فطرت (دیدگاه امام خمینی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امام خمینی واژه
فطرت را از دیدگاه اهل لغت، برگرفته از معنای لغوی خلقت میداند. ایشان احتمال برگرفتن این واژه از «
فطر» به معنای شکافتن را نیز صحیح میداند. به عقیده ایشان، قلب مرکز
فطرت است ولی
فطرت دو وجهه دارد: یکی وجههای به عالم غیب و روحانیت و دیگری وجههای به عالم شهادت و طبیعت.
امام خمینی واژه
فطرت را از دیدگاه اهل لغت، برگرفته از معنای لغوی خلقت میداند. ایشان احتمال برگرفتن این واژه از «
فطر» به معنای شکافتن را نیز صحیح میداند؛ زیرا خلقت همچون پارهکردن پرده عدم و حجاب غیب است. امام مانند استاد خود شاهآبادی،
فطرت را به حالت و هیئتی که خداوند خلق را بر آن قرار داده و لازمه وجود آنهاست، تفسیر میکند.
به اعتقاد امام خمینی
قلب مرکز
فطرت است؛ ولی
فطرت و استعداد دو وجهه دارد: یکی وجههای به عالم غیب و روحانیت و دیگری وجههای به عالم شهادت و طبیعت. طبق برخی آیات الهی دلیل توجه به عالم شهادت و طبیعت این است که تولد انسان در عالم دنیاست و هر چه در عالم طبیعت رشد و نمو کند، احکام طبیعت بر آن بیشتر چیره میشود؛ درعینحال
فطرت انسان متوجه
عالم غیب و روحانیت نیز است؛ زیرا انسان با قدرت حقتعالی و به احسن تقویم سرشته شده است.
این
فطرت به همراه نوعی توجه به کمال مطلق است که به علم مطلق، قدرت مطلق، حیات مطلق و اراده مطلق منشعب میشود؛ ولی مشغول شدن به کثرت حجابی میشود که انسان را از تشخیص آن باز میدارد.
به اعتقاد امام خمینی
فطرت مخموره و
فطرت محجوبه دارای اقتضای متفاوت و متضادیاند.
فطرت مخموره با نورانیت خود، آمادگی کسب معارف حق را دارد و مبدا بروز خیرات و نیکیهاست، اما
فطرت محجوبه که به سبب تاثیر از احکام طبیعت، ظلمانی شده، مبدا همه
شرور و بدبختیهاست. این
فطرت با عوامل نورانی تناسبی ندارد و حقایق و معارف الهی در ذائقه او تلخ و بر گوش او سنگین و ناگوار است ازاینرو هر چه انسان به دنیا علاقهمندتر باشد، پرده و حجاب قلب ضخیمتر میشود تا جایی که
فطرت بهکلی خاموش میشود.
•
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.