• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لیلة المبیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





‌لیلة المبیت، شبی بود که سران قریش تصمیم بر قتل پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داشتند ولی به امر الهی و خوابیدن امام علی (علیه‌السّلام) در بستر پیامبر، نقشه آنان نقش بر آب شد.
سران قریش تصمیم گرفتند در آن شب پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به قتل برسانند که جبرئیل پیامبر را از نقشه آنان آگاه ساخته و پیامبر جریان را با امام علی (علیه‌السّلام) در میان گذاشت. حضرت علی (علیه‌السّلام)، آن شب، در بستر پیامبر خوابیده و پیامبر به یثرب هجرت کرد و بدین‌گونه از خطر قریش در امان ماند.
بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت شان نزول آیه ۲۰۷ سوره بقره را درباره این فداکاری امام علی (علیه‌السّلام) دانسته‌اند. تاریخ این واقعه در اول ماه ربیع‌الاول سال چهاردهم بعثت ذکر شده است.



در سال سیزدهم بعثت، به دنبال انعقاد پیمان عقبه دوم در شب سیزدهم ذیحجه، میان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و یثربیان که طی آن مردم یثرب پیامبر را به آن شهر دعوت نموده و قول حمایت و دفاع از آن حضرت دادند و از فردای آن شب مسلمانان مکه بتدریج به یثرب هجرت کردند.
سران قریش دانستند پایگاه تازه‌ای برای نشر دعوت اسلام در یثرب آماده شده است، از این‌رو احساس خطر کردند، چه، می‌ترسیدند که پس از آن‌همه آزار و اذیت که به پیامبر و پیروان او رسانده‌اند، پیامبر در صدد انتقام بر آید و اگر هم فرضا قصد جنگ نداشته باشد، ممکن است راه بازرگانی قریش، شام را که از کنار یثرب عبور می‌کرد، مورد تهدید قرار دهد.


در تاریخ اسلام و تاریخ زندگانی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این اصطلاح در مورد شب هجرت آن حضرت از مکه به مدینه به کار می‌رود.
چون مشرکان مکه نتوانستند از دعوت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جلوگیری کنند تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند، غافل از این‌که خداوند حافظ و نگهبان پیامبر خویش هست. پس وقتی تصمیم گرفتند که از هر قبیله یک نفر به طور دسته جمعی به خانه پیامبر رفته و شبانه آن حضرت را در بستر خواب به قتل برسانند.
اما امین وحی نازل گشت و نقشه مشرکان و امر الهی در مورد هجرت را به عرض آن حضرت رساند. لذا حضرت جریان را با حضرت علی (علیه‌السّلام) در میان گذاشتند، علی (علیه‌السّلام) آماده شد جهت آگاه نشدن قریش از غیبت پیامبر در بستر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بخوابد و‌ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شبانه از خانه خارج شده، به سوی مدینه رهسپار گردیدند.
برای رویارویی با چنین خطری، در آخر ماه صفر سال ۱۴ بعثت در «دار الندوه» (مجلس شورای مکه) اجتماع کردند و به چاره اندیشی پراختند.
در این شورا برخی از حاضران پیشنهاد کردند که پیامبر تبعید یا زندانی شود ولی پیشنهاد رد شد.
بعضی از مورخین نقل کرده‌اند، در این هنگام شیطان به صورت پیری پشمینه‌پوش، خوش‌قیافه و آراسته، در آنجا حاضر شد
[۲] ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد پیامبر اسلام، ترجمه سید‌ هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چاپ هفتم، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۵.
و در انجمن آنها نشست و گفت: «من از مردم نجد هستم، گزارش کار شما را شنیدم و به اینجا آمدم که از رای من استفاده نمائید.»
سرانجام تصمیم گرفتند حضرت را به قتل برسانند، اما کشتن پیامبر کار آسانی نبود زیرا بنی هاشم آرام نمی‌نشستند و به خون‌خواهی بر می‌خاستند.
سرانجام تصمیم گرفتند که از هر قبیله جوانی آماده شود تا شبانه دسته‌جمعی بر سر حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بریزند و او را در بستر خواب قطعه قطعه کنند، در این صورت قاتل، یک نفر نخواهد بود و بنی هاشم نمی‌توانند به خون‌خواهی برخیزند، زیرا جنگ با همه قبائل برای آنان مقدور نخواهد بود و ناچار به گرفتن خون‌بها راضی خواهند شد و ماجرا خاتمه خواهد یافت.


واقعه لیلةالمبیت که در اول ماه ربیع‌الاول سال چهاردهم بعثت رخ داد، علی (علیه‌السّلام) از آغاز شب در بستر پیامبر خوابید و چون در نیمه‌های شب حدود چهل نفر از مشرکان، خانه پیامبر را محاصره کردند، گمان کردند که پیامبر در رختخواب خود خوابیده است، در این بین پیامبر در حالی‌که آیه شریفه: (وَ جَعَلْنَا مِن‌ بَیْنِ اَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَاَغْشَیْناَهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ) و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی و چشمانشان را پوشانده‌ایم، لذا نمی‌بینند!» را می‌خواندند، از خانه بیرون رفتند و خداوند چشمان مشرکان را از دیدن پیامبر ناتوان ساخت. نزدیک صبح بود که مشرکان به خانه یورش بردند ولی در رختخواب علی (علیه‌السّلام) را یافتند.
خداوند بعدها هر سه نقشه آنان را یادآوری نموده و فرمود: «به یادآور هنگامی را که کافران نقشه می‌کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند و یا (از مکه) خارج سازند.» (وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ) آن‌ها چاره می‌اندیشیدند (و تدبیر می‌کردند) و خداوند هم تدبیر می‌کرد و خدا بهترین چاره‌جویان (و مدبران) است».


برای شکست نقشه دشمن لازم بود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از شیوه «رد گم کردن» استفاده کند تا بتواند از شهر خارج شود.
برای این منظور لازم بود فرد جانباز و فداکاری شب در بستر پیامبر بخوابد تا گروهی که به خانه او یورش می‌برند، تصور کنند او هنوز خانه را ترک نگفته است و در نتیجه فکر آنان فقط متوجه خانه او شود و از کنترل راه‌ها غفلت کنند.
چنین فردی جز علی (علیه‌السلام) کسی نبود؛ از این نظر پیامبر نقشه سران قریش را با علی در میان گذاشت و فرمود: امشب در بستر من بخواب و آن پارچه سبزی را که من هر شب بر روی خود می‌کشیدم، بر روی خود بکش تا تصور کنند که من در بستر خفته‌ام (مرا تعقیب نکنند).
کفار قریش می‌خواستند، همان شب به خانه بریزند، ولی "ابولهب" گفت که شب، خانه را حراست می‌کنیم و همین‌که صبح طلوع کرد، به خانه هجوم می‌بریم. کفار، خانه را در محاصره‌شان گرفتند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) از خانه خارج شد و سوره یس را تا آیه (وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ) را تلاوت می‌کرد و مقداری خاک برداشت و به طرف مشرکین ریخت و آنان به خواب رفتند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) از میان آنها گذشت.
علی (علیه‌السلام) به این ترتیب عمل کرد، ماموران قریش از سر شب خانه پیامبر را محاصره کردند و بامداد که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، علی (علیه‌السلام) از بستر بلند شد.
آنان نقشه خود را تا آن لحظه صددرصد دقیق و موفق می‌پنداشتند، با دیدن علی سخت برآشفتند و روی به وی کرده گفتند: محمد کجاست؟ علی فرمود: مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.
در این هنگام به سوی علی (علیه‌السلام) یورش بردند و به نقل طبری او را آزردند و آن‌گاه وی را به سوی مسجد الحرام کشیدند و پس از بازداشت مختصری او را آزاد ساختند و در سمت مدینه به تعقیب پیامبر پرداختند، در حالی‌که پیامبر در غار ثور پنهان شده بود.


درباره از خودگذشتگی علی (علیه‌السّلام) در لیلة المبیت روایات زیادی وارد شده، از جمله این‌که، چون علی (علیه‌السّلام) آماده شد در رختخواب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بخوابد خداوند به «جبرئیل» و «میکائیل» فرمود که من بین شما برادری ایجاد کردم و می‌خواهم عمر یکی از شما را طولانی‌تر قرار دهم، کدام یک از شما حاضر است ایثار کند و زندگی دیگری را بر خود مقدم دارد؟ هیچ از آن‌ها حاضر به ایثار نشدند. پس ندا شد ببینید اکنون علی (علیه‌السّلام) در بستر پیامبر من خوابیده و آماده شده جان خویش را فدای او بسازد، به زمین بروید و حافظ و نگهبان او باشید. هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین علی (علیه‌السّلام) نشسته بودند. جبرئیل می‌گفت: «به‌به، آفرین به تو‌ ای علی، خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات می‌کند» و در این هنگام این آیه بر رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد: (وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ‌ بِالْعِبَادِ) بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.»
به تصریح علمای اهل سنت این آیه در شان علی (علیه‌السّلام) در لیلة‌ المبیت نازل شده و به تواتر ثابت شده است.

۵.۱ - نظر مفسران

مفسران می‌گویند: آیه ۲۰۷ سوره بقره درباره فداکاری بزرگ علی (علیه‌السلام) در لیلة المبیت نازل شده است.
مرحوم مظفر، از مفسران و دانشمندان برجسته اهل تسنن هم‌چون ثعلبی، قندوزی و حاکم نقل می‌کند که همگی گفته‌اند: این آیه درباره علی (علیه‌السلام) نازل شده است.

۵.۲ - احتجاج امام علی

خود امام علی (علیه‌السلام) نیز در شورای شش نفری که به دستور عمر برای تعیین خلیفه تشکیل گردید، با این فضیلت بزرگ بر اعضای شورا احتجاج کرد و فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا جز من چه کسی در آن شب پرخطر که پیامبر عازم غار «ثور» بود، در بستر او خوابید و خود را سپر بلا نمود؟
همگی گفتند: کسی جز تو نبود.


آنچه مسلم است رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) شب هجرت را با ابوبکر در غار ثور، در جنوب مکه به سر برده است، ولی در اینکه، این مصاحبت چگونه به وجود آمد، چندان روشن نیست. عده‌ای معتقدند که این مصاحبت اتفاقی بوده است، رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) او را در راه دید و همراه خود برد.
برخی نقل کرده‌اند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) همان شب به خانه ابوبکر رفت و نیمه شب هر دو، خانه را به قصد غار ثور ترک گفتند. عده‌ای دیگر گفته‌اند که ابوبکر به سراغ پیامبر آمد و علی (علیه‌السلام) او را به مخفیگاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) راهنمایی کرد.


۱. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۴۰۷ به بعد.    
۲. ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد پیامبر اسلام، ترجمه سید‌ هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چاپ هفتم، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۵.
۳. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۹۴.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۱۴۷.    
۵. یس/سوره۳۶، آیه۹.    
۶. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۴۰۸.    
۷. انفال/سوره۸، آیه۳۰.    
۸. طبرسی، فصل بن حسن، اعلام‌الوری، ج۱، ص۱۴۷.    
۹. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۴۸۳.    
۱۰. ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۰۳، بیروت، دارصادر، ۱۳۹۹ ه. ق.    
۱۱. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۸، بیروت، دارصادر (بی تا).    
۱۲. شیخ مفید، الارشاد، ص۵۲.    
۱۳. نیشابوری، حاکم، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۵.    
۱۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۷۴.    
۱۵. طبری، محمد بن جریر، المسترشد، ص۳۶۱، قم، سلمان فارسی، چاپ اول، بی‌تا.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۰۷.    
۱۷. سید ابن طاووس، رضی‌الدین، الطرائف، ص۳۶، قم، خیام، چاپ اول، ۱۳۷۱.    
۱۸. معتزلی، ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۶۲، تحقیق:محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ اول، قاهره، داراحیا الکتب العربیه، ۱۳۷۸ ه. ق.    
۱۹. مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق، ص۱۲۸.    
۲۰. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۶۰، قم، منشورات جامعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم، ۱۴۰۳ ه. ق.    
۲۱. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۴۲.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۱۴۸.    
۲۳. ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۰۳، بیروت، دارصادر، ۱۳۹۹ ه. ق.    
۲۴. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۴۸۴.    
۲۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۷۴.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «امام علی(ع) و لیلة المبیت»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۷/۱۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «لیلة المبیت»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۷/۱۲.    






جعبه ابزار