محمد بن علی جرجانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ عَبْدَک، ابواحمد محمد بن علی بن عبدک جرجانی (د بعد از ۳۶۰ق/۹۷۱م)،
متکلم و
محدث شیعی. میباشد.
نسبت عبدکی نیز که به وی داده شده به جهت انتساب وی به نیایش عبدک - که نامش عبدالکریم بوده - میباشد.
تاریخ دقیق ولادت
ابن عبدک دانسته نیست، تنها میدانیم که از
محمد بن داوود اصفهانی (د ۲۹۷ق)، بهره برده است.
ابن عبدک در
جرجان وطن داشته و در همانجا نیز وفات کرده است.
ابن عبدک مدتی نیز در
نیشابور مقیم بوده و در آنجا
حاکم نیشابوری محضر وی را درک کرده است
و نیز میدانیم که
ابن عبدک پیش از ۳۱۴ق.
در عسکر مُکْرَم از
ابوهاشم جُبائی بهره برده است و در مسیر بازگشت، به
اصفهان رفته سپس در
بلخ نزد
ابوالقاسم بلخی (د ۳۱۷ یا ۳۱۹ق) حاضر شده و از مجلس درس وی استفاده کرده است.
بنابر نقل
قاضی عبدالجبار،
ابوالقاسم در برخورد با
ابن عبدک، بسیاری از اشکالاتی را که وی بر گفتارش وارد میکرده، میپذیرفته و از
رأی خود عدول مینموده است. از سوی دیگر چنانکه از نامه ابوالقاسم بلخی به ابوسهل محمد بن عبدالله برمیآید، میتوان دریافت که
ابن عبدک در تحصیل کلام بسیار موفق بوده است. در این نامه ابوالقاسم بلخی از ملاقات با
جوانی،
مشهور به
ابن عبدک سخن گفته و تصریح کرده که کسی را آشناتر از او به زوایا و دقایق
علم کلام ندیده است.
از مجموع آنچه گفته شد، چنین برمیآید که
ابن عبدک با اندیشههای کلامی دو
مکتب معتزلی بصره و
بغداد آشنا بوده است.
از نسبت شیعی که به وی داده شده
و نیز از اینکه
حاکم نیشابوری و به تبع وی برخی رجال شناسان
وی را بزرگ و
رهبر شیعیان در جرجان دانسته و از او با تعبیر «امام اهل التشیع فی عصره» یاد کردهاند، در اینکه وی بر
مذهب تشیع بوده و در میان شیعیان جرجان منزلت خاصی داشته است، شکی نیست، اما اینکه وی به درستی پیرو کدام یک از
فرق شیعه بوده، شناخته نیست. البته از برخی اطلاعاتی که درباره او رسیده، میتوان به بعضی از گرایشهای او پی برد.
نجاشی که
کنیه وی را شاید به جهت داشتن فرزندی به نام جعفر
، ابوجعفر ثبت کرده، تصریح بر
امامی بودن او دارد و ضمن ایکه ازابن عبدک به عنوان
فقیه و
متکلم یاد کرده، او را «جلیل القدر» خوانده است
طوسی نیز در
الفهرست از او نام برده و وی را از بزرگان متکلمان امامیه به شمار آورده است.
با بررسی متن روایات
ابوطالب حسنی - یکی از شاگردان
ابن عبدک - از وی، میتوان احتمال داد که او به برخی افکار
زیدیه تمایل داشته است. از آن میان روایاتی در تأیید
وعید و
منزلة بین المنزلتین و روایت درباره
امام زینالعابدین (ع) که با اعتقادات
امامیه درباره
عصمت امام سازگار نمیباشد، قابل اشاره است.
همچنین نقل دو
حکایت در ستایش
محمد بن زید داعی و
امامت ناصر کبیر ( [[اطروش) توسط
ابن عبدک، نظر وی را نسبت به زیدیه و امامان زیدی نشان میدهد.
جمعبندی مطلب را باید در گفتار
قاضی عبدالجبار جستوجو کرد که میگوید:
ابن عبدک در زمینه امامت دچار خلط بوده و نظر ثابتی نداشته است.
در دیگر مباحث کلامی جز امامت، میتوان گفت وی بیشتر به جانب افکار اعتزالی گرایش داشته است، چنانکه به عنوان نمونه در مسأله وعید که
اعتقاد به آن مخالف با قول
مشهور امامیه بوده
شیخ طوسی او را همچون
ابومنصور صرّام قائل به وعید شمرده است.
از مشایخ
ابن عبدک جز کسانی که پیش از این از آنان یاد شد، میتوان از
محمد بن یزداد جرجانی،
عمران بن موسی بن مجاشع جرجانی، ابوجعفر
محمد بن جعفر موسوی،
اسحاق بن عباس بن اسحاق بن
موسی بن جعفر (ع)،
علی بن یحیی آملی،
محمد بن موسی رصاصی، ابوسعید
عبدالرحمان بن سلیمان نقّاش،
عبدان جوالیقی،
جعفر بن علی جابری نیز نام برد.
از میان کسانی که از وی روایت کردهاند،
ابن بشت خزفی،
ابومنصور حسینی و
بشر بن محمد خطیب میهنی را میتوان نام برد.
از نظر رجالی،
حاکم نیشابوری بدون هیچگونه توثیقی صرفاً
ابن عبدک را به
عقل و کمال و حسن نظر وصف کرده است.
درعین حال
ابن جوزی و به تبع وی
سیوطی وی را متهم دانسته و
حدیث او را از موضوعات شمردهاند، امّا نجاشی
و طوسی
تنها وی را مدح کردهاند، در برخی منابع
بین
ابن عبدک و ابومحمد
ابن عبدک (د ۳۴۷ق) که از فقهای حنفی مذهب بوده
خلط شده و این دو، یکی پنداشته شدهاند.
ابن ابی الوفاء،
ابن عبدک را نیز در شمار حنفیان آورده است.
اگرچه در سده ۴ق/۱۰م
مذهب بیشتر مردم
جرجان، حنفی بوده
و شاید از این رو،
ابن عبدک از برخی از بزرگان حنفی همچون
علی بن موسی قمی استماع حدیث کرده است
، لیکن آنچه از عقاید
ابن عبدک میدانیم، به هیچ وجه حنفی بودن او را ثابت نمیکند، برخی همچون
ابن قیسرانی و
سمعانی جدّ وی را نیز از شاگردان
محمد بن حسن شیبانی دانستهاند، امّا با توجه به تاریخ درگذشت شیبانی (۱۸۹ق) و
ابن عبدک، این مطلب صحیح به نظر نمیرسد. احتمالاً این اشتباه ناشی از خلط میان عبدالکریم جدّ وی و
عبدالکریم بن عبیدالله جرجانی است که
سرخسی و
خوارزمی از او یاد کردهاند.
اگرچه در غالب منابع از آثار او سخنی نرفته، ولی در
فهارس امامیه چند کتاب به وی نسبت داده شده است که امروزه اثری از آنها در دست نیست. این آثار عبارتند از:
۱. تفسیر القرآن، که نجاشی
از آن نام برده، ولی
شیخ طوسی با اینکه آن را به عظمت و بزرگی ستوده، در مقدمه
التبیان آنجا که تفاسیر مختلف را بر میشمارد، از آن یاد نکرده است.
ابن شهر آشوب نیز در معالم
این کتاب را در ۱۰ جزء دانسته، ولی در
متشابه القرآن که در آن از تفاسیر زیادی بهره برده
از آن سخن نگفته است؛
۲. ردیهای بر
باطنیه که
مسعودی از آن یاد کرده و شاید همان الرد علی الاسماعیلیه باشد که طوسی
از آن نام برده است. نکته قابل توجه آن است که گویا این
کتاب و مؤلف آن چندان دارای شهرت بوده که مسعودی در
التنبیه و الاشراف که در ۳۴۵ق/۹۵۶م تألیف آن را به اتمام رسانیده، از آن یاد کرده است؛
۳. الکلام علی الفرقة المثبتة لرؤیةالله تعالی؛
۴. مطالع الهدایة.
(۱)
ابن ابی الوفاء، عبدالقادر، الجواهر المضیئة، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
(۲)
ابن جوزی، عبدالرحمان، الموضوعات، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، قاهره، ۱۳۸۶ق.
(۳)
ابن شهر آشوب، محمد، منشابه القرآن و مختلفه، تهران، ۱۳۲۸ق.
(۴)
ابن شهر آشوب، محمد، معالم العلماء، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
(۵)
ابن شهر آشوب، محمد،، مناقب آل
ابی طالب، قم، چاپخانه علمیه.
(۶)
ابن قطلوبغا، قاسم، تاج التراجم، بغداد، ۱۹۶۲م.
(۷)
ابن قیسرانی، محمد، الانساب المتفقة، به کوشش دیونگ، لیدن، ۱۸۶۵م.
(۸)
ابن کرامه حشمی، محسّن، «جلاء الابصار»، اخبار ائمة الزیدیة، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۹)
ابن مرتضی، احمد، باب ذکر المعتزله من کتاب المنیة و الامل، به کوشش آرنولد، حیدرآباد دکن، ۱۳۱۶ق.
(۱۰)
ابن ندیم، الفهرست.
(۱۱)
ابن نقطه، محمد، استدراک، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۱۲) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، دارالقلم.
(۱۳) ابوطالب حسنی، یحیی، «الافادة فی تاریخ الائمة السادة»، اخبار الائمة الزیدیة، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۱۴) ابوطالب حسنی، یحیی، تیسیر المطالب، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۱۵) تنوخی، محسّن، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالجی، بیروت، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م.
(۱۶) حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
(۱۷) خلیفه نیشابوری، احمد، تلخیص تاریخ نیشابور حاکم، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۱۸) خوارزمی، محمد، جامع مسانید الامام الاعظیم، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۲ق.
(۱۹) سرخسی، شمسالدین، المبسوط، قاهره، مطبعةالسعادة.
(۲۰) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
(۲۱) سهمی، حمزه، تاریخ جرجان، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
(۲۲) سید مرتضی، علی، «جوابات المسائل الرازیة»، رسائل الشریف المرتضی، به کوشش احمد حسینی و مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۵ق.
(۲۳) سیوطی، اللالی المصنوعة، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۲۴) صمیری، حسین، اخبار
ابی حنیفه و اصحابه، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۲۵) طوسی، محمد، التبیان فی تقسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۲۶) طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
(۲۷) غزّی، تقیالدین، الطبقات السنیه، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۲۸) فارسی، عبدالغافر، تاریخ نیسابور (انتخاب صریفینی)، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق.
(۲۹) قاضی عبدالجبار بن احمد، «طبقات المعتزله»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فؤاد سید، تونس/الجزائر، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۲۹) مسعودی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۳م.
(۳۰) مفید، محمد، اوائل المقالات، به کوشش زنجانی و چرندابی، تبریز، ۱۳۷۱ق.
(۳۱) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۳۲) نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق حسن انصاری.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن عبدک»، ج۴، ص۱۴۸۱.