قیاس اقترانی مرکب از متصله و منفصله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قیاس
اقترانی مرکب از
متصله و منفصله، بهمعنای
قیاس اقترانی مشتمل بر صغرای
شرطیه متصله و کبرای
شرطیه منفصله است.
قیاس
اقترانی مرکب از
متصله و منفصله، قیاسی است که ضغرای آن قضیه شرطیه
متصله، و کبرای آن قضیه شرطیه منفصله است.
این قیاس بر سه گونه است:
اول این که مقدمات قیاس در جزء تام با هم اشتراک داشته باشند و دوم آن که در جزء غیرتام مشترک باشند و سوم آن که وجه مشترک، جزء تام در یک مقدمه و جزء غیر تام در مقدمه دیگر باشد.
نتیجه این قیاس میتواند
متصله یا منفصله باشد، به این طریق که منفصله را به
متصله لازمِ منفصله برگردانیم یا
متصله را به منفصله لازم
متصله برگردانیم تا قیاسِ مرکب از دو
متصله یا دو منفصله پدید آید. اگر هر دو مقدمه قیاس کلی باشد نتیجه نیز کلی، و در غیر این صورت، جزئی است. این قسم، دو شرط اختصاصی دارد:
۱. موجبه بودن قضیه منفصله. علامه حلی در الجوهر النضید این شرط را در موردی لازم میداند که منفصله، مانعة الجمع باشد به خلاف مانعة الخلوّ.
۲. اگر
متصله،
سالبه اتفاقیه بود مقدمِ آن صادقه باشد تا بتوان آن را به موجبه اتفاقیه مرکب از مقدم و نقیض تالی تبدیل کرد. زیرا در سالبه اتفاقیه اگر مقدم صادق بود تالی کاذب است؛ بنابراین نقیض آن صادق است.
وجه اشتراک در این قسم، یا در ناحیه مقدم
متصله است (مثل: "کلما کان (ج) (د) ف: (ا) (ب)، و دائماً امّا (ج) (د) او (ه) (ز) (به نحو مانعة الجمع). ینتج: قد یکون اذا کان (ا) (ب) فلیس (ه) (ز) ")، و یا در ناحیه تالی است (مثل: "کلما کان (ا) (ب) فکل (ج) (د)، و دائماً امّا کل (ج) (د) او (ه) (ز) (به نحو مانعة الجمع). ینتج: کلما کان (ا) (ب) فلیس (ه) (ز)").
در این قسم نیز وجه اشتراک، یا در ناحیه مقدم
متصله است (مثل: "کلما کان (ج) (د) ف: (ا) (ب)، و دائماً امّا کل (د) (ط) او (ه) (ز) (به نحو مانعة الخلوّ). ینتج: قد یکون اذا کان (ا) (ب) فاذا لم یکن (ه) (ز) فکل (ج) (ط)")، و یا در ناحیه تالی است (مثل: "کلما کان (ا) (ب) فکل (ج) (د)، و دائماً امّا کل (د) (ط) او (ه) (ز) (به نحو مانعة الخلوّ). ینتج: کلما کان (ا) (ب) فکلما لم یکن (ه) (ز) فکل (ج) (ط)").
اشتراک در جزء تام از یک مقدمه و جزء غیر تام از مقدمه دیگر؛ در این قسم، یکی از دو
شرطیه بسیطه، و دیگری مرکبه است، و
قضیه مرکبه دارای دو جزء میباشد: یک قضیه شرطی که بین آن و بین قضیه بسیطه وجه اشتراک هست، و جزء دیگر که جهت اشتراک ندارد. قضیه مرکبه چهار حالت دارد:
۱و۲. قضیه مرکبه و جزء مشارکِ آن از یک
سنخ باشند؛ یعنی یا هر دو
متصله باشند و یا منفصله. مثال: "کلما کان (کلما کان (ج) (د) ف: (ه) (ز)) ف: (ج) (ط)، و دائماً امّا (ا) (ب) او (ج) (د). ینتج: قد یکون اذا کان (ج) (ط) فامّا (ا) (ب) او (ه) (ز)".
۳. قضیه مرکبه،
متصله باشد و جزء مشارکِ آن، منفصله باشد. مثال: "کلما کان امّا (ج) (د) او (ه) (ز) ف: (ج) (ط)، و دائماً امّا (ا) (ب) او (ج) (د). ینتج: امّا ان یکون قد یکون اذا کان (ا) (ب) ف: (ه) (ز) او (ج) (ط)".
۴. منفصله باشد و جزء مشارکِ آن،
متصله باشد. مثال: "کلما کان (ا) (ب) ف: (ج) (ط)، و دائماً امّا کلما کان (ج) (د) ف: (ه) (ز) او (ج) (ط) " (به نحو مانعة الخلوّ). ینتج: دائماً امّا کلما کان (ا) (ب) ف: (ه) (ز) او (ج) (ط)".
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
•
ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة. •
مظفر، محمدرضا، المنطق. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
•
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قیاس اقترانی مرکب از متصله و منفصله»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۹.