قَویّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَویّ: (وَ كانَ اللَّهُ قَويًّا عَزِيزًا) به معنی
«توانا و نیرومند» است.
این واژه هنگامی که به
خداوند متعال نسبت داده میشود از
اسماء حسنی به شمار میرود
و در غیر این صورت ممکن است به کسان دیگر تعلق پذیرد.
به مواردی از کاربرد
قَویّ در
قرآن، اشاره میشود:
(وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا) (
و خدا
کافران را با دلى پر از خشم از ميدان
جنگ احزاب باز گرداند بىآنكه نتيجه مطلوبى از كار خود گرفته باشند؛
و خداوند (در اين ميدان)،
مؤمنان را از
جنگ بىنياز ساخت (
و پيروزى را نصيبشان كرد)؛
و خدا
توانا و شكستناپذير است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه
غیظ به معناى اندوه
و خشم است،
و مراد از خير آن آرزوهايى است كه كفار آن را براى خود خير مىپنداشتند،
و آن عبارت بود از غلبه بر
مسلمانان،
و از بين بردن
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و معناى
آيه اين است كه خداى تعالى كفار را به اندوه
و خشمشان برگردانيد، در حالى كه به هيچ آرزويى نرسيدند
و خداوند كارى كرد كه مؤمنين هيچ احتياجى به
قتال و جنگ پيدا نكردند،
و خدا قوى بر اراده خويش،
و عزيزى است كه هرگز مغلوب نمىشود.
این واژه هنگامی که به خداوند متعال نسبت داده میشود از اسماء حسنی به شمار میرود
و در غیر این صورت ممکن است به کسان دیگر تعلق پذیرد، در
آیه مورد بحث میخوانیم: «خداوند، قوی
و شکستناپذیر است»
(کانَ اللّٰهُ قَویًّا عَزِیزاً) ممکن است کسانی «قوی» باشند، امّا «
عزیز»
و شکستناپذیر نباشند، یعنی شخص قویتری بتواند در کارها پیروز شود، ولی تنها «قوی
و شکستناپذیر» در عالم، خداست که قدرت
و قوّتش بیانتهاست.
(كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذينَ مِن قَبْلِهِمْ كَفَرُواْ بِآياتِ اللّهِ فَأَخَذَهُمُ اللّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللّهَ قَويٌّ شَديدُ الْعِقابِ) (حال اين گروه
مشرکان، همانند حال
فرعونیان و كسانى است كه پيش از آنان بودند؛ آنها آيات خدا را
انکار كردند؛ خداوند هم آنان را به گناهانشان
کیفر داد؛ خداوند توانا
و سخت كيفر است!)
در
آیه ۵۲ سوره انفال میخوانیم:
(... اِنَّ اللّٰهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقابِ.) «خداوند قوی
و کیفرش شدید است». کلمه «قوی» ده بار در قرآن مجید تکرار شده است.
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
كلمه
دأب و همچنين ديدن به معناى
عادت است،
و عادت عبارت است از عملى كه به طور مداوم از انسان سرزند
و طريقه
و مشى آدمى شمرده شود.
و معناى
آيه اين است كه كفر اين مردم شبيه به كفر فرعونيان
و امتهاى كافر قبل از فرعونيان است كه به
آیات خدا كفر ورزيده،
و از اين راه خدا را
عصیان كردهاند
و خداوند آنان را به گناهانشان بگرفت، چون خداى تعالى قويی است كه هرگز از گرفتن آنان ضعيف نمىشود،
و وقتى هم بگيرد
شدید العقاب است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قَویّ»، ج۳، ص۸۰۹.