• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قامِصه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: قامِصه
مقالات مرتبط: زن.


قامِصه به زنی که ناگهان از جا می‌پرد گفته می‌شود.
از آن در باب دیات سخن گفته‌اند.



قامصه از «قمص» به معنای رمیدن و از جا پریدن آمده است و زنی را گویند که در پی اقدام تحریک برانگیز کسی ناگهان از جا می‌پرد.
منشا کاربرد این واژه در کلمات فقها دو روایت به نقل از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) است که در پاسخ این سؤال که دختری سوار بر دوش دختری دیگر شد و فرد سومی دختر مرکوب را نیشگون گرفت (قارصه) و یا سیخی به او زد (ناخسه) و او بر اثر این اقدام از جا پرید و دختر راکب به زمین افتاد و مرد.
در یکی از دو روایت آمده است: نصف دیه بر عهدۀ فرد سوم (تحریک کننده) و نصف دیگر بر عهدۀ قامصه (مرکوب) است. و در روایت دوم آمده است: یک سوم دیه بر عهدۀ فرد سوم و یک سوم بر عهدۀ قامصه و یک سوم دیگر ساقط است، زیرا دختر راکب از روی عبث و بازی سوار قامصه شده است.


چنانچه کسی بر دوش دیگری سوار شود و فرد سوم کاری کند که بر اثر آن از مرکوب حرکتی سر بزند که موجب افتادن راکب و مردن او شود، پنج دیدگاه در مسئله وجود دارد:

۱. نصف دیه بر فرد سوم (تحریک کننده) و نصف دیگر بر عهدۀ قامصه است.
۲. یک سوم دیه بر عهدۀ فرد سوم و یک سوم بر عهدۀ قامصه و یک سوم دیگر ساقط است.
۳. در صورتی که اقدام فرد سوم موجب حرکت غیر اختیاری و غیر ارادی از سوی قامصه شده باشد، دیه کامل بر عهدۀ تحریک کننده است، اما اگر قامصه به اختیار و ارادۀ خود دست به چنین حرکتی زده باشد و مجبور و مضطر به آن نبوده، بر عهدۀ قامصه خواهد بود.
۴. اگر راکب از روی عبث و بازی بر دوش قامصه سوار شده باشد، یک سوم دیه ساقط و دو سوم دیگر بر عهدۀ فرد سوم و قامصه خواهد بود، لیکن اگر از روی عبث سوار نشده باشد، مانند آنکه قامصه را برای این کار اجیر کرده باشد، نصف دیه بر عهدۀ فرد سوم و نصف دیگر بر عهدۀ قامصه می‌باشد.
۵. اگر راکب بالغ و از روی اختیار بر قامصه سوار شده باشد، دو سوم دیه بر عهدۀ فرد سوم و یک سوم آن ساقط خواهد بود، اما اگر نابالغ باشد یا از روی اکراه سوار بر قامصه شده باشد، دیه پنجاه پنجاه بر عهدۀ فرد سوم و قامصه است.



۱. ابن منظور، لسان العرب، واژۀ «قمص».    
۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۹، ص۲۴۰.    
۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۹، ص۲۴۰.    
۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۳، ص۷۴-۷۶.    
۵. ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم‌الدین، الکافی فی الفقه، ص۳۹۵.    
۶. فاضل آبی، حسن بن ابی‌طالب، کشف الرموز، ج۲، ص۶۴۰-۶۴۱.    
۷. فاضل مقداد، مقداد بن عبداللّه، التنقیح الرائع، ج۴، ص۴۷۴.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۴۶۳.    



رده‌های این صفحه : احکام زنان | دیات




جعبه ابزار