لَأَغْلِبَنَّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَأَغْلِبَنَّ:(كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا) جمله
«لَأَغْلِبَنَّ» از مادّه «
غَلَبَة» با «لام تأكيد» و «نون تأكيد ثقليه»، نشانه مؤكد بودن اين پيروزى است،
به گونهاى كه هيچ جاى شک و ترديد براى هيچ كس نباشد.
(كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ) (
خداوند چنين مقرّر داشته كه من و پيامبرانم پيروز مىشويم؛ چرا كه خداوند توانا و شكستناپذير است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: ظاهر اطلاق غلبه و بدون قيد آوردنش اين است كه خدا از هر جهت غالب باشد، هم از جهت استدلال و هم از جهت تاييد غيبى، و هم از جهت طبيعت
ایمان به خدا و رسول. اما از حيث استدلال، براى اينكه درک حق و خضوع در برابر آن فطرى انسان است، اگر حق را برايش بيان كنند، و مخصوصا از راهى كه با آن راه مانوس است روشن سازند، بدون درنگ آن را مىفهمد، و وقتى فهميد فطرتش به آن اعتراف مىكند، و ضميرش در برابر آن خاضع مىگردد، هر چند كه عملا خاضع نشود، و پيروى از هوى و هوس و يا هر مانع ديگر از خضوع عمليش مانع شود.
و اما غلبه از حيث تاييد غيبى، و به نفع حق و به ضرر باطل قضاء راندن، بهترين نمونهاش انواع عذابهايى است كه خداى تعالى بر سر امتهاى گذشته كه دعوت انبياء را تكذيب كردند آورد، مانند قوم
نوح كه همه را غرق كرد، و قوم
هود كه زنده زنده در زير سنگ و خاک دفنشان نمود، و قوم
صالح،
لوط،
شعیب،
آل فرعون و ديگران كه هر يک را به عذابى دچار فرمود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «لَأَغْلِبَنَّ»، ص۴۷۸.