• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قُرُوءٍ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قُرُوءٍ: (بِاَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء)
«قُرُوءٍ» جمع‌ «قُرْء» (بر وزن قفل) هم به معنای عادت ماهیانه و هم پاک شدن از آن آمده، ولی این دو معنا را می‌توان در یک مفهوم کلی جمع کرد و آن انتقال از یکی از دو حالت به حالت دیگر است. راغب در مفردات معتقد است: «قُرْء» در حقیقت اسم برای داخل شدن از حالت حیض به پاکی است و چون هر دو عنوان در آن مطرح است، گاهی بر حالت حیض و گاهی به پاکی اطلاق می‌شود. از بعضی از روایات و بسیاری از کتب لغت نیز استفاده می‌شود که «قُرْء» به معنای جمع است و چون در حالت پاکی زن، خون عادت در وجود او جمع می‌شود، این واژه به پاکی اطلاق شده است.



(وَ الْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِاَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَ لاَ یَحِلُّ لَهُنَّ اَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِی اَرْحَامِهِنَّ اِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ اَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ اِنْ اَرَادُواْ اِصْلاَحًا وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللّهُ عَزِیزٌ حَکُیمٌ) (زنان مطلّقه، باید تا سه مرتبه عادت ماهانه دیدن و پاک شدن انتظار بکشند و عدّه نگه دارند و اگر به خدا و روز بازپسین، ایمان دارند، برای آن‌ها حلال نیست که آنچه را خدا در رحم‌هایشان آفریده، کتمان کنند و همسرانشان برای بازگرداندن آن‌ها به زندگی زناشویی در این مدّت، ازدیگران سزاوارترند؛ این در صورتی است که به راستی خواهان اصلاح باشند و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش آن‌هاست، حقوق شایسته‌ای قرار داده شده و مردان بر آنان برتری دارند و خداوند توانا و حکیم است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه قروء جمع قرء است و قرء لفظی است که هم معنای حیض را می‌دهد و هم معنای پاکی از آن را؛ به طوری که گفته‌اند از واژه‌هایی است که دو معنای ضد هم دارد، چیزی که هست معنای اصلی آن جمع است، اما نه هر جمعی، بلکه جمعی که دگرگونگی و تفرقه به دنبال داشته باشد و بنابراین بهتر این است که بگوییم معنایش در اصل پاکی بوده است، چون در حال پاکی رحم، خون در حال جمع شدن در رحم است و سپس در حیض هم استعمال شده، چون حیض حالت بیرون ریختن خون بعد از جمع شدن آن است. راغب در مفردات خود می‌گوید: کلمه قرء در حقیقت نامی است برای داخل شدن از پاکی به حیض و از آن جایی که اسم جامعی است برای دو چیز، طهر و حیض بعد از طهر، لذا بر هر دو اطلاق می‌شود، هم طهر یعنی پاکی از حیض را قرء می‌گویند و هم خود حیض را، چون این قاعده کلی است که وقتی کلمه‌ای نام برای دو چیز شد بر تک تک آن‌ها اطلاق‌ می‌شود. مانند کلمه مائده که چون به معنای سفره طعام است، هم بر سفره به تنهایی اطلاق می‌شود و هم بر طعام به تنهایی و کلمه قرء نام طهر به تنهایی نیست، هم چنان که نام حیض به تنهایی نیز نیست، به دلیل اینکه به زن طاهری که اثری از خون حیض نمی‌بیند نمی‌گویند فلانی دارای قرء است، هم چنان که به زنی هم که دائما حیض است نمی‌گویند فلانی دائم القرء است، این بود گفتار راغب. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۳۳۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۶.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۸.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۴۶-۳۴۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۰-۲۳۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ۳، ص۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۷۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قُرُوءٍ»، ص۴۳۷-۴۳۸.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار