محمد بن احمد طاهری بیغمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیغَمی، محمد بن احمد طاهری (یا طامری)، مشهور به
بیغمی از قصهپردازان و راویان
سدۀ ۹ق/۱۵م میباشد. از زندگی، سال تولد و وفات وی اطلاعی در دست نیست. تنها مأخذ موجود دربارۀ
بیغمی، روایت مشهورِ او از داستان
داراب
نامه است.
از متن
داراب
نامه چنین مستفاد میشود که
بیغمی، داستان مذکور را به سنت راویان قصص از حفظ داشته،
و در حضور گروهی آن را نقل میکرده است
و در این میان، کاتبی به نام محمود دفترخوان روایت استاد خود،
بیغمی را میشنیده، و کتابت میکرده است.
تنها نسخۀ موجود از
داراب
نامه به تحریر همین محمود دفترخوان است که به تصریح خود او در ۸۸۷ق/۱۴۸۲م کتابت شده است.
در نتیجه، زمان حیات
بیغمی و کاتب نامبرده، نیمۀ دوم سدۀ ۹ق است.
به نظر میرسد این سخن که
بیغمی در سدۀ ۸ق میزیسته،
با توجه به اینکه فقط مستند به
داراب
نامۀ موجود است، صحیح نیست.
بیغمی ضمن نقل
داراب
نامه، در چند جا به نام و
نسب خود با اندک اختلاف اشاره، و تصریح کرده است که هدف او از روایت و تدوین این داستان ماندگاری نامش در میان اهل سخن بوده است.
تنها نسخۀ منحصر به فرد این کتاب در کتابخانۀ رِوان
ترکیه (شم ۱۵۱۷) موجود است. میکروفیلم این نسخه نیز در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه
تهران نگهداری میشود که در فهرست میکروفیلمها به اشتباه به طرسوسی نسبت داده شده است.
صفا با توجه به ترجمۀ عربی این کتاب تحت عنوان قصۀ فیروزشاه ابن الملک
داراب که نخستین بار در ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م در
مصر به طبع رسیده است و همچنین ناتمام ماندن قصه در متن فارسی، نتیجه میگیرد که نسخۀ فارسی
داراب
نامه نیز میباید حداقل در ۴ مجلد بوده باشد (که جلد اول آن توسط نامبرده در دو مجلد منتشر گردیده است) و با توجه به اینکه جلد سوم کتاب نیز در کتابخانۀ دانشگاه اوپسالا یافت شده، لاجرم باید نتیجه گرفت که جلدهای دوم و چهارم این اثر نفیس هنوز مفقود است.
ترجمهای هم از این داستان به
زبان ترکی با عنوان قصۀ فیروزشاه در دست است که توسط صالح بن جلال برای سلطان سلیمخان صورت گرفته است.
نسخ متعدد دیگری با عنوان
داراب
نامه در کتابخانههای
هند،
ایران و
اروپا نیز موجود است
که نباید با
داراب
نامۀ بیغمی اشتباه شود، زیرا قبل از کتاب مذکور تحریر شده، و از داستانگزاری به نام طرسوسی است
مهمترین تفاوت میان دو اثر مذکور این است که
داراب
نامۀ طرسوسی مطابق نامش، داستان
داراب، پادشاه کیانی است، حال آنکه
داراب
نامۀ بیغمی برخلاف عنوانش، شرح ماجراهای فیروزشاه، پسر
داراب است.
قهرمان اصلی
داراب
نامۀ بیغمی فیروزشاه، پسر
داراب است؛ یعنی عمدۀ داستان، شرح ماجراجوییهای فیروزشاه است و از
داراب بسیار کمسخن به میان آمده است؛ ازاینرو، عنوان «قصۀ فیروزشاه» یا «فیروزنامه» بر این داستان مناسبتر مینماید و ظاهراً انتخاب نام
داراب
نامه برای این کتاب به این علت است که در
ادبیات پهلوی و بعد از
اسلام، قصههای مربوط به
داراب، پدر دارای دارایان، آخرین پادشاه داستانی کیانی، مشهور و رایج بوده است.
داراب
نامه دارای تمام ویژگیهای نوع ادبی «رمانس» است (دربارۀ ویژگیهای رمانس، رجوع کنید به این آدرس؛
) بنابراین میتوان آن را «رمانس فیروزشاه» نامید، به این دلیلها: ۱. ماجراهای حماسی آن حول محور
عشق است؛ عشق فیروزشاه به عینالحیات، دختر شاه
یمن. ۲. داستانی است مشحون از حوادث هیجانانگیز، جادو و وقایع خارقالعاده. ۳. عیاران و فتیان در ماجراهای مختلف، حضور چشمگیری دارند. ۴. سراسر داستان، سرگرم کننده و شاد است و شکست و ناکامی در آن وجود ندارد؛ چنانکه فیروزشاه سرانجام، به وصال محبوبۀ خود، عینالحیات میرسد.
نثر کتاب به دلیل روایت قصه در حضور جمع، سبکی روان، ساده و نزدیک به زبان محاوره است و با سبک رسمی نویسندگان سدۀ ۹ق (که نثری متکلف و آکنده از واژههای عربی است) تفاوتی آشکار دارد. فراوانی مفردات، ترکیبات و تعبیرات فارسی در
داراب
نامه به حدی است که میتوان آن را منبعی ارزشمند در تحقیقات لغوی، دستوری و زبانشناسانه در زمینۀ فارسی دری به شمار آورد. در جای جای کتاب بسته به مناسبتها، ابیاتی از شاهنامۀ فردوسی، خمسۀ نظامی، غزلیات معروف شاعران قدیم تا غزلهایی از
سعدی،
اوحدی و
حافظ آمده است که در کار تصحیح متون یاد شده، خالی از فایده نیست. این کتاب همچنین برای تحقیق دربارۀ تاریخ اجتماعی ـ فرهنگی ایران مأخذی بسیار سودمند محسوب میشود.
(۱)
بیغمی محمد،
داراب
نامه، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۳۹-۱۳۴۱ش.
(۲) دفترخوان محمود، خاتمۀ کتاب (نک: هم،
بیغمی).
(۳) شمیسا سیروس، انواع ادبی، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۴) صفا ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۵) صفا ذبیحالله، مقدمه بر
داراب
نامۀ طرسوسی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۶) صفا ذبیحالله، مقدمه و تعلیقات بر
داراب
نامه (نک: هم،
بیغمی).
(۷) مرکزی، میکروفیلمها.
(۸) Iranica.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیغمی»، شماره۵۳۹۳.