مالکیت زمین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله
آیات مرتبط با
مالکیت زمین معرفی میشوند.
مالكيّت حقيقى بر
زمین، از آنِ
خداوند:
۱. «... أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ ... وَ
الْأَرْضِ ..؛
... حكومت آسمانها و زمين، تنها از آن خداست؟! ....»
۲. «... وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
... و ميراث آسمانها و زمين، از آن خداست....»
۳. «وَ لِلَّهِ مُلْكُ ... وَ
الْأَرْضِ ...؛
و حكومت و مالكيت ... و زمين، از آن خداست....»
۴. «... قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ
أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها ...؛
... آنها (
فرشتگان) گفتند: «مگر زمين خدا، پهناور نبود كه
مهاجرت كنيد؟!....»
۵. «... وَ لِلَّهِ مُلْكُ ... وَ
الْأَرْضِ ...؛
... حكومت ... و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست....»
۶. «... أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
... حكومت و مالكيت آسمانها و زمين تنها از آن خداست؟!....»
۷. «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ وَ ما فِيهِنَ ...؛
حكومت و مالكيت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، تنها از آن خداست....»
۸. «... إِنَّ
الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ ...؛
... كه زمين از آن خداست، و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد، واگذار مىكند....»
۹. «... الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
... آن كس كه حكومت آسمانها و زمين، از آن اوست....»
۱۰. «إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
حكومت و مالكيت آسمانها و زمين تنها از آنِ خداست....»
۱۱. «إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ
الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها ...؛
ما، زمين و تمام كسانى را كه روى آن هستند، به ارث مىبريم....»
۱۲. «رَبُّ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما ...؛
اوست پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد....»
۱۳. «قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَ ...؛
گفت: بلكه حق آوردهام پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را آفريده....»
۱۴. «قُلْ لِمَنِ
الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ • سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛
بگو: زمين و كسانى كه در آن هستند از آن كيست، اگر شما مىدانيد؟! بزودى مىگويند: (همه) از آنِ خداست. بگو: آيا متذكّر نمىشويد؟!»
۱۵. «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
ومالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آن خداست....»
۱۶. «الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
خداوندى كه حكومت آسمانها و زمين از آنِ اوست....»
۱۷. «أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما ...؛
يا اينكه حكومت آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آن آنهاست؟!....»
۱۸. «... لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
... مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آنِ اوست....»
۱۹. «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آن خداست....»
۲۰. «... لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما ...؛
... حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است از آن اوست....»
۲۱. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ... • لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ .... • ... وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آنِ اوست ... مالكيّت و حاكميت آسمانها و زمين از آنِ اوست ... در حالى كه ميراث آسمانها و زمين همه از آنِ خداست....»
۲۲. «الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضِ ...؛
همان كسى كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست....»
زمينهاى موات يا متروك، از مصاديق
انفال و مالكيّت آنها از آنِ
پیامبر صلیاللهعلیهوآله و
حکومت اسلامی:
«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ ...؛
از تو درباره انفال (
غنایم، و اموال بدون مالك) سؤال مىكنند؛ بگو: انفال مخصوص خدا و پيامبر است....»
با توجّه به حديثى از
امام باقر و
امام صادق عليهماالسلام زمينهاى متروك و بدون مالك يا موات از موارد انفال شمرده شدهاند.
در احاديث ديگرى، زمينهاى زير از انفال شمرده شده: ۱. زمينهاى موات؛
۲. زمينهايى كه بدون
جهاد يا از طريق مصالحه در اختيار مسلمانان قرار گرفته؛
۳. زمينهاى باير (خراب و بدون صاحب)؛
۴. زمينهايى كه صاحبانش هلاك شده يا جلاى
وطن كردهاند.
مالكيّت اراضى (اراضى
فیء) به دست آمده بدون
جنگ و يا از راه
مصالحه کافران و
اهل کتاب با
مسلمانان، مخصوص پيامبر صلىاللهعليهوآله و حاكم اسلامى:
۱. «وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً • وَ أَوْرَثَكُمْ
أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ
أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها ...؛
و خداوند گروهى از اهل كتاب (
یهود) را كه از آنان (
مشرکان عرب) حمايت كردند از قلعههاى محكمشان پايين كشيد و در دلهايشان
وحشت افكند؛ و كارشان به جايى رسيد كه گروهى را به
قتل مىرسانديد و گروهى را
اسیر مىكرديد. و زمينها و خانهها و اموالشان را در اختيار شما گذاشت، و همچنين زمينى را كه هرگز در آن گام ننهاده بوديد....» بنا بر قولى «و
ارضا لمتطؤوها» از اراضى فىء دانسته شده است.
۲. «وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ يَشاءُ ... • ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى ...؛
و آنچه را خدا از آنان (يهود) به پيامبرش باز گردانده و بخشيده چيزى است كه شما براى به دست آوردن آن زحمتى نكشيديد، نه
اسبی بر آن تاختيد و نه
شتری؛ ولى خداوند پيامبران خود را بر هر كس بخواهد مسلط مىسازد ... آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به پيامبرش باز گرداند، از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان او، و
یتیمان و
مستمندان و در راهماندگان است، تا اين اموال عظيم در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. آنچه را پيامبر براى شما آورده بگيريد (و
اطاعت كنيد)، و از آنچه شما را نهى كرده خوددارى نماييد؛ و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است!»
منظور از «ما اوجفتم ...» بنا بر قولى زمينهاى
بنینضیر است كه بدون جهاد در اختيار پيامبر صلىاللهعليهوآله و مسلمانان قرار گرفت.
زمينهاى فتح شده (
مفتوحة عنوة) به وسيله سپاه
اسلام، از آنِ تمام مسلمانان:
«وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً • وَ أَوْرَثَكُمْ
أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ
أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً؛
و خداوند گروهى از اهل كتاب (يهود) را كه از آنان (مشركان عرب) حمايت كردند از قلعههاى محكمشان پايين كشيد و در دلهايشان وحشت افكند؛ و كارشان به جايى رسيد كه گروهى را به قتل مىرسانديد و گروهى را اسير مىكرديد. و زمينها و خانهها و اموالشان را در اختيار شما گذاشت، و همچنين زمينى را كه هرگز در آن گام ننهاده بوديد؛ و خداوند بر هر چيزى تواناست.»
جمله «و
ارضا لمتطؤوها» بنا بر قولى اراضى
خیبر است و بنا بر قولى تمام اراضى مفتوحة عنوة تا
روز قیامت است.
اراضى فتح شده
بنیقریظه به دست لشكر اسلام، از آنِ تمام مسلمانان:
«وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً • وَ أَوْرَثَكُمْ
أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ
أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً؛
و خداوند گروهى از اهل كتاب (يهود) را كه از آنان (مشركان عرب) حمايت كردند از قلعههاى محكمشان پايين كشيد و در دلهايشان وحشت افكند؛ و كارشان به جايى رسيد كه گروهى را به قتل مىرسانديد و گروهى را اسير مىكرديد. و زمينها و خانهها و اموالشان را در اختيار شما گذاشت، و همچنين زمينى را كه هرگز در آن گام ننهاده بوديد؛ و خداوند بر هر چيزى تواناست.»
مفسّران، اتّفاق نظر دارند كه «الّذين ظاهروهم من اهلالكتاب» بنىقريظه است. و «أورثكم
أرضهم» يعنى زمينهاى آنها را به شما اعطا كرديم. اين زمينها با جنگ سپاه اسلام فتح شد.
انفال (قرآن) و
فیء (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۳۵۷، برگرفته از مقاله «مالکیت زمین» مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۵، ص۳۵۶، برگرفته از مقاله «مالکیت بر زمین».