• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرآن درمانی در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن ، علاوه بر این‌که خود را مایه آرامش ، تسلی خاطر و امیدواری معرفی می‌نماید، در آیاتی هم به شِفا بودن خود تصریح دارد؛ چنان که گاه به بیماری‌افزایی خود نیز اشاره می‌کند.
آن‌چه در این جستار مورد توجه است، این است که قرآن کدام دردها را درمان می‌کند و کدام بیماری‌ها را شدت می‌بخشد؟





۱.۱ - محدوده شفابخشی قرآن


قرآن ، شفابخشیِ خود را تنها در بخش امراض قلبی اعلام می‌کند، آن هم نه قلب صنوبری شکل که به عنوان «تلمبه‌خانه خون» در بدن عمل می‌نماید، بلکه به معنای «مرکز تفکر و اندیشه» و «مرکز شناخت‌های غیر حسّی و غیر عقلی».

۱.۲ - آیات دال بر شفابخشی قرآن


دلیل بر این معنا، آیات زیادی است که در قرآن آمده است:
(اِنَّ فی ذلِکَ لَذِکری لِمَن کانَ لَهُ قَلبٌ)  «در این (سرگذشت اقوام گذشته) تذکّری است برای آن کس که عقل دارد.»
بدیهی است که همگان دارای قلب می‌باشند و کسی که قلب ندارد، اصلاً حیات ندارد تا چیزی را درک کند. پس کاملاً آشکار است که منظور خداوند متعال از قلب، شناخت‌های عقلی است.
(وَ مَن یَکتُمها فَاِنَّهُ آثٍمٌ قَلبَهُ)  «کسی که (شهادت را) کتمان کند، قلب او گناه‌کار است.»
(لَهُم قُلوبٌ لا یَفقَهوُن بِها...)  «آنان قلب‌هایی دارند که با آن نمی‌فهمند.»
(وَ لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قُلوُبکُم)  «(عرب‌های بادیه‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم، بگو: شما ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم) در حالی که هنوز ایمان، وارد قلب شما نشده است.»
و ده‌ها آیه دیگر که حاکی از این است که قلب در قرآن به معنای مرکز پمپاژ خون نیامده، بلکه به معنای مرکز درک و احساس غیرمادی آمده است و از قلب با واژه « فؤاد » یاد نموده است.

۱.۳ - منظور از شفاء


پس با این معنای از قلب، می‌توان فهمید که منظور از « شفاء » در آیات زیر چیست:
(قد جاءَتکُم موُعِظَهٌ مِن رَبِّکُم وَ شِفاءٌ لِما فی الصُّدُورِ)  «ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، و درمانی برای آن‌چه در سینه‌هاست.»
(و نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ و رَحمَهٌ للمُؤمِنینَ)  «و از قرآن آن‌چه شفا و رحمت است برای مؤمنان نازل می‌کنیم.»
(قاتلوُهُم یُعَذِبْهُم اللهُ بِاَیدیکُم وَ یُخزِهِم و یَنصُرکُم عَلَیهِم و یَشفِ صُدُورَ قومٍ مؤمنین)  «با آنان بجنگید تا خدا به دست شما عذابشان کند و خوارشان سازد و شما را بر آنان نصرت دهد و دل‌های مؤمنان را درمان نماید.»
(قُل هُوَ للَّذینَ آمَنوا هُدیَ وَ شِفاءٌ)  «بگو: این (قرآن) برای کسانی که ایمان آورده‌اند هدایت و درمان است.»

۱.۴ - معنای شفاء در روایات


در احادیث و روایات رسیده از معصومان: نیز شفای دل‌ها به معنای آرامش روحی ، تقویت اخلاقی و افزایش معرفت در گرویدگان به دین خدا آمده است.
عباراتی از حضرت علی در نهج‌ البلاغه چنین است:
«و استَشفُوا بِنُورِهِ فَانَّهُ شِفاءُ الصُّدور»
[۹] نهج‌ البلاغه، امام علی علیه‌السلام، خطبه۱۱۰.
 «از نور قرآن شفا بجویید که درمان دل‌های بیمار است.»
«فَاِنّ فیهِ شِفاءً مِن اَکبَرِ الدّاء و هو الکُفرُ و النّفاقُ، و الغَیُّ و الضّلالُ»
[۱۰] نهج‌ البلاغه، امام علی علیه‌السلام، خطبه ۱۷۶.
 «همانا در قرآن شفای بزرگ‌‌ترین بیماری‌ها، یعنی کفر و نفاق و گمراهی و ضلالت است.»

۱.۵ - موارد شفابخشی قرآن


بنابراین قرآن برای معالجه و درمانِ نفسِ انسان‌های مؤمن ، زدودن نابسامانی‌های روحی، تقویت‌ هنجار‌های درونی و تأمین و تثبیت مایه‌های ایمانی در قلب، داروی شفابخشی است که از سوی خداوند عالمیان تجویز شده است.
بدیهی است بیماری‌های جسمانی هم که در اثر ناملایمات روحی پدید آمده باشد، به موازات درمان روحی، شفا یافته و از میان خواهد رفت.



قرآن مجید به همان مقداری که بیماری‌های روحی و روانی مؤمنان را درمان می‌کند، بر بیماری‌های روحی و روانی کافران و انکارکنندگان آیات الهی می‌افزاید.

۲.۱ - آیات دال بر بیماری‌افزایی قرآن


آیات زیر دلیل بر این مدعاست:
(وَ الّذینَ لا یُؤمِنُونَ فی آذانِهِم وَقرٌ وَ هُوَ عَلَیهِم عَمیً)  «و کسانی که ایمان نمی‌آورند، در گوش‌های (دل) آنان سنگینی است و قرآن برای آنان مایه کوری است.»
(وَ اَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزادَتْهُم رِجساً إلی رِجسِهِم)  «ولی کسانی که در دل‌هایشان بیماری ( نفاق ) است، ( قرآن ) بر پلیدیشان، پلیدی افزود.»
(وَ لَقَد صَرَّفنا فی هذَا القُرآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزیدُهُم اِلّا نُفُوراً)  «به تحقیق ما در این قرآن (حقایق را) گوناگون بیان کردیم تا پند گیرند، ولی جز بر نفرتشان نمی‌افزاید.»
(وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفآءٌ وَ رَحمَهٌ لِلمُؤمِنین و لا یَزیدُ الظالمینَ اِلاّ خَساراً)  «از قرآن آن‌چه برای مؤمنان شفا و رحمت است نازل می‌کنیم، ولی ستمگران را جز زیان نمی‌افزاید.»
بنابراین بیماری‌های جسمانی نیز که به دنبال بیماری قلبی و روحی پدید می‌آید، آنان را فرا می‌گیرد.



اصفهانی، محمد تقی بن محمد باقر، خواص الآیات، تهران، انتشارات ادبیه، ۱۳۴۵ش.
• علامه امینی، الغدیر، بیروت، دارالکتب العربی، ۱۳۸۷ق.
• بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالهادی، ۱۴۱۲ق.
• آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، بی‌تا.
• جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی، قم، دارالکتب الاسلامیه، بی‌تا.
• جمعی از نویسندگان، دایره ‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دایره ‌المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش.
• جوادی آملی، عبدالله، کتاب الخمس (تقریر ابحاث سید محمد محقق داماد)، قم، دارالاسراء، ۱۳۷۶ش.
• حسینی غیاثی، سید محمد رضا، مفاتیح‌الحاجات، قم، انتشارات صحفی، ۱۳۷۶ش.
• حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح‌و تعلیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء‌التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
• خویی، سید ابوالقاسم، معجم‌الرجال الحدیث، بیروت، بی‌نا، ۱۴۰۳ق.
• رفیعی محمدی، ناصر، درس‌نامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴ش.
• روستا، محمد رضا، شفاخانه قرآن، بی‌جا، مهتاب، ۱۳۷۹ش.
• میرزا ابوالحسن شعرانی، المدخل الی عذب المنهل، تحقیق: رضا استادی، قم، بی‌نا، ۱۳۷۳ش.
• ابن بابویه (صدوقمحمد بن علی، التوحید، تصحیح و تعلیق: سید هاشم حسینی تهرانی، قم، مؤسسه‌النشر الاسلامی، ۱۳۵۷ش.
• ثواب‌ الاعمال و عقاب‌ الاعمال، ترجمه: علی اکبر غفاری، کتابخانه صدوق، ۱۳۶۳ش.
• صانعی، صفدر، آرامش روانی و مذهب، قم، پیام اسلام، ۱۳۵۰ش.
محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، تعلیقات: میرزا محسن کوچه باغی تبریزی، تبریز، بی‌نا، ۱۳۸۱ق.
• طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۸ق.
• طبرسی، مکارم‌ الاخلاق، ترجمه: سید ابراهیم میرباقری، تهران، انتشارات فراهانی، ۱۳۵۵ش.
• عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۱ق.
• حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، منهج‌ الصادقین ملا فتح‌الله کاشانی، کتابفروشی‌اسلامیه، ۱۳۴۷ش.
• الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، ترجمه: عنایت، بی‌جا، انتشارات شهریار، بی‌تا.
• کوفی، محمد بن محمد بن اشعث، الجعفریات (الاشعثیات)، تهران، مکتبه‌نینوا الحدیثه، بی‌تا.
• مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۲۴ق.
• مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
• مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، قم، صدرا، ۱۳۸۶ش.
• نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.
• نهج‌ البلاغه، امام علی علیه‌السلام,


 
۱. ق/سوره۵۰، آیه۳۷.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۸۳.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۹.    
۴. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۴.    
۵. یونس/سوره۱۰، آیه۵۷.    
۶. إسراء/سوره۱۷، آیه۸۲.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۸. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۴.    
۹. نهج‌ البلاغه، امام علی علیه‌السلام، خطبه۱۱۰.
۱۰. نهج‌ البلاغه، امام علی علیه‌السلام، خطبه ۱۷۶.
۱۱. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۴.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۱۲۵.    
۱۳. إسراء/سوره۱۷، آیه۴۱.    
۱۴. إسراء/سوره۱۷، آیه۸۲.    




دانشنامه موضوعی قرآن.    
 




جعبه ابزار