• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاعده ما غَلَبَ اللّٰهُ عَلَیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قاعدۀ ما غَلَبَ اللّٰهُ عَلَیه از قواعد فقهی به معنای اینکه هر چیزی که خداوند مکلّف را در آن بی‌اختیار کند و مکلف عذری دارد که به سوء اختيارش نیست، مانند بیهوشی، خواب و بیماری، خداوند به پذیرش عذر بنده سزاوارتر است.
قاعدۀ یاد شده از قواعد امتنانی است و منشا کاربرد آن در کلمات فقها روایاتی با همین مضمون است، از جمله: «کلّ ما غَلَبَ اللّٰهُ عَلیهِ فَهُوَ اوْلیٰ بالعُذرِ» «هر آنچه را که خداوند، بنده را در آن بی‌اختیار کرده باشد، پس او به پذیرش عذر از بنده سزاوارتر است».
در برخی از این روایات، به قاعده بودن آن نیز با این تعبیر اشاره شده است: «این بابی از علم است که از آن هزار باب علم گشوده می‌شود».



فعل «غَلَبَ‌» یا ثلاثی مزید و از باب تفعیل (غَلَّبَ‌) است و یا ثلاثی مجرد با حذف صلۀ موصول (ما غلبَ اللّٰه به علیه)
هر چیزی که خداوند مکلّف را در آن بی‌اختیار کند، مانند بیهوشی، خواب و بیماری، خداوند به پذیرش عذر بنده سزاوارتر است، بنابراین، فردی که در وقت نماز یا روزه ماه رمضان بیهوش است، مکلّف به خواندن نماز و گرفتن روزه نیست. قضای آن نیز بر او واجب نمی‌باشد، مگر آنچه که به دلیل خاص استثنا شده است. همچنین فردی که به جهت بیماری یا پیری، توان ایستادن در نماز را ندارد، ایستاده خواندن نماز از او برداشته شده است.
بدون شک، قاعدۀ یاد شده عذرهای غیر اختیاری را شامل می‌شود، مگر آنچه که به دلیل خاص استثنا شده باشد، مانند خواب، که کسی که بر اثر خوابیدن، نمازش فوت شده، قضای آن بر او واجب است، لیکن آیا عذرهایی را که اسباب آن به اختیار مکلّف ایجاد می‌شود، مانند مستی با خوردن شراب نیز شامل می‌شود یا نه‌؟ برخی تصریح به عدم شمول کرده‌اند.


مقتضای این قاعده در عبادات، عدم وجوب تدارک و قضای عبادت فوت شده است. به قاعدۀ ما غلب اللّٰه علیه در ابواب مختلف فقه استناد شده است که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود.

۲.۱ - طهارت

مکلف باید خود وضو بگیرد و وضو دادن او صحیح و جایز نیست، اما در صورت اضطرار صحیح می‌باشد. بر صحّت آن به ادله‌ای از جمله این قاعده استناد شده است.

۲.۲ - صلات

کسی که در همه وقت نماز بیهوش بوده است، به قول مشهور، قضای نماز فوت شده بر او واجب نیست، بلکه بر آن ادعای اجماع شده است. بر این حکم به قاعدۀ یاد شده استدلال کرده‌اند.
کسی که بر اثر بیماری نمی‌تواند طمانینه (آرام بودن) در نماز را رعایت کند، به دلیل قاعده یاد شده، رعایت طمانینه از او ساقط است.
کسی که توانایی گرفتن وضو و تیمم را ندارد، به قول برخی، ادا و نیز قضای نماز بر او واجب نیست. دلیل آن، قاعدۀ ماغلب اللّٰه علیه است.
[۱۷] حسینی عاملی، سیدجواد، مفتاح الکرامة، ج۶، ص۱۵۷۷.


۲.۳ - صوم

به قول مشهور، کسی که بر اثر بیهوشی، روزۀ ماه رمضان از او فوت شده است، قضای آن بر او واجب نیست. بر این حکم به ادله‌ای از جمله، قاعدۀ یاد شده استناد شده است.
کسی که در ماه رمضان به سبب بیماری نتوانسته روزه بگیرد، در صورتی که بیماری‌اش تا ماه رمضان آینده استمرار یابد، بنابر قول مشهور، قضای روزه ماه رمضان گذشته از او ساقط و تنها کفّاره بر او واجب است. بر این حکم، به قاعدۀ ماغلب اللّٰه علیه نیز استناد کرده‌اند.
روزه‌داری که از روی سهو، عملی را که موجب افطار روزه می‌شود، انجام داده - مانند آنکه چیزی خورده یا آشامیده است - به دلیل عموم قاعده یاد شده، روزه‌اش باطل نمی‌شود.
در موارد وجوب پی در پی گرفتن روزه، مانند وجوب دو ماه روزه به جهت کفّاره که ۳۱ روز آن باید پی در پی گرفته شود، اگر در اثنای ۳۱ روز، از روی عذری، چون حیض افطار کند، این افطار ضرری به روزه‌های گرفته شده نمی‌رساند و پس از برطرف شدن عذر ادامۀ روزه را می‌گیرد. بر این حکم به قاعدۀ فوق استناد شده است.

۲.۴ - نکاح

نظر و لمس کردن هر یک از زن و مرد، دیگری را هنگام ضرورت، مانند مقام معالجه، جایز است. بر جواز به قاعدۀ یاد شده استناد شده است.

۲.۵ - اطعمه و اشربه

آنچه خوردن یا آشامیدن آن در حال اختیار حرام است، در حال اضطرار حلال می‌شود. بر حلّیت، به قاعدۀ ما غلب اللّٰه علیه استناد کرده‌اند.


بر حجّیت و اعتبار این قاعده به آیاتی همچون (مٰا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی اَلدِّینِ مِنْ حَرَجٍ‌) و روایات فراوانی که در این‌باره وارد شده استناد شده است، چنان‌که عقل نیز تکلیف فرد معذور را قبیح می‌داند. علاوه بر آنها، اجماع و اتفاق بر سقوط تکلیف هنگام عذر نیز وجود دارد.


۱. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۴، ص۳۸۶.    
۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۵۹-۲۶۱.    
۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۶۰.    
۴. علامه مجلسی، مرآة العقول، ج۱۵، ص۳۸۸.    
۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۵.    
۶. انصاری، مرتضی، کتاب الصوم، ص۳۰۸-۳۰۹.    
۷. حسینی عاملی، سیدجواد، مفتاح الکرامة، ج۲، ص۳۷۷.    
۸. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۹، ص۲۰۷.    
۹. شهید اول، ذکری الشیعة، ج۲، ص۴۲۹.    
۱۰. وحید بهبهانی، محمدباقر، مصابیح الظلام، ج۹، ص۳۷۱.    
۱۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲، ص۳۱۳.    
۱۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۴.    
۱۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۱۱، ص۳-۶.    
۱۴. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۷، ص۲۷۰ - ۲۷۱.    
۱۵. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۸، ص۲۴۳.    
۱۶. حسینی عاملی، سیدجواد، مفتاح الکرامة، ج۳، ص۳۸۰.    
۱۷. حسینی عاملی، سیدجواد، مفتاح الکرامة، ج۶، ص۱۵۷۷.
۱۸. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۱۲.    
۱۹. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۱۳، ص۳۰۱-۳۰۵.    
۲۰. انصاری، مرتضی، کتاب الصوم، ص۸۰.    
۲۱. محقق حلی، المعتبر، ج۲، ص۷۲۰-۷۲۱.    
۲۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۷۱.    
۲۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۸۷.    
۲۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۶، ص۴۲۴-۴۲۵.    
۲۵. حج/سوره۲۲، آیه۷۸.    
۲۶. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۴، ص۳۸۶-۳۸۷.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۶، ص۳۹۸.    


رده‌های این صفحه : قواعد فقهی




جعبه ابزار