فضلحق خیرآبادی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فضل حق خیرآبادی، عالم و
حکمت شناس و مؤلف هندی
قرن سیزدهم می باشد.
او
فرزند فضل امام خیرآبادی است. فضل حق در ۱۲۱۲ در خیرآباد، شهری در ایالت پورب
هند که از کثرت علمایش، شاهجهان آن را « شیراز هند» نامیده بود، متولد شد. پس از آموزشهایی که از پدرش دید،
علم حدیث را نزد شاه
عبدالقادر دهلوی فراگرفت و از محضر شاه عبدالعزیز دهلوی نیز بهرهمند شد. او حافظهای نیرومند داشت و
قرآن را طی چهار ماه از بر کرد. وی
مذهب حنفی ماتریدی داشت و در طریقت وابسته به سلسلۀ
چشتیه و مرید شاه دهومن دهلوی بود.
فضل حق در
دیوان انشا، در دهلی، منصبی مهم داشت و جامۀ امیران و کارگزاران عالی رتبۀ حکومت را بر تن داشت. او به بازی
شطرنج و استماع ساز و آواز میپرداخت و از حضور در مجالس
رقص پرهیز نداشت.
فضل حق از نخستین عالمانی است که در
شبه قارههند به صورت جدی و گسترده و عالمانه به مقابله با وهابیگری و مبارزه با کسانی که گرایش به وهابیان داشتند پرداخت و رسالههایی در رد شاه اسماعیل دهلوی نوشت.
به همین دلیل برخی از کسانی که گرایشهای
وهابی داشتهاند، مانند
صدیق حسنخان ،
وی را مورد حمله قرار داده و او را متمایل به بدعتها و کم بهره از علوم
سلف شمردهاند.
وی همچنین در قیام مردم هند، خاصه
مسلمانان ، برضد انگلیسی ها نقش مهمی ایفا کرد و از رهبران این حرکتها به شمار میآمد. همراه با صدور فتوای
جهاد با آنان، آیینی برای
حکومت مطلوب خود نوشت. فضل حق در متحد ساختن مسلمانان و هندوان از هیچ کوششی فروگذار نکرد و اقدامات مهمی را که برای رهبری فکری و دعوت و تشویق همگان به جهاد و مشارکت در شورای مجاهدان انجام داد برای خود کافی نشمرد و شخصاً در
جنگ حضور یافت و به همین دلیل به سرنوشتی دردناک دچار شد.
دشمن ، با تظاهر به ملاطفت و صادر کردن
فرمان عفو عمومی، وانمود کرد که همه را بخشیده است، ولی این
دانشمند را تعقیب کرد و
کتابخانه و تمام دارایی هایش را مصادره و خود او را به
حبس ابد محکوم نمود.
او را در یکی از جزایر اقیانوس هند به بند کشیدند، اما وی در آنجا نیز با وجود تمام ناراحتی ها و دشواری ها و در عین دسترسی نداشتن به امکانات لازم، از اشتغالات علمی و فرهنگی باز نایستاد و کتابی فارسی در
علم هیئت تصحیح و تکمیل کرد. او سرانجام در حبس و آوارگی، در ۱۲۷۸ جان سپرد و آرامگاهش زیارتگاه شد.
فضل حق در دانشهای
منطق و
حکمت و
جدل و
خلاف و
لغت و مانند اینها یگانۀ روزگار خود به شمار میآمد. طالبان علم از دور و نزدیک به محضر درس او میشتافتند. وی کتابهایی مانند
افقالمبین میرداماد را تدریس میکرد.
فرزندش
عبدالحق خیرآبادی ،
سلطان حسن بریلوی ،
عبدالقادر بدایونی و
جمیل احمد بلگرامی از جمله شاگردان وی بودند.
فضل حق در
ادبیات عربی و فارسی چیرهدست بود. بیشتر قصاید او در ستایش
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله است. وی در سرودههای فارسی خود « فرقتی» تخلص میکرد.
سیداحمدخان در آثار الصنادید
بسیاری از سرودهها و منشآت
عربی او را آورده است.
برخی از آثار او در
حکمت عبارت اند از: الهدیةالسعیدیة، در حکمت طبیعی، که در بعضی از مدارس هند کتاب درسی شد و سلطان حسنخان بریلوی و عبدالله بلگرامی و عبدالکریم و عبدالحق خیرآبادی بر آن تعلیقه نوشتند
الجنس الغالی فی شرحالجوهر العالی، در حکمت الهی؛ الروض المجود فیتحقیق حقیقةالوجود؛ شرح یا حاشیه بر افقالمبین میرداماد؛ و حاشیه بر تلخیص الشفا از پدرش. وی همچنین رسالاتی در علم و معلوم، حقیقت اجسام، کلی طبیعی،
تشکیک و ماهیات نگاشته است.
(۱) بزمی انصاری سیداحمدخان، «فضل حق» در اردو دایرةالمعارف اسلامیه، لاهرو، ۱۳۸۴ـ ۱۴۱۰/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۸۹.
(۲) آثارالصنادید، چاپ خلیق انجم، دهلی ۱۹۹۲.
(۳) اخترراهی، تذکره مصنفین درس نظامی، لاهور ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۴) عبدالحیبن فخرالدین الحسنی، نزهةالخواطر و بهجةالمسامع و النواظر، حیدرآباد دکن ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
(۵) اکبر ثبوت، «صدرای شیرازی در هند: یک کتاب و یک شاگرد صدرا در هند»، در مجله تحقیقات فارسی (بیاض)، س ۱۳، ش ۱ـ ۲، ۱۹۹۳.
(۶) اکبر ثبوت، دهلی مدارس اسلامی هند در طول تاریخ و جایگاه فرهنگ ایران در آنها.
(۷) حامد علیخان علیجره، «دورهدایةالحکمة فی نشر علومالفلسفة»، در ثقافةالهند، ج ۴۳، ش ۳، ص ۱۰۹ـ ۱۱۹، دهلی نو۱۹۹۲.
(۸) صدیق حسنخان، ابجدالعلوم، دمشق ۱۹۷۸.
(۹) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلامآباد۱۳۸۲.
(۱۰) رحمان علی ناروی، تذکره علمای هند (تحفةالفضلاء فی تراجم الکملاء)، لکهنو ۱۳۱۲/۱۸۹۳.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «فضلحق خیرآبادی»، ج۱۶، ص۷۲۹۱.