محمد و فراموشی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در
آیات قرآن پیامبر صلیاللهعلیهوآله را از هرگونه فراموشی مصون میداند.
فراموشی بعضى از
قرآن از سوى
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در صورت تعلّق مشيّت
خداوند:
سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى.
مقصود از آيه ۷ اين است كه در صورت تعلّق مشيّت خداوند، پيامبر صلیاللهعلیهوآله بخشى از قرآن را فراموش خواهد نمود.
آگاهی و
علم خداوند به آشكار و نهان، توجيهكننده
مشیّت او درباره فراموشى قرآن با
حفظ آن در
ذهن پيامبر صلیاللهعلیهوآله:
سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى.
ما بهزودی (
قرآن را) بر تو میخوانیم و هرگز فراموش نخواهی کرد؛ مگر آنچه را
خدا بخواهد، که او
آشکار و نهان را میداند.
نسیان در این آیه به معنای آن است که معنا از خاطر برود.
سهو نیز به همین معناست. نقیض آن
ذکر و یادبود است. برخی میگویند: نسیان رفتن معناست و آن از
فعل خدای تعالی است؛ یعنی خدای تعالی به سبب بعضی عوارض نسیان و سهو را عارض میکند.
اکنون تفسیری کوتاه را درباره آیه بیان میکنیم:
جمله «سنقرئک» وَعدهای است از خدای تعالی به پیامبرش به اینکه علم قرآن و
حفظ قرآن را در اختیارش بگذارد؛ به طوری که قرآن را که نازل شده، همواره
حافظ باشد و هرگز دچار نسیان نگردد و همانطوری که نازل شده است، قرائتش کند و ملاک در
تبلیغ رسالت و
وحی به همانطوری که وحی شده، همین است.
در این آیه علاوه بر مصونیت رسول اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از نسیان، مصونیت آن حضرت از
سهو نیز تأکید میشود. نظیر آن در محاورات عرفی است که متشرع و متعبد بگوید: «در
مسجد برای ناپاکان جای نیست، مگر آنکه خودم بخواهم که مقصود این است که تنها من قادرم ناپاکان را راه دهم و من هم جز پاکان احدی را راه نمیدهم و استثنا در آن تأکید مستثنیمنه است، نه تقطیع و اخراج چیزی از آن».
در
تفسیر نمونه پیرامون این آیه آورده است: هنگام
نزول وحی عجله نکن و هرگز نگران فراموش کردن
آیات الهی مباش، آن کس که این
آیات بزرگ را برای
هدایت انسانها بر تو فرستاده است، هم او
حافظ و نگهبان آنها است و نقش این
آیات را در سینه پاک تو ثابت میدارد؛ به طوری که هرگز گرد و غبار سهو و نسیان بر آن نخواهد نشست.
نظیر این نکته، در
آیات دیگر نیز آمده است:
«فَتَعَالَی اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ اَن یُقْضَی اِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا؛
پس بلندمرتبه است خداوندی که سلطان حقاست (پس نسبت به (
تلاوت) قرآن عجله مکن؛ پس از آن که
وحی آن بر شما تمام شود؛ و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون کن».
در جای دیگر آمده است: «لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ• اِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ؛ زبانت را به خاطر عجله برای خواندن آن (قرآن) حرکت مده؛ چراکه جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست».
برای اثبات قدرت خداوند و اینکه هر
خیر و برکتی است از ناحیه اوست، میافزاید: «تو چیزی از
آیات الهی را فراموش نمیکنی.»، مگر آنکه خدا بخواهد که او آشکار و پنهان را میداند.
مفهوم و معنای پنهان این تعبیر این نیست که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چیزی از
آیات الهی را فراموش میکند، اگر چنین باشد، از گفتار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سلب اطمینان خواهد شد؛ بلکه هدف، بیان این حقیقت است که موهبت
حفظ آیات الهی از سوی خداست، و لذا هر لحظه بخواهد، میتواند آن را از پیامبرش بگیرد. به عبارت دیگر، هدف، بیان تفاوت
علم ذاتی خداوند و
علم موهبتی و ظهوری پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
به هر حال این یکی از
معجزات پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است که
آیات و سورههای طولانی را با یک بار تلاوت
جبرئیل به خاطر میسپرد و همیشه به خاطر داشت و چیزی را فراموش نمیکرد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در تلقی، ابلاغ و نگهداری
وحی مصون از
خطا و
نسیان است.
امتیاز اساسی بین
استماع رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از خداوند یا
فرشتگان و بین استماع
انسان عادی از رسول اکرم در این است که:
رسول اکرم در استماع و تلقی و
حفظ وحی
معصوم است؛ یعنی هرگز کاهش و یا افزایش در تلقی او نسبت به وحی الهی راه ندارد؛ بلکه همان را طبق واقع مییابد؛ ولی انسان عادی که مسبوق به برخی از خواطر شیطانی است، ممکن است آن را درست تلقی و
حفظ نکند و در اثر سوء اختیار خود گرفتار کژراهه در ادراک گردد.
تلقی رسول اکرم از خداوند یا فرشتگان به نحو
علم حضوری است؛ ولی تلقی انسان عادی از رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به نحو
علم حصولی است.
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آنچه معصومانه به نحو علم شهودی تلقی کرد، معصومانه
حفظ میکند و از آسیب
نسیان مصون است؛ ولی انسان عادی گذشته از تلقی غیر معصومانه، در مقام ضبط و نگهداری نیز مصون از سهو و نسیان نخواهد بود.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کسی است که قرآن را از مقام «لدن»
گرفت و علمش لدنی است؛ از این جهت
جهل و نسیان در او راه ندارد. فراموشی از ساحت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به دور است؛ زیرا که فرمود: «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَی» پس ممکن نیست؛ و در اثر
عصمت، جهل و نسیان در آن حضرت راه ندارد.
عصمت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) این است که آن حضرت هر چه را که فهمید و از خداوند دریافت داشت، بهدرستی
حفظ و نگهداری میکند، و سهو و نسیان در قلمرو
حفظ او راه ندارد.
چنانکه خدای سبحان درباره شأن ایشان میفرماید: ما قرآن را بر تو قرائت میکنیم و تو اهل نسیان و فراموشی نیستی.
بنابراین آنچه از
تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر
مفسران، در مورد نسیان یا عدم نسیان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به دست میآید، این است که: به دلیل عقلی و نقلی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دارای عصمت است، و در تلقی از وحی و
ابلاغ وحی و در نگهداری و
حفظ آن معصوم و مصون است و
خطا و نسیان در مورد معصوم تصور ندارد؛ چون خداوند در
سوره طه میفرماید: «گفت: علم آن، در کتابی نزد پروردگار من است. پروردگار من نه خطا میکند و نه فراموش مینماید».
پس خداوند از طریق
انبیا و رسولان به غرض خود میرسد و پیامبران حتماً باید در دریافت و ابلاغ و نگهداری وحی الهی معصوم و مصون باشند و این همان بیان و
برهان حکمت است که
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان، ذیل آیه ۲۱۳ از
سوره بقره به آن اشاره کرد...
.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به دلیل عقلی و نقلی معصوم است، و معصوم هم در دریافت وحی و ابلاغ وحی و نگهداری و
حفظ وحی معصوم و مصون است، و هیچگونه خطا و اشتباه و نسیان در او راه ندارد؛ چون علم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) لدنی و شهودی است و در
علم لدنی و شهودی و حضوری نسیان و خطا راه ندارد و آیه مورد بحث هم، دارد همین را بیان میکند؛ و در واقع بیان مژده و
معجزه علمی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است که در
حفظ و نگهداری
آیات و سورههای طولانی دچار نسیان نمیشود و از نسیان مصون است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نسیان پیامبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۰۳. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۲، ص۸۹، برگرفته از مقاله «محمد صلیاللهعلیهوآله فراموشی».