مخاض (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مخاض:
(فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ) مخاض: به فتح ميم، از مادّه
«مخض» (بر وزن شخص) به معنى «
درد زايمان» يا «
درد وضع حمل» است.
به موردی از کاربرد
مخاض در
قرآن، اشاره میشود:
(فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَ كُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا) (
درد زايمان او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند؛ آن قدر ناراحت شد كه گفت: «اى كاش پيش از اين مرده بودم و كاملًا فراموش شده بودم!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه اجائة باب افعال از جاء است چه بگويى جاء به و چه بگويى اجاءه هر دو به معناى او را آورد است، كه در آيه شريفه كنايه از دفع و الجاء است، يعنى
درد زائيدن او را مجبور به آمدن كرد و كلمه مخاض و همچنين طلق به معناى
درد زائيدن است و
(جِذْعِ النَّخْلَةِ) به معناى ساقه درخت
خرما است. كلمه نسى - به فتحه و به كسره نون- بر وزن وتر و وتر،به معناى هر چيز حقير و ناچيزى است كه بايد فراموش شود و معناى آيه اين است كه:
- بعد از آنكه از اهل خود اعتزال جست و به محل دورى آمد-
درد زائيدن او را مجبور نمود و به كنار تنه درخت خرمايى آورد تا در آنجا حمل خود را بزايد- و از اينكه تعبير به تنه درخت كرد نه خود
درخت، فهميده مىشود كه درخت مزبور خشكيده بوده-و از خجالت و شرمش از مردم گفت: اى كاش قبل از اين مرده بودم و نسى يعنى چيزى غير قابل اعتنا بودم كه فراموش مىشدم تا مردم دربارهام حرف نمىزدند، كه به زودى خواهند زد.
اين مادّه در اصل به معنى
اضطراب چيزى است، مانند جنبانيدن دلو در چاه يا تكان دادن ماست يا دوغ در مشک و به همين مناسبت به مشک يا خيک و ظرفى كه ماست را در آن تكان مىدهند تا كرهاش را بگيرند
«ممخضة» گفته مىشود، سپس در معانى ديگر بهطور استعاره و تشبيه به كار رفته است.
آیه مورد بحث در زمينه وضع حمل «
مریم» (سلاماللهعلیها) است كه پس از پايان دوران حمل،
درد سخت
زايمان به او دست داد آنچنانكه او را از آبادى به بيابان كشاند، بيابانى خالى از انسانها و خشک و بىآب و بىپناه، چرا كه وضع مريم يک وضع استثنایى بود و هرگز نمىخواست كسى وضع حمل او را ببيند.
قرآن در اين زمينه مىگويد:
«
درد زاييدن، او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند»
آرى مريم، بدون قابله و دوست و ياور، در بيابانى تنهاى تنها مولود جديد خود را به زمين نهاد. در اين هنگام ناگهان ندايى به گوشش رسيد: غمگين مباش، درست بنگر،
پروردگارت از پايين پاى تو چشمه آب گوارايى جارى ساخته است و نظرى به بالاى سرت بيفكن و ساقه (خشكيده) درخت نخل را تكان ده تا رطب تازه بر تو فروريزد، از اين غذاى لذيذ بخور و از آن
آب گوارا بنوش و چشمت را به اين مولود جديد روشن دار.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات
قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مخاض»، ج۴، ص۲۶۰.