متاع حیات دنیا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
متاع حیات دنیا:
(مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا) متاع حیات دنیا: واژه
«متاع» به چيزى گفته مىشود كه
انسان از آن بهرهمند شود.
«حيات دنيا» به معنى «زندگى پايين و پست» است.
در حقيقت، جمله
«حيات دنيا» (زندگى پايين) اشاره به سير تكاملى
حیات و زندگى است كه زندگى اين جهان، نخستين مرحله آن محسوب مىشود.
به موردی از کاربرد
متاع حیات دنیا در
قرآن، اشاره میشود:
(زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الأَنْعَامِ وَ الْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ اللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ) (محبّت امور مادى، از قبيل زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛ ولى اينها وسايل گذران زندگى
دنیا است و هدف نهايى نمىباشد و سرانجام نيک و زندگى والا و جاويدان، نزد خداست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى اين شهواتى كه شمرديم امورى است كه در زندگى دنيا (يعنى نزديكترين زندگى براى
انسان نسبت به جهان آخرت) وسيله
اقامه حيات است و زندگى دنيا (نزديکتر) و همچنين متاع و وسيله اقامه آن امرى است فانى و از بين رفتنى، نه خود دنيا مىماند و نه متاع آن، نه آن عاقبتى باقى و صالح دارد و نه اين، آن زندگى كه بقا دارد و شايسته است كه آن را زندگى بناميم، زندگى
آخرت است كه نزد
خدا است.
در
آیات مختلف قرآن، گاه زندگى دنيا توصيف به «لعب و لهو» شده، مانند
(وَ مَا اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا إِلاّٰ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ...)«زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست...»
گاه توصيف به «لعب و لهو،
زينت، تفاخر و تكاثر» شده، مانند:
(اِعْلَمُوا أَنَّمَا اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفٰاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكٰاثُرٌ فِي اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَوْلاٰدِ...)«بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّلپرستى و تفاخر در ميان شما و افزونطلبى در اموال و فرزندان است...»
گاه از آن به «
متاع غرور» تعبير شده (
آل عمران/ ۱۸۵)
، و گاه به عنوان «
متاع قلیل»، مانند
(... قُلْ مَتٰاعُ اَلدُّنْيٰا قَلِيلٌ...) «بگو كه زندگى دنيا متاعى اندک است»
و گاه به عنوان امرى عارضى و ظاهرى و زودگذر (
نساء/ ۹۴)
از مجموعه اين تعبيرات و تعبيرهاى ديگر قرآن بخوبى ديدگاه اسلام در مورد زندگى مادى و مواهب آن روشن مىشود كه براى آن ارزشى ناچيز قايل است و تمايل و دلبستگى به آن را ناشى از حركتهاى بىهدف (لعب)، هدفهاى سرگرمكننده (لهو)، تجملپرستى (
زينة)،
حب مقام و رياست، برترىجويى (تفاخر)، حرص، آز و افزونطلبى (تكاثر) مىشمرد و عشق به آن را سرچشمه انواع مظالم و گناهان مىداند.
امّا اگر اين مواهب مادى تغيير جهت دهند و نردبانى براى رسيدن به اهداف الهى گردند، سرمايههايى مىشوند كه خدا آنها را از
مؤمنان مىخرد و بهشت جاويدان و سعادت ابدى به آنها مىبخشد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «متاع حیات دنیا»، ج۴، ص۲۴۳.