• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَحْسُور (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَحْسُور: (مَلُوماً مَحْسُوراً)
«مَحْسُور» از مادّه‌ «حسر» (بر وزن قصر) در اصل، معناى كنار زدن لباس و برهنه ساختن قسمت زير آن است، به همين جهت‌ «حاسر» به جنگجوئى مى‌گويند كه زره در تن و كلاه‌خود بر سر نداشته باشد. به حيواناتى كه بر اثر كثرت راه رفتن خسته و وامانده مى‌شوند، كلمه‌ «حسير» و «حاسر» اطلاق شده است، گويى تمام گوشت تن آن‌ها يا قدرت و نيرويشان كنار مى‌رود و برهنه مى‌شوند. بعداً اين مفهوم، توسعه يافته، به هر شخص خسته و وامانده كه از رسيدن به مقصد عاجز است «مَحْسُور»،«حسير» يا «حاسر» گفته مى‌شود.
«حسرت» به معناى غم و اندوه نيز از همين ماده گرفته شده؛ چرا كه اين حالت، معمولًا در مواقعى به انسان دست مى‌دهد كه نيروى جبران مشكلات و شكست‌ها را از دست داده، گويى از توانايى و قدرت برهنه شده است.



(وَ لاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَ لاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا)
(هرگز دستت رابرگردنت بسته مگذار، و ترک انفاق و بخشش منما و بيش از حدّ نيز دست خود را مگشاى، كه مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: جمله (فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً) فرع جمله‌ (وَ لا تَبْسُطْها ...) است، و كلمه محسورا از ماده حسر است كه به معناى انقطاع و يا عريان شدن است و در اين آيه اين معنا را مى‌رساند كه دست خويش تا به آخر مگشاى و بيش از حد دست و دلباز نباش كه ممكن است روزى زانوى غم بغل كرده و دستت از همه جا بريده شود و ديگر نتوانى خود را در اجتماع ظاهر ساخته و با مردم معاشرت كنى.
بعضى‌ گفته‌اند كه جمله‌ (فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً) متفرع است بر هر دو جمله (وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ ...) و (وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ) نه تنها به جمله آخرى‌ (وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ) و معنايش اين است كه اگر از خرج كردن خوددارى كنى و بخل بورزى سرانجام ملامت و مذمت شده و در گوشه‌اى خواهى نشست، و اگر زياده روى كنى حسرت خورده و مغموم و پشيمان خواهى شد.
اشكال اين حرف اين است كه معلوم نيست جمله‌ (وَ لا تَبْسُطْها ...) در مقام نهى از تبذير و اسراف باشد، و حتى معلوم نيست دادن تمامى اموال در راه خدا اسراف باشد، هر چند كه با همين آيه از آن نهى شده باشد، زيرا قبلا هم گفتيم كه در مفهوم تبذير ، افساد نهفته است و اسراف در راه خدا افساد نيست، و معنى ندارد كه چنين عملى كه نه خودش فاسد مى‌شود و نه چيزى را فاسد مى‌كند حسرت و اندوه در پى داشته باشد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. إسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۳۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۲۶۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۹.    
۵. إسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۸۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۱۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۸۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۲۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۳۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «مَحْسُور»، ص۵۰۹.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره اسراء | لغات قرآن




جعبه ابزار