• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قُدما

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: قُدما
مقالات مرتبط: قدما (مقالات مرتبط).



قُدما به فقیهان قبل از علامه حلّی گفته می‌شود.
عنوان قدما بر حسب ظاهر از زمان محقق حلّی (م ۶۷۶ ه‌. ق) در کلمات فقها به کار رفته و به تدریج رواج یافته است.



مقصود از قُدما، فقیهانِ قبل از محقق است، البته خود محقق نیز گرچه از متاخران است، لیکن از آن جهت که وی در برخورد با احادیث، آخرین فقیهی است که به شیوۀ قدما عمل کرده است، وی را در زمرۀ قدما شمرده‌اند.


پس از محقق اول، شیوه جدید و نوی در مواجهه با احادیث پدید آمد که آغاز آن از استاد علامه حلّی۷۲۶ ه‌. ق)؛ سید احمد بن طاووس۶۷۳ ه‌. ق) می‌باشد و تاکنون ادامه دارد و آن تقسیم حدیث به چهار قسم صحیح، موثق، حسن و ضعیف است، در حالی‌که پیش از آن، حدیث به دو قسم معتبر (صحیح) و غیر معتبر (ناصحیح) تقسیم می‌گردید.
بدین لحاظ فقها به دو دسته؛ قدما و متاخران تقسیم شدند. قدما شامل فقهای عصر معصومان (علیهم‌السّلام) تا زمان محقق حلی و متاخران از علامه حلی یا استاد ایشان آغاز می‌شود.


حدیث صحیح یا معتبر نزد قدما عبارت است از هر حدیثی که اطمینان به صدور آن از معصومان (علیهم‌السّلام) وجود دارد و از اسباب اطمینان، وثاقت ناقل حدیث بوده است، چنان‌که قراین و شواهد داخلی یا خارجی نیز از دیگر اسباب حصول اطمینان به شمار می‌رفت، لیکن متاخران، حدیثی را صحیح می‌دانند که همه ناقلان حدیث مورد وثوق و عادل باشند. بنابراین، صحیح نزد قدما اعم از صحیح نزد متاخران است.
از دیگر ویژگی‌هایی که قدما را از متاخران متمایز می‌کند، شیوه نگارش کتب فقهی است.
قدما از عصر معصومان (علیهم‌السّلام) تا اوایل غیبت کبری در تدوین کتب فقهی از الفاظ و متون روایات بهره جسته‌اند و از آن پا فراتر نمی‌نهادند، از این‌رو، فتاوای آنان به منزلۀ متون احادیث تلقی می‌شد. مقنع و هدایه شیخ صدوق۳۸۱ ه‌. ق)، مقنعه شیخ مفید۴۱۳ ه‌. ق) و نهایه شیخ طوسی۴۶۰ ه‌. ق) نمونه‌های این دست از متون‌اند. به همین دلیل، فقها هنگام نیافتن نصّ و حدیثی بر حکمی به کتب فتوایی قدما مراجعه کرده و به آنها با نگاه کتاب‌های حدیثی می‌نگریستند.
[۱۱] قاضی ابن براج، عبدالعزیز، المهذب، (مقدمه)، ج۱، ص۲۲ - ۲۳.



ویژگی شیوه نگارش قدما، نتایج فقهی و اصولی‌ای را دربرداشته است، از جمله:

۱. شهرت فتوایی میان قدما دلیل بر ضعیف بودن روایات مخالف با آن فتوا تلقی می‌شد.
۲. شهرت فتوایی میان قدما در خصوص مسئله‌ای فاقد نص (حدیث) بیانگر وجود نص بود.
[۱۴] تقریر بحث السید البروجردی، ج۱، ص۲۹۳.

۳. شهرت عمل قدما به روایتی ضعیف و استناد به آن در مقام فتوا دادن، ضعف آن را جبران می‌کرد.



۱. محدث نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۷، ص۴۹.    
۲. بحرانی، یوسف، الدرر النجفیة، ج۲، ص۳۲۳.    
۳. فاضل تونی، عبدالله بن محمد، الوافیة فی اصول الفقه، ص۲۶۸.    
۴. نراقی، ابوالقاسم بن محمد، شعب المقال، ص۲۸-۲۹.    
۵. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۲.    
۶. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۱، ص۵۱.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰، ص۴۰۵.    
۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۲۴۱.    
۹. محدث نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۱، ص۱۸۹.    
۱۰. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۱، ص۵۱.    
۱۱. قاضی ابن براج، عبدالعزیز، المهذب، (مقدمه)، ج۱، ص۲۲ - ۲۳.
۱۲. منتظری، حسینعلی، البدر الزاهر، ص۳۲۵-۳۲۶.    
۱۳. آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ج۳، ص۱۵۳.    
۱۴. تقریر بحث السید البروجردی، ج۱، ص۲۹۳.
۱۵. آخوند خراسانی، فوائد الاصول، ج۳، ص۱۵۳.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۵۰۷.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات فقهی




جعبه ابزار