قَطْع (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَطْع (به فتح قاف و سکون طاء) از
واژگان قرآن کریم به معانی بریدن،
راه رفتن و قطع نسل است.
مشتقات
قَطْع که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَاقْطَعُوا (به سکون قاف و فتح تاء) به معنای قطع کردن،
یَقْطَعُونَ ما اَمَرَ اللَّهُ (به فتح تاء، سکون قاف و فتح طاء) بریدن به صورت معقول،
یَقْطَعُونَ وادِیاً (به فتح تاء، سکون قاف و فتح طاء) به راه رفتن قطع طریق گویند، گویی راه ممتد در اثر راه رفتن قطعه قطعه میشود،
تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ (به فتح تاء، سکون قاف و فتح طاء) به معنای راه بقاى نسل را قطع مىكنيد،
تَقْطیع (به فتح تاء و سکون قاف) به معنای کثرت و
مبالغه،
قاطِعَةً (به کسر طاء و فتح عین) به معنای قطع امر تصمیم درباره آن است.
قَطْع به معنای بریدن
راه رفتن و قطع نسل است. بریدن اعم از آنکه محسوس باشد، یا معقول.
به
راه رفتن قطع طریق گویند، گویی
راه ممتد در اثر
راه رفتن قطعه قطعه میشود.
به مواردی از
قَطْع که در
قرآن به کار
رفته است، اشاره میشود:
(وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا اَیْدِیَهُما..) (دست مرد دزد و
زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام دادهاند. به عنوان يک مجازات الهى، به مقدار چهار انگشت قطع كنيد.)
بریدن به صورت محسوس است.
(وَ یَقْطَعُونَ ما اَمَرَ اللَّهُ بِهِ اَنْ یُوصَلَ) (و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده...)
بریدن به صورت معقول است.
(وَ لا یَقْطَعُونَ وادِیاً اِلَّا کُتِبَ لَهُمْ) (و هيچ سرزمينى را به سوى ميدان
جهاد و يا در بازگشت نمىپيمايند، جز اين كه براى آنها نوشته مىشود.)
به راه رفتن قطع طریق گویند، گویی راه ممتد در اثر راه رفتن قطعه قطعه میشود.
(اَ اِنَّکُمْ لَتَاْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ) (آيا شما به سراغ مردان مىرويد و
راه بقاى نسل
انسان را قطع مىكنيد.)
آیه درباره
قوم لوط (علیهالسّلام) است ظاهرا مراد از قطع سبیل قطع
تناسل است که آنها با توجه به
لواط و اعراض از زنان
راه تناسل را قطع میکردند.
به قولی مراد قطع
راه مسافرین و منع عبور آنهاست ولی معنی اول موافق سیاق است.
(اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَّبُوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدِیهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ) (يا دست و پاى آنها، به عكس يكديگر چهار انگشت از دست راست و چهار انگشت از پاى چپ، بريده شود.)
تَقْطیع، برای کثرت و
مبالغه است.
(ما کُنْتُ قاطِعَةً اَمْراً حَتَّی تَشْهَدُونِ) «یعنی من به کاری تصمیم نمیگیرم تا شما حاضر باشید.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قطع»، ج۶، ص۲۱.