قضیه حملیه طبیعیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قضیه حملیه
طبیعیه، بهمعنای
قضیه حکم شده در آن بر نفس
طبیعت بدون توجه به افراد و مصادیق آن است.
اصطلاح
قضیه طبیعیه در آثار
شیخ الرئیس و سایر منطقیان متقدم و
خواجه طوسی و
قطبالدین شیرازی وجود ندارد و از مثالهایی که برای قضیه مهمله آوردهاند معلوم میشود که قضیه
طبیعیه را هم نوعی
مهمله میدانستهاند. بنابراین مهمله نزد آنان قضیهای است که موضوع در آن یا
طبیعت باشد، یا افراد
طبیعت بدون تصریح به کمیت آن. بر این اساس، تقسیم مذکور دارای سه قسم میشود.
اما متاخران، قضیه
طبیعیه را نوعی خاص و
قسیم مهمله دانستهاند نه قسم آن. این تقسیم مطابق رای متاخرین دارای چهار قسم میشود.
البته بنابر نقل قطبالدین شیرازی، برخی منطقیان، این نوع قضایا را
شخصیه دانستهاند به این بیان که موضوع قضیه حملیه، یا تعدد بردار است یا نه؛ صورت اول، خود بر دو قسم است: "محصوره" و "مهمله". و صورت دوم، "شخصیه" یا "مخصوصه" نامیده میشود. عدم تعدد موضوع در قضیه شخصیه، یا به سبب جزئی حقیقی بودنِ آن است مثل زید، و یا به سبب اعتبار حکم مثل "الانسان نوعٌ".
خود قطبالدین شیرازی، مدافع تقسیم سه گانه قدما است و مواردی مثل "الانسان نوعٌ" را داخل در قضایای مهمله دانسته و تربیع تقسیم و قسم مستقل دانستن قضیه
طبیعیه؛ در کنار شخصیه و مهمله و محصوره را مستحسن نمیداند به دلیل این که باعث اخلال در حصر قسمت میشود، زیرا مواردی که
طبیعت با قطع نظر از عموم، یا
طبیعت و افراد
طبیعت با هم، موضوع قضیه قرار گیرند از اقسام چهارگانه مذکور خارج خواهند بود.
علامه حلی، علاوه بر قضیه
طبیعیه، قسم دیگری به نام "
قضیه عامه" بر تقسیم سه گانه قدما افزوده است، و قضایایی مثل "الانسان نوعٌ" و "الحیوان جنسٌ" را مصداق قضیه عامه میشمرد نه قضیه
طبیعیه و برای قضیه
طبیعیه به "الانسان حیوانٌ" مثال میزند. منشا این امر، نوع تعریفی است که علامه حلی از قضیه
طبیعیه و قضیه عامه دارد. ایشان میگوید موضوع قضیه حملیه اگر
کلی بوده و بر
طبیعت حکم شود نه به اعتبار عروض کلیت، قضیه،
طبیعیه خواهد بود مثل "الانسان حیوانٌ" و اگر محمول، بر موضوع
کلی به اعتبار عروض کلیت حمل شود قضیه عامه خواهد بود مثل "الحیوان جنسٌ".
سید شریف جرجانی بر این تقسیم پنجگانه ایراد گرفته و قضایای از نوع "الانسان حیوان ناطق" و از نوع "الحیوان جنسٌ" هر دو را داخل در قضایای
طبیعیه میکند با این توجیه که موضوع در هر دو نوع قضیه،
طبیعت است؛ و اعتبار عروض کلیت و نحو آن در موضوع، از قیود معتبر در صدق نفس الامری محمول برای موضوع هستند؛ چنان که در "الانسان ضاحکٌ"
طبیعت انسان موضوع قضیه است ولو ثبوت ضحک برای
طبیعت انسان در
نفسالامر، به اعتبار متعجب بودن او است و اگر بنا باشد قیود معتبر در صدق نفس الامریِ قضایا در تقسیم، ملحوظ شوند، تعداد اقسام، منحصر در ۵ یا ۶ قسم نخواهد بود زیرا این قیود محصور در عدد خاصی نیستند. (۴)
صاحب کتاب "
رهبر خرد" نیز قضیه
طبیعیه را قضیهای میداند که موضوع آن
طبیعت بنفسه بدون لحاظ افراد باشد مثل: زن با عاطفه است، مرد ترسو نیست، شیر دلاور است.
از آنجا که این تقسیم چهارگانه به عنوان
حصر عقلی ادعا شده، طی سه مرحله این اقسام پیدا میشوند؛ اما در بیان این مراحل اختلاف شده به طوری که در یک تقریر، قضیه
طبیعیه در مرحله دوم، و در تقریر دیگر، در مرحله سوم پدیدار میگردد.
۱. موضوع قضیه، یا جزئی است (
قضیه شخصیه)، و یا
کلی است؛
۲. در موضوع
کلی، حکم یا به نفس
طبیعت کلی تعلق گرفته (
قضیه طبیعیه)، یا بر
طبیعت به اعتبار مصادیق آن؛
۳. در
کلیِ به اعتبار مصادیق، یا کمّیّت مصادیق بیان شده (
قضیه محصوره) و یا بیان نشده (
قضیه مهمله).
۱. موضوع قضیه، یا جزئی است (قضیه شخصیه)، و یا
کلی است؛
۲. در موضوع
کلی، یا کمّیّت مصادیق بیان شده (قضیه محصوره) و یا بیان نشده؛
۳. آنجا که کمیت بیان نشده، یا صلاحیت تقیّد به کلیت و جزئیت را دارد (قضیه مهمله) و یا این صلاحیت را ندارد (قضیه
طبیعیه).
قضیه
طبیعیه در علوم مورد استفاده و
استدلال قرار نمیگیرد؛ چون احکام
طبیعی، ذهنی صرف هستند و مربوط به امور خارج نیستند.
قضیه
طبیعه از نظر
کیفیت به
سالبه و
موجبه منقسم میگردد.
قضیه طبیعیه سالبه مانند: "انسان خاص نیست" و
قضیه طبیعیه موجبه مثل: "انسان عام است".
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق).
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
•
مظفر، محمدرضا، المنطق. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
•
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. •
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
• قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
•
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضیه حملیه طبیعیه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۱۶.