محمد بن جمالالدین خلوتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جمال خلوتی،
صوفی، مفسر،
محدّث و
شاعر عثمانی، بنیانگذار شاخه
جمالیه طریقت خلوتیه و نخستین شیخ برجسته خلوتی در
استانبول در
قرن نهم می باشد.
نام کامل وی، ابوالفیوضات محمد بن حمیدالدین بن محمود بن محمدبن جمالالدین آقسرایی، معروف به محمد جمالی و چلبی خلیفه است.
جمال خلوتی، از طرف پدر،
قرهمانی الاصل بود.
تاریخ تولد وی معلوم نیست.
محل تولدش را آقسرای یا آماسیه نوشتهاند.
جمال خلوتی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در زادگاهش، به استانبول رفت و در آنجا، ضمن تحصیل
علوم دینی، به
تصوف رو آورد.
ابتدا نزد یکی از مشایخ شاخه
زینیه (منتسب به
زینالدین حافی/ خوافی، متوفی ۸۳۸) طریقت خلوتیه، به نام
عبداللّه قَسْطَمونی (متوفی پیش از ۸۸۶) معروف به حاجی خلیفه، مراحل سلوک را پشت سر گذاشت، سپس به خدمت یکی از مریدان
علاءالدین خلوتی (متوفی ۸۶۶)، به نام
عبداللّه قرهمانی، در آمد و پس از درگذشت وی، رهسپار توقات شد و مرید شیخ
طاهرزادهاُمّی گشت، سپس مرید
بهاءالدین اَرْزَنجانی(متوفی ۸۶۹) شد و پس از اخذ خلافت از وی، به آماسیه رفت و در آنجا به ارشاد پرداخت.
آشنایی دیرین
سلطان
بایزید دوم با جمال خلوتی و ارادت یکی از وزرای
بایزید به نام
قوجهمصطفی پاشا به وی، موجب شد که پس از جلوس
بایزید دوم بر تخت
سلطنت، شیخ جمال به استانبول دعوت شود.شیخ جمال به آنجا رفت و نُه سال مسندنشین
خانقاهِ («تکّه» / «تکیه») قوجه مصطفی پاشا در محلهای در استانبول شد که امروز نیز به همان نام
خوانده میشود.خود
سلطان نیز دو بار برای طلب دعای خیر، نزد شیخ رفت.
سلطان در واقعه شیوع
بیماریطاعون، از شیخ جمال خواست که برای دفع بیماری از استانبول به
سفر حج برود و
دعا کند.شیخ همراه چهل تن از مریدانش به سوی
حجاز حرکت کرد، ولی در محله
حِساءِ تبوک، در نزدیکی
دمشق، درگذشت.گفتهاند مقارن همان ایام، از شیوع بیماری در
قسطنطنیه (استانبول) کاسته شد.
وی را، بر طبق وصیتش، کنار مسیر حاجیان در همان حوالی دفن کردند.
در باره
سال وفات وی اختلاف نظر هست
اما، بیشتر منابع سال ۸۹۹ را ذکر کردهاند.
جمال خلوتی، مفسر
قرآن، محدّث و
شاعر نیز بود و به همین سبب در مدت کوتاهی، از مشایخ مشهور استانبول گشت.
وی از جمله صوفیانی بود که بیشترین آثار را از خود به جا گذاشتهاند و از این رو، حوزه تأثیرات صوفیانه او به طریقت خلوتیه محدود نمیشود، بلکه با آثار خود در شناساندن تصوف و فرهنگ طریقتها تأثیر بسیار به جا گذاشته است.
وی تقریباً بیست اثر دارد که همه آنها به
عربی است، برخی از آنها عبارتاند از: کتابالنوریة (تفسیر آیهالکرسی)؛ رسالة الکوثریة (تفسیر آخرین آیات سوره حشر مطابق با اطوار سبعه)؛ رسالة الاسلامیة (شرح برخی از ابیات فریدالدین عطار)؛ انوارالقلوب لطالبی رؤیة المحجوب (تفسیر آیات ۷۰ـ۷۳
سوره اسراء)؛ مقالة التوثیقیة و رسالة التوحیدیة (شرح یکی از ابیات ملای جامی درباره «کلمه توحید»)؛ شرح الاربعین حدیثاً قدسیاً (شرح چهل
حدیث قدسی)؛ تأویلات اربعین حدیثاً (تفسیر و شرح چهلحدیث در باب
زهد و
تقوا)؛ سراجالقلوب (بررسی برخی از اصطلاحات صوفیانه در ۴۱ باب)؛ و دیوانچه.
طریقت جمالیه یکی از چهار شاخه اصلی طریقت خلوتیه (در کنار
روشنیه،
احمدیه و
شمسیه) با آداب و آیینهایی مشابه بود که زیرشاخههای آن به ترتیب،
سنبلیه یا
سِنانیه (منتسب به
یوسف سنبل سنان، متوفی ۹۳۶)،
شعبانیه(منتسب به
شعبان ولی، متوفی ۹۷۶)،
اَصّالیه (منتسب به
احمد اصّالی، متوفی ۱۰۴۸) و
بخشیه بودند و چهار زیرشاخه از مجموع حدود چهل تا پنجاه زیرشاخه طریقت خلوتیه در
آسیای صغیر (آناطولی) را تشکیل میدادند.
از این میان، شعبانیه بیشترین انشعابات را داشته
و طریقت جمالیه در واقع، به واسطه شعبانیه تا امروز در آناطولی ادامه یافته است.
جمالیه، همچنین به واسطه
طریقت بکریه،
از زیرشاخههای
طریقت شعبانیه، در شمال افریقا و
سوریه و
حجاز گسترش یافت.
(۱) محمدطاهر بروسهلی، عثمانلی مؤلفلری، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.
(۲) محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول ۱۳۰۸ـ ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
(۳) احمد بن مصطفی طاشکوپریزاده، الشقائق النعمانیة فی علماءالدولة العثمانیة، چاپ احمد صبحیفرات، استانبول ۱۴۰۵.
(۴) محمد بن یحیی عطائی، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، ۱۹۸۹.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جمال خلوتی»، شماره۴۸۳۴.