یا متمایل به تشیّع، آزادی‌هایی نسبی در برخی سرزمین‌های عربی به وجود آمد و این، سبب گردید تا برخی از مسائلی که در گذشته قابل طرح نبودند، مطرح شوند. ریشه‌یابی حادثه عاشورا و اشاره به حوادث پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و غصب حقوق اهل بیت، در اشعار این دوره، تا حدودی به چشم می‌خورند. از جمله، طلایع بن رُزَّیک (م ۵۶۶ ق)، وزیر فاطمیان، در اشعارش به این نکته اشاره دارد:
تَحتَ السَّقيفَةِ أضمَرَتما بِالطُّفوفِ غَدَت مُذيعةً

«در زیر سایه بان سقیفه، پنهان شد آنچه در طَف، آشکار گردید.»

۳.۳ - تحوّل در چگونگی خونخواهی شهدای کربلا

در دوره‌های گذشته، عمده حملات و انتقادهای شاعران، متوجّه بنی‌امیّه بود؛ ولی در این دوره، شکل خونخواهی تغییر کرد. برخی از شاعران، انتقام از بنی‌عبّاس را مصداق انتقام از دشمنان امام حسین (علیه‌السّلام) می‌دانستند و برخی، انتقام گرفتن و خونخواهی را به ظهور امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) موکول می‌کردند. برخی دیگر نیز بزرگیِ مصیبت را چنان بزرگ و سترگ می‌دانستند که در دنیا، قابل قصاص و انتقام‌گیری نیست و معتقد بودند که تنها، کیفر الهی در قیامت، می‌تواند انتقام ریختن این خون‌های پاک باشد.


چنانکه ملاحظه می‌شود، در این مرثیه‌ها مظلومیت آل محمد و شهادت امام حسین و یارانش در کربلا، با ادبیاتی گیرا و تاثربرانگیز مطرح، و از آن بزرگواران با عزت و عظمت یاد شده است. در مقابل، دشمنان و قاتلان آنها به سختی محکـوم شـده انـد، و مسائل حاشیه‌ای دیگر، چندان به این اشعار راه نیافته است. سرایندگان این مرثیه‌ها همواره مراقب بودند که مبادا در سروده‌هایشان، ناخواسته سخنی راه یابد که در آن شائبه توهین به اهل بیت باشد. از این رو سیداسماعیل حمیری، جعفر بن عفان طایی را به دلیل سرودن شعر زیر، سخت سرزنش کرد:
مَا بَالَ بَیْتُکُمْ یَخْرَبُ سَقْفُهُ‌وَ ثِیَابُکُمْ مِنْ اَرْذَلِ الْاَثْیَابِ؟!
«شما را چه شده است که سقف خانه‌هایتـان خـراب می‌شود و جامـه‌هایتان از پست‌ترین جامه‌هاست؟»
جعفر پاسخ داد: کجای این سخن زشت است؟ سید گفت: «اگر نمـی تـوانـی مـدح خوبی بگویی، دسـت کـم سـاکـت بـاش! آیا آل محمد باید چنین توصیف شوند؟! البته تو معذوری؛ چراکه منتهای دانش و ذوق و هنر تو همین‌اندازه است!» آنگاه سید افزود: اما من قصیده‌ای سروده‌ام که ننگ‌ ایـن مرثیه تو را از ساحت مقدس آنان بزداید. سید سپس قصیده مشهور خود را که در فضیلت امیر مؤمنان است، خواند که با این بیت شروع می‌شود:
اُقْسِمُ بِاللَّهِ وَ آلَائِهِ‌وَ الْمَرْءُ عَمَّا قَالَ مَسْئُولٌ‌
«سوگند به خدا و نعمتهایش می‌دانم که هرکس برای آنچه می‌گوید، بازخواست خواهد شد».
سپس به جعفر گفت: «درباره آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باید این گونه شعر سرود؛ اما شعری چون شعر تو را باید برای بیچارگان و درماندگان سرود». جعفر انتقاد سید را پذیرفت و بر سر او بوسه زد و گفت: «ای آباهاشم، به خدا سوگند تو سرآمد شاعران هستی و ما پیروان تو هستیم».
نمونه دیگری از این دست، بیتی از شعری است که‌اندکی پیش از ابورمح خزاعی خواندیم:
وانَّ قَتیلَ الطَّفِّ مِن آلِ‌هاشِمٍاذَلَّ رِقابا مِن قُرَیشٍ فَذَلَّتِ
«کشته سرزمین طف از آل‌هاشم موجب شد که قریش به سبب‌ایـن عمـل ذلیـل و خوار شود».
وقتی ابارمح‌ ایـن شـعر را برای فاطمه دختـر‌ امام حسین (علیه‌السّلام) خواند، فاطمـه بـه او گفت: آیا درباره کشته شدن حسین چنین سخن می‌گویی؟ ابـارمح گفت: فدایت گردم چگونه بگویم؟ فاطمـه پاسخ داد: بگو: «اذَلَّ رِقابَ المُسلِمینَ فَذَلَّتِ؛ قتـل کـشته سرزمین طـف از بنی‌هاشـم، همـه مسلمانان را ذلیـل کـرد»؛ یعنی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) باعـث ذلـت هـمـه مسلمانان شـد؛ زیرا آن حضرت نمـاد عزت و سربلندی کل عالم اسلام بود.
جریـان فـوق نـشـان مـی دهـد کـه مرثیـه‌هـای‌ امـام حـسین (علیه‌السّلام) از آغـــاز مصیبت‌نامـه‌هـایی بـی‌مـحتـوا نـبـوده‌انـد؛ بلکه پیـام‌هـای مهـم مـذهبی و اجتماعی دربرداشته‌اند که تاثیراتی عمیق در جامعه بر جای می‌نهـاده‌انـد؛ به ویژه اگر به عمق و گستره تاثیر شعر و جایگاه شاعران در آن روزگار توجه کنیم.


۱. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۱۲۱.    
۲. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، کتاب الاغانی، ج۱۷، ص۲۴.    
۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۲۳۴.    
۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ،ج۱۰، ص۲۳۵.    
۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۶۰.    
۶. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری متمم الصحابه الطبقه الخامسه، ج۱، ص۵۱۴.    
۷. ابومخنف، مسلم، وقعه الطف، ص۲۷۶.    
۸. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۸۸.    
۹. ابن معتز، عبدالله، طبقات الشعراء، ص۲۴۳.    
۱۰. آل درویش، عبدالله، المجالس العاشوریه، ص۶۶۵.    
۱۱. امین عاملی‌، سیدمحسن، اعیان الشّیعه، ج۱۰، ص۱۴۰.    
۱۲. ابن ‌اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج۲، ص۲۴.    
۱۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۱۸۹.    
۱۴. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۱۷.    
۱۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۱۹۰.    
۱۶. شبّر، جواد، ادب الطف او شعراء الحسین، ج۳، ص۹۶.    
۱۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۱۹۱.    
۱۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۱۹۱.    
۱۹. طبری، محمد بن ابی‌القاسم، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص۵۳.    
۲۰. ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، ص۱۱۱.    
۲۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۲۱۴.    
۲۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۲۱۵.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۳۵۰-۳۵۱.






جعبه ابزار