فقه شافعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فقه اسلامی مظهری از توجه امت اسلامی به شریعت الهی می باشد که در این میان فرق و مذاهب گوناگون اسلامی هرکدام به نوبه خود به استنباط و استخراج ا حکام شریعت از قرآن وحدیث پرداخته اند ودر این میان فقه شافعی نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است که این مقال خواستار آشنایی خوانندگان با این
مکتب فقهی میباشد.
ایشان به"
ناصرالحدیث" و "
مجددالقرن الثالث" معروف بود. نامش محمد و فرزند ادریس ابن عباس بن عثمان ابن شافع می باشد و کنیه اش ابوعبدالله است، در سال ۱۵۰ هجری بعد از وفات
ابو حنیفه در شهر غزه متولد شد. امام شافعی در مکه حدیث و فقه را از مسلمی زنجی فراگرفت. در سن ۲۰ سالگی در محضر
امام مالک ابن انس در مدینه علم آموزی کرد با محمد ابن حسن شیبانی و عبدالله ابن عباس مراوداتی داشته.
در تاریخ ۲۰۰ هجری به مصر می رود و تا پایان زندگی در آنجا می ماند تا اینکه در اواخر ماه رجب سال ۲۰۴ وفات یافت و در قاهره به خاک سپرده شد.
روایت شده است که ۱۱۳
کتاب در فقه و تفسیر و اصول و ادبیات و... نوشته است. کتابهایی مانند"الرساله" در علم اصول،" الحجه"،"الوصایا الکبیره"،" اختلاف اهل العراق"،"
ابطال الاستحسان"،"
جامع المزنی الکبیر و الصغیر" از او به یادگار مانده است.
کتاب الام مهمترین
کتاب فقهی او به شمار می رود.
الف) رهبر دینی باید از دو ویژگی بر خوردار باشد اول اینکه باید قرشی باشد، دوم اینکه مردم نسبت به او باید نظر موافق داشته باشند.
رهبری بدون بیعت مگر در زمان ضرورت نامشروع است به همین دلیل شافعی خلافت حضرت علی را بر حق دانسته ورویارویان با اورا همچون معاویه اهل بغی دانسته است.
ب) حدیث فقط بر سخن رسول الله صدق می کند.
ج) علاقه زیاد به صحابه در
مکتب شافعی به چشم می خورد.
د) توسل و تبرک به اولیای الهی جایگاه قابل قبولی دارد.
ه)پایبندی به
نماز جمعه و جماعات و دو عید برجسته
مسلمانان از دیگر ویژگیهای مذهب شافعی است.
این فقه نمونه ای قابل مطالعه در تاریخ فقه اسلامی است. زیرا بین فقه اهل رای و فقه اهل نقل و حدیث ارتباط برقرار می کند امام شافعی در فقهش ابتدا از قرآن برای حکم و تشریع مدد گرفت و سنت نبوی را هم مفسر و مبین قرآن می دانست. شافعی به حدیث بسیار اهمیت می داد و برای راوی حدیث تمام شرایط را از قبیل راستی، درستی، دیانت، حافظه و ...را در نظر می گرفت بعد از قرآن و حدیث به اجماع مسلمین در مسائل فقهی توجه داشت و برای اجماع هم شرایطی داشت.او
علم کلام را دوست نداشت و آنرا بدعت می دانست ،
امام شافعی برای علم اصول قواعدی را وضع کرد چنانکه
فخر رازی نسبت امام شافعی را به علم اصول مانند نسبت
ارسطو به علم منطق می داند.
شافعی در حجاز و در عراق از همان دوران بلوغ تا ۵۰سالگی مذهبی را داشته که پس از ورودش به
مصر آن مذهب عنوان قدیمی پیدا کرده و امام شافعی از تمام مسائل آن تبری جسته است و
کتاب"
رسائل شافعی" اصول و اساس
مکتب جدید را بیان می کند و
کتاب چهار هزار صفحه ای"
الام" مشتمل بر مسائل این مذهب جدید است.
به اتفاق نظر فقها
کتاب" حجه" مشتمل بر مذهب قدیم شافعی بوده است.
۴- اصول فقه یا قوانین اجتهاد؛ امام شافعی استنباط احکام فرعی را در
کتاب، سنت، اجماع و آثار اصحاب و قیاس منحصر نمود و در رد استحسان به معنی مصلحت اندیشی و صوابدید عقلهای عامه ، دلائل قوی و محکمی را اقامه کرد.وی عرف و
مصالح مرسله را نیز باطل نشان داد.
۱-
مکتب شافعی در واقع تعادلی است بین سه
مکتب مختلف که عبارتند از
مکتب قرآن در مکه،
مکتب حدیث در مدینه و
مکتب اهل رای در عراق.
۲- احکام دینی را دور از عادت اقوام و از سطح مصلحت اندیشی و صوابدید عقل های عامه و چیزی به نام مصالح مرسله می دانست.
۳- قانونمندی اجتهاد و بنانهادن قواعد اصول فقه از ابتکارات امام شافعی بود و دانشمندان فقیه قبل از ایشان، اگر هم توجهی به قواعد اصولی داشته اند به اقتضای ذوق شان بوده نه از راه توجه به قواعد اصولی.
•
تفاسیر فقهی شافعیان•
پرسمان دانشجویی