محمد بن حسن ختلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خُتَّلی، ابوالفضل محمدبن حسن، از
صوفیان قرن چهارم و پنجم در
ماوراءالنهر و
مرشد علی بن عثمان هجویری است.
شهرت وی به ختلی به سبب انتساب او به ختل یا ختلان (ناحیهای در شمال خراسان، میان وخشاب و
جیحون ) است.
تاریخ ولادت وی دانسته نیست، ولی اگر سال ۴۵۳ق را که سرور لاهوری برای وفات او ذکر کرده است
بپذیریم، تاریخ
تولد وی را میتوان بهطور تقریب در اواسط نیمه دوم سده ۴ق دانست زیرا هجویری از
عزلت ۶۰ ساله و عمر طولانی ابوالفضل سخن گفته است
و بیتردید وی هنگام عزلتگزینی باید مراحل ابتدایی عمر را پشتسرنهاده و مدتی را نیز به
سیر و سلوک گذرانده باشد. به گفته هجویری، ابوالفضل در
شام در کوه لکام نزدیک
حلب ۶۰ سال در
زهد و
انزوا به سر برده
و سرانجام در دهکدهای به نام بیتالجن، میان بانیاس (بانیار) و
دمشق درگذشته است. باآنکه هجویری هنگام وفات بر بالین او بوده و واپسین
وصیت ها و اندرزهای او را شنیده است،
هیچگونه اشارهای به تاریخ وفات وی نمیکند.
سرور لاهوری ماده تاریخی را که حاکی از وفات ابوالفضل در ۴۵۳ق بوده در حاشیه نسخه کهنی از
نفحات الانس جامی دیده و آنرا در
کتاب خود آورده است،
اما عبدالرشید وفات او را از قول
ذهبی در ۴۶۰ق نوشته است.
اطلاعات درباره ختلی بیشتر منحصر به مطالبی است که هجویری در کشف المحجوب نوشته است. از تاریخ تولد و زادگاه وی اطلاعی در دست نیست.
از زندگی و تحصیلات ابوالفضل اطلاع چندانی دردست نیست. به گفته هجویری: وی «عالم بود به علم
تفسیر و
روایات ».
به نظر میرسد که او پس از پایان تحصیلات مقدماتی و ورود به جرگه
صوفیه ، رهسپار دیار شام شده باشد و احتمالاً در همین اوقات بوده که در
بغداد به درک محضر
حصری نایل آمد و وی را به عنوان پیرخویش برگزیده است.
ختلی پس از تحصیلات مقدماتی به
بغداد سفر کرد و در آنجا مرید ابوالحسن علی بن ابراهیم حصری «متوفی ۳۷۱» شد، سپس به
شام رفت و حدود شصت سال در جبل لُکام «واقع در شام» در
زهد و انزوا به سر برد،
و چون بیشتر
عمر خود را در شام گذراند به او ابوالفضل شامی نیز گفته اند.
ختلی سفرهای بسیاری کرد. در هشتاد سالگی به قصد دیدار ابوسعید ابوالخیر «متوفی ۴۴۰» به میهنه رفت، اما ابوسعید درگذشته بود و او توانست فرزندان وی را ببیند و درباره حفظ حرمت بقعه شیخ به آنان سفارش کند.
ظاهرآ در همین سفر، هجویری مرید ختلی شد و با او به
آذربایجان و شام رفت.
ابوالفضل را از معاصران ابوعمر و قزوینی و ابوالحسن سالبه دانستهاند،
اما به مصاحبت وی با آنان اشارهای نشده است.
هجویری و به تبع وی
جامی و
سرور لاهوری ،
کراماتی را به وی نسبت دادهاند که حاکی از
اعتقاد عامه مردم نسبت به اوست. وی به آداب ظاهری
طریقت بیاعتنا بوده و به گفته هجویری مدت ۵۶ سال با یک جامه به سر برده است.
ابوالفضل در طریقت،
جنیدی مذهب و به بیان دیگر پیرو
مکتب «
صحو » بود.
وی
سکر را «بازی گاه کودکان» و
صحو را «فناگاه مردان» میدانست. بیتردید به سبب پیروی از
مکتب صحو بود که
سماع را «زاد المضطرین» و واصلان را مستغنی از سماع میپنداشت.
از وی سخنان دیگری نیز درباره
قبض و بسط ،
انس و
هیبت و موضوعات دیگر عرفانی برجای مانده که در
کتب تذکره و
طبقات صوفیه آمده است.
ختلی از اقران
ابوعمرو قزوینی «متوفی ۴۴۲» و
ابوالحسن سالبه «متوفی ۴۱۵» به شمار میرفت.
غیر از هجویری، حسین زنجانی نیز از شاگردان ختلی بود. ختلی در زمان
حکومت مسعود غزنوی، حسین زنجانی را، احتمالا برای
تبلیغ، به پنجاب فرستاد.
ختلی پس از عمری طولانی، در حالی که هجویری بر بالین او بود، در بیت الجن «دهی میان بانیاس و
دمشق» درگذشت.
تاریخ دقیق وفات او معلوم نیست. غلام سرور لاهوری
درگذشت او را، با توجه به حاشیه یکی از نسخه های نفحات الانس جامی، ۴۵۳ ذکر کرده است. در دائرةالمعارف ایرانیکا
این تاریخ نامحتمل دانسته شده است. به گفته
ذهبی، ختلی در ۴۶۰ درگذشت.
ختلی در
تفسیر و
روایت عالم بود و به ویژه از حبیب راعی «متوفی قرن دوم؟» روایات بسیار داشت.
او در
تصوف از
جنید بغدادی پیروی میکرد،
و شاید به همین سبب با سکر میانهای نداشت و آن را محل بازی کودکان و
صحو را فناگاه مردان میدانست.
وی سماع را نیز «زادالمضطرّین» میشمرد و معتقد بود هر که به حق واصل شود از سماع مستغنی است.
ختلی گرچه صوفی بود،
لباس و رسوم
صوفیه را نداشت و از «اهل رسم» سخت انتقاد میکرد،
تا جایی که هجویری
گفته است کسی را مخالف تر و شدیداللحن تر از او نسبت به این امور ندیده ام. از ختلی درباره موضوعاتی مثل انس و هیبت و قبض و بسط نیز سخنانی نقل شده است.
(۱)عبدالرحمان بن احمد جامى، نفحات الانس، چاپ محمود عابدى، تهران ۱۳۸۶ش؛
(۲) عبدالرشيد، داتا گنجبخش: زندگينامه و تعاليم شيخ ابوالحسن على بن عثمان هجويرى جلابى غزنوى، ترجمه احمد سميعى، تهران ۱۳۴۹ش؛
(۳) غلام سرور لاهورى، خزينةالاصفيا، چاپ سنگى كانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴؛
(۴) محمدبن منوّر، اسرارالتوحيد فى مقامات الشيخ ابىسعيد، چاپ محمدرضا شفيعى كدكنى، تهران ۱۳۶۶ش؛
(۵) على بن عثمان هجويرى، كشف المحجوب، چاپ محمود عابدى، تهران ۱۳۸۳ش؛
(۶) EIr., s.v. "Abu'l-Fazl Kottali" (by H. Algar).
(۷) Saiyid Athar Abbas Rizvi, A history of Sufism in India, New Delhi ۱۹۷۸-۱۹۸۳.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالفضل ختلی»، ج۶، ص۲۴۶۱. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن حسن ختلی»، شماره۶۹۱۹.