مُتَجاوِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُتَجاوِر: (وَ فِى الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجاوِراتٌ) «مُتَجاوِر» از مادّه «
جار» به معناى همسايه و نزديک است،
ولى هنگامى كه مىفرمايد:
(قِطْعٌ مُتَجاوِرات) مفهومش اين است كه قطعههاى مختلفى هستند كه در كنار هم قرار دارند و گرنه اگر همه آنها يكسان بودند، تعبير
«قطعههاى مجاور» معنا نداشت.
(وَ فِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَ جَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَ غَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) (و در روى زمين، قطعات متفاوتى در كنار هم وجود دارد و باغهايى از انگور و زراعت و نخلها و درختان ميوه گوناگون كه گاه بر يک پايه مىرويند و گاه بر دو پايه و عجب آن كه همه آنها از يک آب سيراب مىشوند و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مىدهيم، در اينها نشانههايى است براى گروهى كه مىانديشند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: فرق ميان دو
حجت و دليل، يعنى حجت
(وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ ...) (و حجتوَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ ...) اين است كه اولى توحيد ربوبيت را از وحدتى كه در كثرت مشاهده مىشود و ارتباط و اتصالى كه در تدبير همه موجودات عالم با همه كثرتش ديده مىشود اثبات مینمايد و مىرساند كه مدبر آن يكى است. ولى دومى به عكس اولى اين مدعا را از طريق كثرت خواص و آثار در موجوداتى كه در شرايط واحدى قرار دارند اثبات مىكند و مىرساند كه اختلاف آثار و خواص موجودات با اينكه اصل همه يكى است خود كاشف از وجود مبدئى است كه اين آثار و خواص مختلف و متفرق را افاضه مىكند و خود امرى است ماوراى طبايع اين موجودات و سببى است فوق اين اسباب كه گفتيم اصلشان واحد است و او رب همه است و ربى غير او نيست.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُتَجاوِر»، ص۴۹۹.