فرقه غالیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی فرقه غالیه که عنوانی عام هم دارد یعنی افراطیگری و از
حد گذراندن در
اعتقاد به معصومین (علیهمالسلام)، خواهیم پرداخت.
غالیه در لغت به معنای
تجاوز از
حد است.
غلاه یا غالیه جمع غالی میباشد که در اصطلاح به کسانی گفته میشود که
امیرالمومنین و امامان و فرزندان او را به
الوهیت و
نبوت توصیف کردند و در
حق آنان از
حد اعتدال تجاوز کردند.
این واژه برای این گروه برگرفته از تعبیری است که
قرآن در
نهی مسیحیان از غلو درباره
مسیح علیهالسّلام به کار برده است.
«یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم ولا تقولوا علی الله الا الحق.»
«یعنیای اهل کتاب در دین خود غلو نکنید و جز حق درباره خدا نگویید.»
البته باید توجه داشت که به کسانی که بعضی عقاید غلو آمیز درباره صفات ائمه (علیهمالسّلام) مانند
علم امام و
عصمت امام و
قدرت امام داشته باشند بدون آنکه صفت الوهیت را به آنان نسبت دهند غالی گفته نمیشود.
بحث غلو قبل از
اسلام نیز وجود داشته است مانند گفتار مسیحیان درباره
حضرت عیسی و کلام یهودیان درباره
عزیر پیامبر که
قرآن درباره آن میفرماید:
«وقالت الیهود عزیر ابن الله وقالت النصاری المسیح ابن الله ذلک قولهم بافواههم»
و
یهود میگفتند عزیر
پسر خداست و
نصاری میگفتند مسیح پسر خداست این قول زبانی آنهاست.
اما این بحث و تبدیل شدن آن به فرقههای منحرف، بعد از اسلام مطرح شده است و تاریخ پیدایش آن به قرون اولیه بر میگردد چنانکه در بسیاری از مواقع سوال درباره شخصیت یک راوی اهل غلو بودن آن، مورد توجه قرار گرفته است.
چنانکه از روایات
امام باقر و
صادق علیهماالسلام فهمیده میشود فعالیت
غالیان در این
زمان گسترش یافته است.
از مهمترین اعتقادات
غالیان قائل شدن به الوهیت و
نبوت برای
امیرالمومنین و ائمه (علیهمالسّلام)
و شریک دانستن ایشان در
خالقیت و یا
رازقیت و آگاهی آنان از
علم غیب بدون
وحی و
اذن خدا و حلول خداوند در آنها یا اتحاد خداوند با آنان و
تناسخ ارواح ائمه در بدنها دیگر و
اعتقاد به اینکه با معرفت آنان
اطاعت خداوند و ترک معصیت الهی لازم نیست.
ائمه (علیهمالسّلام) موضع گیری شدیدی درباره غلو و
غالیان داشتهاند چرا که آنها بالاترین اصل
اعتقادی دین یعنی
توحید را نشانه رفتهاند. روایات فراوانی در این باره از ائمه (علیهمالسّلام) رسیده است که به برخی اشاره میکنیم:
«قال امیرالمؤمنین (علیهالسّلام): اللهم انی برئ من الغلاة کبراءة عیسی بن مریم من النصاری، اللهم اخذلهم ابدا ولا تنصر منهم احد.
»
«امیرالمومنین فرمودند: من از غلات بیزاری میجویم همان گونه که
عیسی بن مریم از نصاری بیزاری جست خدایا آنان را خوار گردان و احدی از آنها را یاری نکن.»
«قال الصادق علیهالسّلام: احذروا علی شبابکم الغلاة لا یفسدوهم فان الغلاة شر خلق الله، یصغرون عظمة الله ویدعون الربوبیة لعباد الله.
»
«امام صادق علیهالسّلام فرمودند: جوانانتان را از غلات برحذر بدارید که آنها را فاسد نکنند زیرا
غلاة بدترین خلق خدا هستند که
عظمت خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ادعای
ربوبیت میکنند.»
چنانکه گذشت برخورد ائمه نسبت به
غلاة بسیار شدید بوده و ائمه (علیهمالسّلام) در هر مناسبتی تلاش میکردند تا انتساب
غلاة به خود و
شیعه را رد کنند اما به هر حال مردم آن روزگار وقتی مشاهده میکردند که
غلاة با انتساب خود به ائمه افکار و عقائد انحرافی خود را مطرح میکنند نسبت به ائمه بدبین میشدند و با کمبود وسائل ارتباطی بسیاری از مواقع تا هنگام مرگ نیز از اعلام برائت و بیزاری ائمه نسبت به
غلاة آگاه نمیشدند و این موجب تخریب وجهه ائمه میشد که به نمونهای از آن اشاره میکنیم:
یحیی بن عبدالحمید در کتابی که در اثباث
ولایت امیرالمومنین نوشته است مینویسد که روزی از شریک، علت ضعیف دانستن
امام صادق توسط برخی را سوال کردم و او در پاسخ به رفت و آمد برخی از مردم جاهل و نادان نزد وی، و سوء استفاده از محبوبیت ائمه نزد مردم برای خالی کردن جیب آنها اشاره کرده و گفت (به عنوان نمونه) جعفر در حدیثی که از جدش به واسطه پدرش نقل کرده به آنان گفته است معرفت و شناخت
امام از
روزه و
نماز، کفایت میکند و یا در حدیثی به آنان گفته است که علی در ابرهاست و با
باد پرواز میکند...
آنگاه شریک میگوید: به خداوند سوگند! که جعفر هیچ یک از این سخنان را نگفته است جعفر با تقواتر و پرهیزگارتر از آن بود که لب به چنین سخنانی بگشاید و مردم سخنان او را بشنوند و او را در
حدیث ضعیف شمرند اگر من جعفر را میدیدم به
یقین میدانستم او در میان مردم یگانه است.
این حدیث به خوبی تاثیر غلات در تخریب چهره ائمه را بیان میکند.
تاثیر دیگر این که دشمنی و مخالفت با شیعه باعث شد تا صاحبان
کتاب ملل و نحل برای زیاد نشان دادن فرقههای
غالیان و نیز کوبیدن غیر مستقیم ائمه فرقههایی را با نام اصحاب پاک ائمه جعل کنند و عقائد خرافی و مسخرهای را به آنان نسبت بدهند؛ فرقههایی از قبیل هشامیه (منسوب به هشام بن سالم جوالیقی)
زراریة (منسوب به
زرارة بن اعین)، شیطانیه یا نعمانیه (منسوب به
مومن الطاق) مفضلیه (منسوب به مفضل بن عمر صیرفی)
از این فرقهها بوده و همچنین برخی از اصحاب ائمه به شدت مورد سوء استفاده غلات قرار گرفتهاند که میتوان به عنوان مثال به
جابر بن یزید جعفی اشاره کرد که علی رغم وثاقت وی نزد علمای رجال، غلات ادعا کردهاند، جابربن یزید جعفی
خلیفه و جانشین مغیرة بن سعید است و وقتی که خالد بن عبدالله قسری مغیره را سوزاند جابر رئیس
فرقه مغیریه شد.
همچنین غلات نقش موثری در آلوده کردن قیامهای شیعی به واسطه داخل شدن در طرفداران آن
قیام یا منتسب کردن رهبران آن قیامها به غلو توسط مخالفین و یا
ترور و قلع و قمع مخالفین به بهانه طرفداری از یک قیام داشتند. از دیگر تاثیرات
غلاة طراحی زمینه مناسب برای تاخت و تاز علمای
اهل سنت به شیعه به خاطر اعتقادات
غلاة و یکی دانستن شیعه و غالیه در معرفی به دیگران است.
علمای امامیه نیز بدون هیچگو نه
مسامحه غالیان را
تکفیر کردهاند و آنان را خارج از
اسلام میدانند.
شیخ صدوق در این باره میفرماید:
اعتقاد ما درباره غلاه و مفوضه این است که آنها کافرند و بدتر از یهود و نصاری و
مجوس و
قدریه و
حروریه و دیگر فرقههای گمراهند.
همچنین
شیخ مفید درباره آنان میفرماید: اینها گمراهان کافری هستند که
امیرالمومنین علیهالسّلام درباره آنان
حکم به کشتن و سوزاندن با آتش کرده است و ائمه (علیهمالسّلام) به تکفیر آنها و خروجشان از اسلام
حکم کردهاند.
تعداد فرق غلات در
تاریخ، بیش از صدو پنجاه فرقه میباشد.
که به چند نمونه از آن اشاره میکنیم.
ابلقیه ۲- ابوسعیدیه ۳- ابومسلمیه ۴- اسحاقیه ۵- بابکیه ۶- بکریه ۷- جواربیه ۸- حربیه ۹- حلمانیه ۱۰- حماریه ۱۱- خابطیه ۱۲- خداشیه ۱۳- راوندیه
۱-
اهل حق ۲-
بابیه ۳-
بکتاشیه ۴-
بهائیه ۵-
پسیخانیه ۶-
حروفیه ۷-
دروزیه ۸-
سنائیه ۹-
صباحیه ۱۰-
طاووسیه ۱۱-
قزلباشیه ۱۲-
کاکائیه ۱۳-
مشعشعیه ۱۴-
نصیریه البته با بررسی اعتقادات این فرقهها مشخص میگردد که این فرق هیچ ارتباطی با
شیعه اثنی عشری نداشته و بسیاری از اعتقادات خود را از فرق دیگر حتی خارج از اسلام کسب کردهاند.
درباره علت پیدایش فرق متعدد غلات خصوصا شیعه نظرات و روایات فراوانی وجود دارد که برخی از آنها اشاره میشود.
امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید:
این گمراهان کافر به
انحراف کشیده نشدند مگر به خاطر نادانییشان به جایگاه خودشان تا اینکه
حیرت آنها زیاد شد و تعظیمشان به آن زیاد شد پس بر نظر خود پافشاری کردند و به
عقل خود در مسیری ناثوابی که میپیمودند اکتفا کردند تا اینکه مقام
خدا را کوچک کردند و امر او را
تحقیر کردند...
در روایتی است از
امام سجاد (علیهالسّلام) که حضرت علت غلو یهود درباره عزیر و پسر خدا خواندن وی را، دوست داشتن زیاد او و دلیل غلو نصاری درباره عیسی و پسر خدا دانستن وی را زیاد دوست داشتن وی دانسته است.
با مراجعه به تعالیم و احکام فرقههای غلات میبینیم که آنان اباحیگری مطلق را
تبلیغ میکردند به گونهای که حتی
ازدواج با
دختر خود را روا میشمردند.
و با دقت در این تعالیم روشن میشود که اکثر رهبران این فرق افرادی
شهوتپرست و لاابالی بودهاند و
دین را مانعی برای اهداف خود میدیدند لذا به نام دین تلاش در از میان برداشتن دین کردند.
با بررسی زندگی و شخصیت بسیاری از رهبران این فرقهها مانند
ابوالخطاب، ابومنصور عجلی در میابیم که آنها افرادی زیرک بودند که برای رسیدن به جاه و مقام با سوء استفاده از
محبت مردم به اهل بیت خود را نماینده آنان معرفی کرده و با تشکیل دسته و فرقه بهرههای مالی و مقامی فراوانی کسب کردهاند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرقه غالیه».