• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاعده اوّلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قاعدۀ اوّلی مقابل قاعده ثانوی به معنای حکم مستفاد از عقل یا عمومات و مطلقات نص است.



مراد از قاعده اولی، قاعدۀ مستفاد از حکم عقل یا عمومات و مطلقات نص است. مقابل آن قاعده ثانوی قرار دارد که از ادله ثانوی، یعنی ادله دیگری که بر خلاف حکم عقل یا عمومات و مطلقات‌اند، استفاده می‌شود، مانند آنکه عمل به مقتضای ظن در احکام الهی بر حسب عمومات آیات و روایات حرام است. بنابراین، مقتضای قاعده اولی، حرمت عمل به ظن است مطلقا، از هر سببی که حاصل شود، لیکن اصولیان گفته‌اند: بر حجّیت و اعتبار ظن حاصل از بعضی اسباب، همچون خبر واحد دلیل قطعی دلالت دارد. بنابراین، قاعدۀ ثانوی مستفاد از دلیل قطعی یاد شده، اعتبار ظن خاص، حاصل از سبب خاص است. و یا دیدگاه برخی اصولیان، قاعدۀ اوّلی در صورت تعارض دو دلیل معتبر، به حکم عقل، تساقط هر دو دلیل و عمل نکردن به آن دو است، لیکن قاعدۀ ثانوی مستفاد از روایات، عدم تساقط است. و یا اینکه عمل مرکب از اجزا و قیود، در صورت عدم امکان به جا آوردن بعض اجزا یا قیود، مقتضای قاعده اوّلی در فرض اطلاق دلیل مرکب و دلیل اجزا و قیود، سقوط تکلیف است، لیکن بر اساس قاعدۀ ثانوی - که قاعده میسور نامیده و از دلیل خاص استفاده شده است - تکلیف ساقط نمی‌گردد و مرکب با اجزا و قیودی که میسور است به جاآورده می‌شود.


قواعد ثانوی بسیاراند، از آن جمله است: قاعده لاضرر، قاعده نفی عسر و حرج، قاعده اضطرار، قاعده لاتعاد، قاعده تجاوز و قاعده فراغ.


۱. واعظ حسینی، سیدمحمد، مصباح الاصول، ج۲، ص۱۱۱.    
۲. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۶.    
۳. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج۲، ص۲۰۸.    
۴. فیروزآبادی، سیدمرتضی، عنایة الاصول، ج۴، ص۹.    
۵. بروجردی، محمدتقی، نهایة الافکار، ج۳، ص۴۴۸-۴۵۵.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۱۲۵.    


رده‌های این صفحه : قواعد اصولی




جعبه ابزار