قیاس فراسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قیاس فراسی، بهمعنای نوعی
قیاس ضمیر مبتنی بر تشابه بدنی و انتقال از یک لازم به لازم دیگر است.
علم فراست یا
قیافه شناسی علمی است که به وسیله آن میتوان از طریق رنگ و شکل و هیئت اعضای ظاهری، خُلق باطنی و صفات روحی مردم را شناخت. احکامی که در این
علم ثابت میشود همگی به وسیله ی قیاس فراست صورت میگیرد.
قیاس فراست یا قیاس فراسی،
برهان انّی است که در آن از وجود یک لازم به وجود لازم دیگری حکم میشود، و واسطه ثبوت حکم همان هیئت بدنی میباشد. بنابراین، پیش فرض قیاس فراسی این است که هیات بدنی و خُلقیاتی که تابع افعال نفسانی هستند هر دو معلول امزجه و احوال ترکیب ابدان میباشند. و باید معلوم باشد که کدام انفعال نفسانی با کدام انفعال بدنی و هیات بدنی مصاحبت دارد.
ابن سینا در
منطق شفا قیاس فراست را از زمره "
قیاسات تمثیلی" دانسته است. (انّ قیاس الفراسة من القیاسات التمثیلیة العلامیة).
محقق طوسی هم در
اساس الاقتباس میگوید: قیاس فراسی به صورت، بر هیات
تمثیل بُوَد و به ماده از مواد دلیل و علامت.
و با توجه به این که
قیاس و
استقرا و تمثیل
قسیم همدیگر هستند این سوال پیش میآید که چگونه یک دلیل میتواند هم نام قیاس به خود گیرد و هم نام تمثیل؟
محقق طوسی توضیح میدهد که در قیاس فراسی از هیات بدنی بر خُلق نفسانی دلیل سازند، و انتقال از یک معلول بر معلول دیگر، استدلال از ملزوم به لازم است و به همین جهت قیاس فراسی شبیه قیاس دلیل و علامت است ولی در مقام تالیف، بر هیات تمثیل ایراد میشود؛ مثلاً گویند: فلان کس را اعالی بدن عظیمتر است مانند شیر، پس او نیز
شجاع باشد. و در ادامه تصریح میکند که: "از جهت ایضاح حال
کبرا بر هیات تمثیل ایراد کنند".
مثالی که ایشان آورده است در قالب
قیاس ضمیر (از نوع دلیل و علامت) است اما در صغرا فلان کس به شیر تشبیه شده تا نشان دهد که ماهیت واقعی این استدلال به تمثیل برمی گردد.
و به همین جهت صاحب کتاب
منطق نوین میگوید: قیاس فراست قسمی از تمثیل است که به قیاس تبدیل شده است؛ مانند: "هر انسانی که دارای سینه فراخ باشد طبیعت مزاجی او با شیر یکی بوده و مانند شیر
شجاع است". صورت قیاسی عبارت یاد شده چنین است: "بعضی از انسانها دارای سینه فراخ هستند، و هر حیوانی دارای سینه فراخ باشد
شجاع است مانند شیر، پس هر انسانی دارای سینه فراخ باشد
شجاع است مانند شیر".
وجه شباهت قیاس فراسی به تمثیل، وجود حدود اربعه برای آن است مثل: زید (فرع)، اَسد (اصل)، عَرَض الصدر (وجه شبه یا جامع) و
شجاعت (حکم) در مثال: "زیدٌ عریض الصدر، و کلّ عریض الصدر
شجاعٌ لانّ الاسد عریضُ الصدر و
شجاعٌ".
وجه شباهت آن به دلیل و علامت این است که وجود
حدّ اوسط (عَرَض الصدر) برای
اصغر، وجود شئ دیگری؛ یعنی
حدّ اکبر (
شجاعت)، را برای اصغر به دنبال آورده است، یعنی اوسط، دلیل و علامت ثبوت اکبر برای اصغر شده است.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• شیرازی، قطب
الدین، درة التاج (منطق).
• ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله،
الشفا (منطق).
•
ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة. • شهاب
الدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات.
•
ابن سهلان ساوی، عمر بن سهلان، البصائر النصیریه. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس فراسی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۳۰.