• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فلسفه مجازات مرتد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در تفکر الحادی اومانیستی غرب، انسان جایگزین خدا شده است و محور همه ارزش‌ها قلمداد می‌شود: حقوق و قانون چیزی است که انسان‌ها وضع می‌کنند و بر اساس میل آن‌ها تنظیم می‌گردد.



در این نظام سکولاریستی، معیار حقانیت و مشروعیت هر قانون و حکومتی، خواست مردم است. این بدان جهت است که در این تفکر ، انسان مالک خویشتن است: یعنی زندگی هر انسان دارایی خود اوست، متعلق به خودش است، نه متعلق به دولت است و نه متعلق به مردم، خدا یا هر کس دیگر می‌تواند با آن هر طور که مایل است رفتار کند.
[۱] آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۳۸، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
[۲] آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۴۲_ ۴۳، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
از این رو، انسان حاکم بر سرنوشت خویش است و هیچ کس حتی حق محدود کردن آزادی‌های وی و تصمیم گیری برای وی ندارد.
[۳] آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۳۸، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
[۴] آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۴۲_ ۴۳، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
به همین سبب اومانیسم به لیبرالیسم، یعنی اباحه گری، می‌انجامد و دولت نیز جز تامین رفاه و لذت‌های مادی افراد وظیفه‌ای ندارد. در فرهنگ لیبرالیسم، سخن از امیال، شهوات و تمنیات است نه حکمت و مصلحت : قواعد و مقررات آن گاه اعتبار دارند که در جهت برخورداری مردم از خواسته‌های نفسانی و رسیدن به هوس هایشان تنظیم شوند، به گونه‌ای که حتی عقل نیز در این ساحت فقط خدمتگزار و ابزار سنجش کم و کیف لذت است.
[۵] آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۳۸، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
[۶] آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۴۲_ ۴۳، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.

بر این اساس، حق همجنس بازی به همان اندازه مقدس و قابل دفاع و از حقوق طبیعی انسان قلمداد می‌شود که حق پرستش خدای متعال در عقاید مذهبی مقدس و قابل دفاع است و چون حق پرستش خدا این قدر بی ارزش شمرده می‌شود، تغییر مذهب به سلیقه افراد بوده، فرد مطلقا آزاد است هر مذهبی را انتخاب کند، هر زمانی خواست از آن دست بردارد و به هر کیش دیگری درآید و کسی حق ندارد از آن جلوگیری کند.


اما در فرهنگ اسلامی، انسان موجودی دوبعدی (مادی و معنوی) است: حکومت باید در جهت تامین منافع مادی (دنیوی) و اخروی (معنوی) مردم تلاش کند و منافع مادی باید مقدمه‌ای برای تامین منافع اخروی و معنوی به شمار آید. از این رو، هنگام تزاحم و تعارض ، مصالح معنوی مقدم است. خدای متعال به مقتضای لطف و حکمتش برای تامین مصالح دنیوی و اخروی، شریعتی آسمانی به بشر ارزانی داشته است. در این زمان، پذیرش عقاید اسلامی و اجرا کردن قوانین آن تنها راه نیل به آن مصالح شمرده می‌شود.
دین مقدس اسلام ، بنیان‌های اصلی ساختار فکری خود را بر پایه خردمندی بشر نهاده، همواره انسان‌ها را به بهره گیری از فروغ عقل و تعالی اندیشه و جدال فکری صحیح سفارش کرده است. از این رو، بزرگ‌ترین خیانت به بشر آن است که با فتنه انگیزی، فضای فکری جامعه را آلوده و اذهان عمومی را در تشخیص حق و باطل، مشوش کرد. اعدام و مجازات مرتد در برابر جنگ روانی و تبلیغاتی علیه اسلام و مسلمانان، سدی محکم به شمار می‌آید. دولت اسلامی، همان گونه که موظف است در صورت مسموم شدن آب شهر آفت زدایی کند و آب سالم برای مردم فراهم آورد، وظیفه دارد در صورت مسمومیت یا آلودگی فضای فکری جامعه و شیوع عقاید گمراه کننده، در جهت سالم سازی آن بکوشد.
[۷] محمدتقی مصباح، هفته نامه پرتو، ۲/۱۰/۸۱.



بنابراین، مجازات مرتد اقدامی شایسته و بازدارنده است تا دیگران دریابند نمی‌توانند ارزش‌های جامعه را نادیده بگیرند و هر روز به دینی جدید روی آورند. مجازات ارتداد برای استفاده بهینه از آزادی مذهبی و ایجاد فضای سالم برای بهره برداری شایسته از آن است نه محدود ساختن آزادی مذهبی. از این رو، با توجه به شاخصه‌های ذیل می‌توان دریافت که مقصود اصلی از مجازات مرتد، بازدارندگی در قبال فتنه گری است:
۱. آزادی عقیدتی مسؤولانه و منع تحمیل عقیده: ۲. عدم مجازات قانونی و دنیوی برای کفر ، گرچه در آخرت مؤاخذه است: ۳. عدم مجازات قانونی برای ارتداد مادامی که اعلان و اظهار نکند: ۴. عدم مجازات مرتد به واسطه شبهه و اکراه ، بلکه مهلت دادن به او برای تامل، تفکر و توبه : ۵. عدم جواز فحص در موارد حق الله و قبول و حمل بر صحت آنچه که ظاهر است: ۶. قاعده «تدرء الحدود بالشبهات:» ۷. متعلق ارتداد، انکار (و نه صرفا تردید در) ضروریات دین است نه مسائلی که محل اختلاف است یا بین و یقینی نباشد: ۸. دعوت اسلام به ایمان از روی بصیرت ناشی از تحقیق و تفکر پیش از انتخاب: ۹. انتخاب‌های انسان، بخصوص توده مردم، همیشه تحت تاثیر منطق و استدلال برهانی نیست، بلکه تاثیر شگرف هیجانات و احساسات ناشی از تبلیغات غیرقابل انکار است، به ویژه اگر فضا غبارآلود و محیط، محیط اغواگری باشد: ۱۰. عدم اجرای مجازات ارتداد نسبت به مسلمان حکمی: یعنی تا کسی خودش پس از بلوغ ، اسلام را انتخاب نکرده باشد، کفر او موجب اجرای مجازات ارتداد نخواهد شد.


اسلام از پیروان خود پیروی کورکورانه و بی دلیل را نمی‌پذیرد. هرگاه کسی تحت تاثیر پدر و محیط و عوامل دیگر به اسلام گردن نهد، با توبیخ این آیین رو به رو می‌شود. اسلام معتقد است پیروانش باید بر اساس دلیل‌های منطقی و دور از ابهام و پیچیدگی که فراروی همگان قرار دارد، به مبانی مذهبی پای بند گردند، وگرنه صرف اظهار ایمان و به کار بستن مقررات دینی بدون اتکا به اصول علمی درست، هیچ ارزشی ندارد. اسلام مانند مسیحیت کنونی و دیگر مذاهب ساختگی نیست که قلمرو ایمان را از قلمرو منطق جدا بداند. در اسلام، ایمان به مبادی مذهب و ریشه‌های عقاید باید از منطق و استدلال سرچشمه گیرد. اگر از مسیحیان کنونی بپرسیم: چگونه ممکن است خدا در عین آن که یکی است، سه تا (پدر، پسر و روح القدس) باشد؟ پاسخ می‌دهند: قلمرو ایمان از قلمرو عقل و منطق جداست! ولی اسلام می‌گوید: «به بندگانم، آنانی که همه گونه حرف‌ها را می‌شنوند و در میان آن سخنان، نیکوترین آن را انتخاب می‌کنند، بشارت بده، اینان کسانی هستند که از ناحیه خدا هدایت یافتند و اینان صاحبان خردند.» قرآن کریم از کسانی که برای خدا شریک قایل شده‌اند یا به سبب تعصب مذهبی و غرور ملی، بهشت را مخصوص خود و خود را ملت برگزیده خدا می‌دانند، دلیل و برهان طلب می‌کند و می‌فرماید: «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین.»

۴.۱ - هشدار اسلام به پیروانش

بنابراین، اسلام پیش از آن که کسی را به عنوان پیرو بپذیرد، به او هشدار می‌دهد چشم و گوش خود را باز کند و درباره آیینی که می‌خواهد بپذیرد، آزادانه بیندیشد: چنانچه از لحاظ عمق و استدلال، روحش را قانع ساخت ـ البته حتما قانع می‌سازد ـ در شمار پیروانش درآید وگرنه حق دارد هر چه بیش تر درباره اش تحقیق و بررسی کند. قرآن مجید به پیامبرش دستور می‌دهد: «اگر یکی از مشرکان به تو پناهنده شد به او پناه بده تا گفتار خدا را بشنود، آن گاه به امان گاهش رسان، این به خاطر آن است که آنان مردمی نادانند.» درپی این فرمان، فردی به نام صفوان خدمت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم شرفیاب گردید و از حضرتش خواست اجازه دهد دو ماه در مکه بماند و درباره اسلام تحقیق کند تا شاید حقیقت و درستی آن برایش روشن گردد و در زمره پیروانش درآید. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: من به جای دو ماه، چهار ماه به تو مهلت و امان می‌دهم.»
[۱۴] اسد الغابة، ج۳، ص۲۲.

بر همین اساس، اسلام هشدار می‌دهد چشم و گوش خود را باز و دلایل و منطق این دین را دقیقا بررسی کنید، اگر شما را قانع نکرد و مجذوب اصالت و واقعیت خود نساخت، در برابرش گردن ننهید «لا اکراه فی الدین.» ولی هرگاه مسلمان شدید، دیگر نمی‌توانید از آن باز گردید. این سخت گیری، علاوه بر آن که سبب می‌شود مردم دین را امری سرسری و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخابش بیش تر دقت کنند، راه سودجویی و غرضورزی را بر مغرضان و دشمنان کینه توز اسلام می‌بندد تا نتوانند از این راه، آیین میلیون‌ها مسلمان را بازیچه امیال شوم خود قرار دهند و در انظار عمومی آن را از اعتبار ساقط کنند. البته اسلام برای زنان مرتد، بدان سبب که از نظر سازمان دفاعی و فکری نوعا از مردها ضعیف ترند و زودتر تحت تاثیر قرار می‌گیرند، کیفر آسان تری در نظر گرفته است.
[۱۶] زین العابدین قربانی، اسلام و حقوق بشر، ص۴۸۰-۴۸۴، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ پنجم، ۱۳۷۵.

اساسا خدای متعال، انسان را آزاد ولی هدفمند آفریده است. از این رو، آزادی و حق انتخاب انسان، موهبتی الهی برای نیل به کمال شمرده می‌شود. به همین جهت، از نظر اسلام، بت پرستی و شرک و کفر و الحاد در شان انسان نیست: خداوند شرک و کفر را از انسان نمی‌پذیرد. «ان تکفروا فان الله غنی عنکم و لا یرضی لعباده الکفر و ان تشکروا یرضه لکم...» و مشرکان را نمی‌بخشد «ان الله لایغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک...» .


آنچه که شاید در کلام برخی دگراندیشان
[۱۹] محسن کدیور، «آزادی عقیده و مذهب در اسلام»، ص۶۱.
ذکر شد و رسواتر از آن است که مورد نقد و بررسی قرار گیرد، تقدم حقوق بشر بر آموزه‌های دینی و یا تعطیلی اجرای احکام و حدود الهی در زمان غیبت معصومان علیهم‌السّلام است: چه آن که «و جعل کلمة الذین کفروا السفلی و کلمة الله هی العلیا» و اختصاص اجرای حدود و مقررات اسلامی به دوران معصومین با کدام یک از اطلاقات و عمومات قطع دست دزد و تازیانه زدن بر افراد بزهکار به خاطر روابط نامشروع و سایر تعزیرات و حدود سازگار است؟! لازمه چنین پندار واهی، تعطیل احکام اجتماعی اسلام و اختصاص آن به مسلمانان صدر اسلام است و حال آن که بدون تردید همه ما مخاطب وحی هستیم و این امر، لازمه جهانی و جاودانگی احکام اسلام است و در این موضوع، فرقی بین نماز و روزه و سایر احکام عبادی با احکام اجتماعی و حکومتی نیست. همان قرآنی که مؤمنین را مورد خطاب قرار می‌دهد که نماز بخوانید، همانان را فرمان می‌دهد که دست دزد را قطع کنید، زناکار را مجازات کند. نگرش سکولاریستی این دگراندیشان در تقابل روشن با قرآن و سنت و اعتقادات مسلمین است.


۱. آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۳۸، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
۲. آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۴۲_ ۴۳، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
۳. آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۳۸، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
۴. آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۴۲_ ۴۳، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
۵. آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۳۸، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
۶. آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط، ص۴۲_ ۴۳، ترجمه عباس مخبر دزفولی، چ سوم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷.
۷. محمدتقی مصباح، هفته نامه پرتو، ۲/۱۰/۸۱.
۸. زمر/سوره۳۹، آیه۱۷.    
۹. زمر/سوره۳۹، آیه۱۸.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.    
۱۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۴.    
۱۲. نحل/سوره۱۶، آیه۶۴.    
۱۳. توبه/سوره۹، آیه۶.    
۱۴. اسد الغابة، ج۳، ص۲۲.
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۱۶. زین العابدین قربانی، اسلام و حقوق بشر، ص۴۸۰-۴۸۴، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ پنجم، ۱۳۷۵.
۱۷. زمر/سوره۳۹، آیه۷.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۱۱۶.    
۱۹. محسن کدیور، «آزادی عقیده و مذهب در اسلام»، ص۶۱.
۲۰. توبه/سوره۹، آیه۴۰.    



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، برگرفته از مقاله«فلسفه مجازات ارتداد».




جعبه ابزار