قاهر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قاهِر: اسم فاعل به معنی
«غلبهکننده» و از مادّه «
قهر» (غلبه) گرفته شده است.
قهر و غلبه گرچه یک معنی را میرساند، ولی از نظر ریشه لغوی با هم تفاوت دارند.
به موردی از کاربرد
قاهِر در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ) (اوست كه بر
بندگان خود تسلّط كامل دارد؛ و اوست
حکیمِ آگاه.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
قهر نوعى از غلبه را گويند، و آن اين است كه چيزى بر چيز ديگرى چنان جلوه و ظهور كند كه آن را مجبور به قبول اثرى از آثار خود نمايد، اثرى كه يا بالطبع و يا به عنايت و فرض مخالف با اثر
مقهور باشد، مانند ظهور آب بر آتش كه آن را خاموش مىسازد... لفظ
قاهر از اسمايى است كه هم بر
خدای متعال اطلاق مىشود، و هم بر سلسله اسباب صادق است، الا اينكه بين
قهر او و
قهر اسباب فرق است، زيرا اگر غير او بعضى بر بعضى ديگر
قهر و غلبه دارند در عين حال
قاهر و
مقهور از جهت مرتبه وجودى و درجه هستى با هم برابرند...
قهر و
قاهریت به آن نوع غلبه و پیروزی گفته میشود که طرف هیچگونه مقاومتی نتواند از خود نشان دهد، ولی در کلمه غلبه این مفهوم وجود ندارد و ممکن است بعد از مقاومتهایی بر طرف، پیروز گردد. به تعبیر دیگر شخص
قاهر به کسی میگویند که بر طرف مقابل آنچنان تسلط و برتری داشته باشد که مجال مقاومت به او ندهد درست مانند ظرف آبی که بر شعله کوچک آتشی ریخته شود که دردم آن را خاموش کند.
بعضی از
مفسران معتقدند که
قاهریت معمولا در جایی به کار برده میشود که طرف مقابل موجود عاقلی باشد، ولی غلبه اعم است و پیروزیهای بر موجودات غیر عاقل را نیز شامل میشود بنابراین اگر در
آیه قبل از آیه مورد بحث اشاره به عمومیت
قدرت خدا در برابر معبودهای ساختگی و صاحبان قدرت شده، نه به این معنی است که او ناچار است مدتی با قدرتهای دیگر گلاویز شود تا آنها را به زانو درآورد، بلکه قدرت او قدرت
قاهره است و تعبیر «
(فوق عباده)» در آیه مورد بحث نیز برای تکمیل همین معنی است.
نظیر آیه مورد بحث در
آیه ۶۱ سوره انعام تکرار شده است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قاهر»، ج۳، ص۷۷۲۲-۷۷۳.