مخالفت احنف بصری با رفتن امام حسین به عراق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مخالفت احنف بصری با رفتن امام حسین به عراق، از مباحث مرتبط به رفتن
امام حسین (علیهالسلام) به سمت
عراق است.
احنف بصری، از بزرگان
بصره و از
صحابه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از یاران
امام علی (علیهالسّلام) بود.
احنف از جمله کسانی بود که امام حسین (علیهالسّلام) از باب اتمام حجت، به آنها نامه نوشت و خواهان همراهیشان با قیام شد، اما
احنف نپذیرفت و حتی امام را به خویشتنداری فراخواند و از رفتن به
کوفه منع نمود.
ابوبحر
اَحْنَف بْن قِیْس بن معاویة بن حصین تمیمی سعدی بصری اصفهانی، از بزرگان
بصره و از
صحابه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از یاران
امام علی (علیهالسّلام) بود. برخی منابع تاریخی
احنف را از
تابعین و از یاران امیرمؤمنان علی و امام حسن (علیهماالسّلام) دانستهاند.
او در فتح مناطق مختلف
ایران همچون خراسان
، فارس
، اهواز
، نیشابور
بلخ و مرو
و کاشان
در عصر خلفا نقش ویژهای داشته است.
احنف در
جنگ جمل شرکت نکرد و خود را کنار کشید، اما در
جنگ صفین در کنار امام علی (علیهالسّلام) بود و با
معاویه جنگید.
احنف در
جنگ نهروان نیز همراه علی (علیهالسلام) بود
اما بعد از شهادت علی (علیهالسّلام) خود را از مسائل روز کنار کشید.
احنف از جمله کسانی بود که امام حسین (علیهالسّلام) به آنها نامه نوشت و خواهان همراهیشان شد.
اما
احنف نپذیرفت و حتی امام را به خویشتنداری فراخواند.
بنابر نقل تاریخ در نهایت
احنف این دعوت امام را پاسخ مثبت نداد
و در
واقعه کربلا شرکت نکرد. او حتی در جنگ میان
مختار ثقفی و
مصعب بن زبیر، به همراه بصریان به مدد مصعب رفت.
و پس واقعه قیام مختار، همراه مصعب به
کوفه رفت و همانجا بود تا اندکی بعد در ۶۷ ق درگذشت، اما برای خاکسپاری به بصره منتقل گشته و در آنجا
دفن شد.
احنف بصری از جمله کسانی بود که
امام حسین (علیهالسّلام) در
مکه از باب اتمام حجت به آنها نامه نوشت و خواهان همراهیشان با قیام شد.
مضمون نامه امام چنین بود: اما بعد،
خداوند محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از میان مخلوقات خویش برگزید و او را با
نبوت خویش کرامت داد و به پیامبری خویش انتخاب کرد و آنگاه وی را به سوی خویش برد، در حالی که بندگان را
اندرز داده و رسالت خویش را رسانده بود و ما، خاندان و دوستان و جانشینان و وارثان وی بودیم و از همه مردم به مقام و جایگاه او در میان مردم شایستهتر بودیم؛ اما قوم ما این جایگاه را به خود اختصاص داده، ما را کنار زدند و ما (اجبار) رضایت دادیم و تفرقه را خوش نداشتیم و (
صلح و) سلامت را دوست داشتیم؛ در صورتی که میدانستیم. ما به این کار از کسانی که عهده دار آن شدند، شایستهتریم... اینک فرستاده خویش را به همراه این نامه به سوی شما روانه کردم و شما را به
کتاب خدا و
سنت پیامبر او دعوت میکنم؛ زیرا سنت مرده و
بدعت زنده شده است. اگر سخنان مرا گوش دهید و دستور مرا
اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت میکنم.
سلام بر شما و رحمت و برکات خدا.
اما
احنف بصری نه تنها دعوت امام حسین (علیهالسّلام) را نپذیرفت بلکه امام را به خویشتنداری فراخواند و تلویحا کوفیان را افرادی سست عنصر دانست و امام حسین (علیهالسّلام) را از اعتماد به کوفیان برحذر داشت.
در نهایت
احنف بصری این دعوت امام را پاسخ مثبت نداد
و در
واقعه کربلا شرکت نکرد.
•
عن ابی بکر بن عیّاش: کَتَبَ الاَحنَفُ الَی الحُسَینِ (علیهالسّلام) وَبَلَغَهُ انَّهُ عَلَی الخُروجِ: (فَاصْبِرْ اِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ) در کتاب
انساب الاشراف به نقل از
ابوبکر بن عیاش آمده است: وقتی به
اَحنَف خبر رسید که حسین (علیهالسّلام) تصمیم به قیام دارد، به او نوشت: «شکیبا باش که وعده خدا، حق است و آنان که یقین ندارند، تو را به خفّت نکشانند».
•
امَّا الاَحنَفُ، فَاِنَّهُ کَتَبَ الَی الحُسَینِ (علیهالسّلام): امّا بَعدُ: (فَاصْبِرْ اِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ)در کتاب
مثیر الاحزان آمده است: همانا
احنف، به راستی که برای حسین (علیهالسّلام) نوشت: امّا بعد: «پس شکیبا باش که وعده خدا، حقّ است و آنان که
یقین ندارند، تو را به خفّت نکشانند».
• محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۴، ص۴۱۲.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۴۸۳-۴۹۰.