مد (تجوید)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مد، از اصطلاحات بکار رفته در
علم تجوید بوده و در اصطلاح به معنای کشش صوت است
مد، به معنی کشیدن و در اصطلاح
تجوید، کشش صوت است. و سه حرف الف ـ واو ساکن ماقبل
مضموم (ـ و) ـ و یاء ساکن ماقبل
مکسور (ـ ی) را
حروف مد مینامند. این حروف در کلمه «اتونی» جمع است. زیرا در طبیعت این سه حرف امتدادی وجود دارد که در حروف دیگر نیست. و هنگام ادای آنها صدا بدون زحمت کشیده میشود.
قصر: یعنی کوتاه و برخلاف
مد است.
طول و متوسط: حد فاصل میان
مد و قصر میباشد و میزان کشش صدا در هر یک بدین گونه است که:
مد: کشیدن صدا به اندازه چهار یا پنج الف است، و بصورت متعارف به اندازه مدت بستن یا باز کردن ۵ انگشت دست میباشد. و طول و متوسط و قصر، کشیدن صدا به ترتیب به اندازه سه و دو و یک انگشت است. گر چه مقدار
مد را با تعداد
فتحه نیز محاسبه مینمایند.
فایده کشیدن
مد و کشش صوت زیبایی
تلاوت است. چنانکه از
عبدالله بن مسعود که از
اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از
کاتبان وحی است روایت شده که:
المدات دبابیج القرآن (مدها دیباجهای
قرآن هستند.) همانگونه که پارچه ابریشمی را برای زیبایی و آراستگی به تن میکنند،
مد و کشش صوت موجب آرایش و زیبایی
قرائت قرآن است.
البته در میان
قراء در مورد میزان کشش صوت در موارد لازم اختلاف وجود دارد، بعضی به اندازه دو الف، بعضی سه الف و پارهای چهار الف گفتهاند. و تا هفت الف نیز نقل شده است. بهر حال
مد مناسب باعث زیبایی کلام و قرائت میشود.
مد به انواع مختلف تقسیم میشود.
وقتی است که حرف
مد در آخر کلمه و همزه در ابتدای کلمه بعد باشد که در این صورت
مد به اندازه (۱-۲ ـ ۵/۲) الف، کشیده میشود مانند: بما انزل ـ قالوا آمنا ـ فی انفسهم.
چنانکه گفته شد
مد منفصل را قراء به
قصر میخوانند، ولی در برخی موارد مانند: لا اله الا الله ـ لا اله الا هو و امثال آن که سبب لفظی و معنوی جمع است، به لحاظ
تعظیم و
مبالغه در نفی
شریک برای
خدا، به
مد میخوانند و آنرا
مد تعظیم و
مد مبالغه مینامند.
آن است که بعد از حرف
مد، حرف ساکنی واقع شود که سکون آن به سبب
وقف یا
ادغام،
عارض شده باشد. که در این صورت
جایز است به
مد یا متوسط یا قصر (در مورد میزان
مد توضیح داده شد.) خوانده شود.
سبب وقف مانند: الباب ـ یؤمنون ـ نستعین که حرکت حروف آخر آنها هنگام وقف، لفظا حذف و ساکن میشود و الف ـ واو ـ یاء ماقبل آخر کلمات مذکور، حرف
مد، و سکون
عارضی حروف آخر، سبب آن است.
به سبب ادغام مانند: قال لهم ـ سیقول لک، فیه هدی، که فتح لام «قال» برای ادغامنمودن در لام «لهم» لفظا حذف و ساکن میگردد، و الف قال حرف
مد و سکون
عارضی لام، سبب آن است و آن را ادغام کبیر میگویند که قالهم خوانده میشود.
علامت
مد (ـَ) است که بالای حروف مدهای متصل و منفصل و لازم و
عارض گذاشته میشود.
آن است که بعد از حرف
مد، حرف ساکنی قرار گیرد، و آن بر دو نوع است: ۱.
مد لازم مدغم ۲.
مد لازم مظهر مدی که سبب آن سکون لازم مدغم باشد مانند: دابة (جنبنده) یوادون
(دوست میدارند) ـ الحاقة (از نامهای
قیامت) اتحاجونی
(با من
مجادله میکنید).
و مدی که سبب آن
سکون لازم مظهر باشد مانند
حروف مقطعه قرآن (س ـ صـ ق ـ ک ـ ل ـ م ـ ن) که هر کدام یک حرف هستند و به حرف تلفظ میشوند (حرف وسط آنها حرف
مد است) و تمام حروف مذکور
مد لازم مظهر است. توضیح اینکه مثلا حرف «ق» بصورت ظاهر یک حرف است، ولی با سه حرف (قاف) ادا میشود و الف آن حرف
مد و سکون لازم مظهر (فاء) سبب آن است. یا مانند: آلله (آیا خدا) و یا آلذکرین (آیا دو نر) که در اصل االله و االذکرین بوده و «آل» دارای
مد لازم است. همزه دوم به سبب
تخفیف، قلب به الف شده و الف «آل» حرف
مد و سکون لازم مدغم و مظهر «لام» سبب آن است و آن را
مد منقلب نیز میگویند.
آن است که حرف
مد و همزه در یک کلمه واقع شوند، که در این صورت از چهار تا شش حرکت کشیده میشود، مانند: جاء ـ سوء ـ در حروف مقطعه اوائل بعضی از
سورههای قرآن، گرچه آخر آنها همزه وجود دارد (هنگام خواندن اسم حروف)، ولی چون یک حرف است نه یک کلمه،
مد آنها بصورت طبیعی (قصر) و به اندازه یک انگشت یا دو حرکت است.
مقدار
مد (کشیدن) از ۲ حرکت (یک الف) کمتر نبوده، و از ۶ حرکت (سه الف) نیز بیشتر نیست. بنابراین مقدار حرکت انواع
مد عبارت از:
مقدار قصر (دو حرکت)
فوق قصر (سه حرکت)
توسط (چهار حرکت)
فوق توسط (پنج حرکت)
طول (شش حرکت) میباشد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «قرائات از دیدگاه روایات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۲/۱۷.