لَيْق (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَيْق (به فتح لام و سکون یاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مناسبت است. از این ماده فقط دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
لَيْق و
لياقَة به معنای مناسبت است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره حق تعالى فرموده:
«خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّة، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلاَّ بِذَوي الضَّمائِرِ، وَ لَيْسَ بِذِي ضَمِير فِي نَفْسِهِ.» «خدا مخلوق را بدون اعمال فكر آفريد، زيرا كه افكار فقط به صاحبان ضمير و قلب
لايق است و خدا در حقيقت خدا صاحب ضمير نيست.»
(شرحهای خطبه:
)
و به كاتب خويش
عبیدالله بن ابی رافع فرمود:
«أَلِقْ دَوَاتَكَ، وَأَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِكَ...» (مركّب دواتت را با گذاردن
ليقه در آن تنظيم كن و نوك قلمت را طولانى نما...)
(شرحهای حکمت:
) معنى آن در «جلف» گذشت.
«
ليقه» پشم و نظير آن است كه در دوات گذاشته و بر آن مركّب و جوهر ريزند. يعنى «بر دواتت
ليقه بيانداز.»
از اين ماده فقط دو مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لیق»، ج۲، ص۹۵۶.