لِبْس (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لِبْس (به کسر لام و سکون باء) از
واژگان قرآن کریم به معنای
لباس و پوشیدنی است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
لِباس (به کسر لام) به معنای پوشیدنی؛ و
لَبوس (به فتح لام) به معنای
زره میباشد.
لِبْس به معنی
لباس و پوشیدنی است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
لِباس: پوشیدنی است، مثل:
(وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ) (و لباسهايشان از حرير است)
(اُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلی نِسائِکُمْ هُنَ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَ) (
آمیزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه
روزه مىگيريد،
حلال است. آنها
لباس شما هستند، و شما
لباس آنها)
همانطور که
لباس بدن انسان را میپوشاند همینطور
زن مرد را و مرد
زن را از اعمال منافی
عفت از قبیل
زنا،
چشم چرانی و غیره میپوشاند و محفوظ میکند. ظاهرا بدین جهت مرد
لباس زن و
زن لباس مرد قلمداد شده است،
زن بیمرد و مرد بی
زن به حکم انسان عریان است.
(وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ) (مّا جامه پرهيزگارى بهتر است)
لباس تقوی را
حیاء و
عمل صالح گفتهاند، ولی باید آن را اعمّ گرفت؛
تقوی پوشش و
لباسی است که از هر
لباس انسان را محترمتر و محفوظتر میکند و آن
لباس معنوی است.
(فَاَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ) نسبت
لباس به
خوف و
جوع ظاهرا از آن جهت است که خوف و گرسنگی به همه آن شهر گسترش یافته و همه را فرا گرفته بود، مثل
لباس که تمام بدن را میپوشاند. در مفردات گفته: گویند «تدرّع فلان الفقر و
لبس الخوف» فلانی زره
فقر و
لباس ترس را به تن کرد.
بعضی گوید علّت آمدن
لباس در آیه آنست که خوف و جوع در آنها آشکار شد مثل آشکار بودن
لباس در بدن. اذاقه چنانکه گفتهاند دلالت بر قلّت دارد، پس
لباس دلالت بر احاطه و اذاقه دلالت بر کمی دارد یعنی: «گرسنگی و ترس را به همه رسانید ولی کم، تا
پند گیرند».
طبرسی ذوق را
استعاره از
امتحان دانسته است.
(وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً) (او كسى است كه
شب را براى شما پوشش قرار داد، و
خواب را مايه استراحت)
چون ظلمت شب همه را مثل
لباس فرا میگیرد لذا به آن
لباس اطلاق شده است.
و اللّه العالم.
لَبوس:
زره است:
(وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ) یعنی: «به
داود صنعت
لباس جنگی آموختیم».
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "لبس"، ج۶، ص۱۷۸.