قبیله بلقین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلْقَین (مخفف بنو القین؛ قس
بَلحارث و جز آن)، نام یک یا چند
قبیله عرب میباشد.
مشهورترین شاخه بَلْقَین، بخشی از گروه قبیلهایِ قُضاعَه است و قَیْن در اینجا لقب
نُعمان بن جَسْر تلقی میشود.
به همین دلیل، این
قبیله در نسبت به
قین بن جسر ، به این نام معروف شده است.
قَین به معنای آهنکار،
آهنگر یا احتمالاً
برده و در نَقائض جَریر و الفَرَزْدَق به عنوان واژهای تحقیر آمیز به کار رفته است؛ لیکن هیچ مدرکی درباره ارتباط
بلقین بن جسر با آهنگران وجود ندارد.
بَلْقَینیها همچون
قبیلهای بدوی عمل میکردند و حقاً نیز به پیروزیهایشان میبالیدند.
از میان قبایلی که افراد بَلقین با آنان جنگیدند
کَلب ،
بَهراء و
غَطفان قابل ذکرند.
همچنین اسامیِ مکانهای مختلفی در زمینهای قبیلهای بلقین معروف شده است (رجوع کنید به
یاقوت حموی ، فهرست راهنمای قبایل ).
یکی از این زمینها ثَجر میان
وادی القُری و تَیماء است، و ظاهراً بیشتر زمینهای دیگر آنها در نواحی شمالیتر بوده است.
از میان
قبایل همسایه آنان میتوان از کلب،
بَلی و
عُذرَه نام برد.
احتمالاً قسمتی از قبیله بلقین با
حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مناسبات دوستانه داشتهاند؛ چون در لشکرکشیِ
ذات السَّلاسِل در سال هشتم
هجرت ،
مسلمانان چشم انتظار یاری آنان بودند
اما تقریباً در همین زمان، گروهی از آنها در
جنگ مُؤتَه و همچنین در
جنگ یَرموک و شاید
فِحل با مسلمانان میجنگیدند.
درباره اینکه آنان هیئتی (وفْد/ وفود) برای عقد
قرارداد با حضرت
رسول اکرم فرستاده باشند، مدرکی وجود ندارد.
ازینرو گزارش
سیف بن عمر حاکی از اینکه ایشان عاملی داشتند و برخی هم در رِدَّه به آنان پیوستند، احتمالاً فقط به بخش کوچکی از آنها اشاره دارد.
بدین ترتیب، به نظر میرسد که اکثریت این قبیله پس از
فتح شام به
اسلام گرویده باشند.
بَلْقَین در دومین
جنگ داخلی (
فتنه ابن زُبیر ) آنها از
مروان حمایت کردند
اما اندکی بعد،
عبدالملک تصمیم گرفت در لشکرکشی به کلب، نزدیک محلی که
قُراقِر نامیده میشد
به مقابله با آنان برخیزد.
گروهی شامل ششصد تن از
جنگجویان ایشان در لشکر
بنی امیّه شرکت داشتند که در ۱۱۹، برای نبرد با بهلول که
شورشی بر ضدّ
امویان برپا کرد
اعزام شده بودند.
آخرین خبر درباره آنها، درگیری ایشان در ۱۷۶، در
جنگ درون قبیلهای
دمشق است.
به قولی، دو برادرِ بَلقین: مالک و عاقل، یاران صمیمیِ
جَذیمة الابرَشِ حیری بودهاند که هیچگاه از یکدیگر جدا نمیشدهاند.
مشهورترین عضو قبیله بَلقین،
ابوالطَّمَحان شاعر بوده که در دوران پیش از اسلام با
عموی حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم، و
زبیر بن عبدالمطّلب ، و نیز با
عبدالله بن جُدعان پیوند دوستی داشته است.
قَلقَشندی دو قبیله را بنو القین نامیده است.
گذشته از قبیلهای که یاد شد، شاخهای از (قبیله) اسد (
بن خُزَیمه ) نیز به همین نام وجود دارد؛ اما این احتمال نیز هست که این اسد با أسد ـ جدّ قَین بن جَسْر ـ خلط شده باشد، زیرا جز نام آن دو، تنها مطلب ناچیزی درباره آنها ثبت شده است.
گروهی از بَلقین ـ به احتمال قوی آهنگرهای واقعی ـ در معادن
بنو سُلیم در فَران شناسایی شدهاند که به نظر میرسد شاخهای از گروه بَلی بوده باشند.
حدس زدهاند که بَلقینیان از نسلِ
کِنیتهای عهد عتیق باشند، به عنوان مثال، نولدکه چنین عقیده دارد، لیکن هیچ مدرک قانع کنندهای برای تأیید این مطلب وجود ندارد.
(۱) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة.
(۲) ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییزالصحابة.
(۳) ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ سخو (و دیگران)، لیدن ۱۹۰۵-۱۹۴۰.
(۴) ابن قتیبه، کتاب الشعر والشعراء، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۰۰.
(۵) ابن هشام، سیرة رسول الله، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن ۱۸۵۹-۱۸۶۰.
(۶) علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بولاق ۱۲۸۵.
(۷) حبیب بن اوس ابوتمّام، دیوان الحماسة، چاپ فرایتاگ.
(۸) احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶.
(۹) محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، چاپ دخویه (و دیگران)، لیدن ۱۸۷۹-۱۹۰۱.
(۱۱) احمد بن علی قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة أنساب العرب، قاهره ۱۹۵۹.
(۱۲) علی بن حسین مسعودی، کتاب التنبیه و الاشراف، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۹۴.
(۱۳) مُفَضَّل ضبّی، مفضّلیات.
(۱۴) محمد بن عمر واقدی، کتاب المغازی للواقدی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
(۱۵) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶-۱۸۷۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « قبیله بلقین»، شماره۱۷۳۰.